حضرت امام سجاد (عليه السلام) چهارمين پيشوا

روش امام سجاد (عليه السلام) در مدت امامت خود بدو بخش جداگانه تقسيم مى‏شود كه جمعاً بروش عمومى امامان منطبق مى‏گردد، زيرا آن حضرت در واقعه جانگدار كربلا همراه پدر بزرگوار خود بود و در نهضت حسينى شركت داشت و پس از شهادت پدر كه باسارت درآمد و از كربلا به كوفه و از كوفه بشام برده شد در طول مدت اسيرى هرگز تقيه نداشت و بى محابا حق و حقيقت را اظهار مى‏كرد و در مواقع مقتضى بوسيله سخنرانيها و بياناتى كه ايراد مى‏نمود حقانيت خاندان رسالت و مفاخر آنان را گوشزد خاص و عام مى‏فرمود، و مظلوميت پدر بزرگوار خود، و فجايع و ستم كارانه و بيرحمانه بنى‏اميه را آفتابى كرده و طوفانى از احساسات و عواطف مردم برپا مى‏ساخت.
ولى پس از آنكه از اسيرى رهائى يافته بمدينه برگشت و محيط جانبازى بمحيط آرامش تبديل يافت؛ گوشه خانه را گرفته در بروى بيگانگان بست و به عبادت حق مشغول گشت و بى سر و صدا به ترتيب افرادى كه پيروان حق و حقيقت بودند پرداخت.
آنحضرت در ظرف سى و پنج سال مدت امت خود بطور مستقيم و غير مستقيم گروه بيشمارى را پرورش داده معارف اسلامى را در قلوبشان جاى داد.
تنها دعاهائى كه آنحضرت در محراب عبادت با لهجه آسمانى خود انشاء كرده و بوسيله آنها با خداى كارساز بمقام راز و نياز برآمده است مشتمل بر يك دوره كامل از معارف عاليه اسلامى مى‏باشد. و اين دعاها جمع آورى و بنام صحيفه سجاديه معروف شده است.

حضرت امام محمد باقر (عليه السلام) پنجمين پيشوا

در زمان امامت امام محمد باقر (عليه السلام) زمينه براى نشر علوم دينى تا اندازه‏اى فراهم شد زيرا در اثر فشار بنى اميه احاديث فقه اهل بيت از دست رفته بود و با اينكه براى احكام، هزارها حديث لازم است حتى از اخباريكه از پيغمبر اكرم بوسيله صحابه نقل شده بيش از پانصد حديث باقى نمانده بود.
خلاصه اينكه در آن ايام در نتيجه واقعه جانگداز كربلا و در اثر مساعى سى و پنجساله امام سجاد (عليه السلام) گروه انبوهى از شيعه بوجود آمده ولى از فقه اسلامى تهيدست بودند.
و چون سلطنت بنى اميه در اثر اختلافات داخلى و تن پرورى و بى كفايتى رجال دولت رو بضعف نهاده روزبروز آثار سستى در پيكر آن ظاهر ميشد؛ امام پنجم از فرصت استفاده فرموده بنشر علوم اهل بيت و فقه اسلامى پرداخت و دانشمندان زيادى از مكتب خويش تحويل جامعه داد.