هرگاه آيات قرآن بر پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)نازل مى‌شد و رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)آن را براى مسلمانان مى‌خواند، آنان به لطف و رحمت خدا دلگرم‌تر مى‌شدند و بر ايمانشان افزوده مى‌شد. فرض كن تو دوست مهربانى دارى كه ماهى يك بار براى تو نامه مى‌نويسد و حال تو را مى‌پرسد و تو را با اين كار خوشحال مى‌كند. آيا تو هيچ توقّع داشتى كه او به جاى آن كه هر ماه يك نامه بنويسد، يك باره ده‌ها نامه برايت پست كند؟ نازل شدن آيات قرآن در زمان پيامبر هم همين طور بود. هر بار كه آيه‌اى نازل مى‌شد، مسلمانان خوشحال مى‌شدند و روحيه‌اى دوباره مى‌گرفتند. اگر قرآن در يك روز يا يك هفته نازل مى‌شد، ديگر بر مسلمانان كه به بشارت‌ها و دلگرمى‌هاى خداوند نياز داشتند، چنين اثرى نمى‌گذاشت.
3.
بسيارى از آيه‌هاى قرآن به يك موضوع و يك مطلب مشخّص مربوط مى‌گردد. مثلا آياتى از قرآن مربوط به جنگ بدر، آيه‌هايى درباره قصّه مباهله و برخى آيات هم مربوط به واقعه غديرخم است. به نظر تو اگر آيه‌هاى مربوط به جنگ بدر قبل از جنگ بدر نازل مى‌شدند، مناسب بود؟ امّا وقتى حادثه‌اى اتّفاق مى‌افتاد و همه منتظر بودند كه سخن خدا را درباره آن بشنوند، قطعاً تأثير بيش‌ترى بر مردم آن زمان مى‌گذاشت.

علت عدم توصيه قرآن به توجّه به فرزندان

حال به آخرين سؤال تو مى‌رسيم. در اين سؤال نوشته بودى: «چرا در قرآن هميشه به فرزندان توصيه شده كه به پدر و مادرشان نيكى كنند؛ امّا به پدرها و مادرها سفارش نشده كه به فرزندان خود نيكى كنند؟»
ببين خواهرم! قرآن كريم، از همه ما خواسته كه به يكديگر نيكى كنيم و رفتار دوستانه و مهربانانه‌اى با هم داشته باشيم. در اين فرمانِ قرآن، فرقى ميان پدر و مادر و فرزندان و بزرگ‌ترها و كوچك‌ترها نيست. در آيه 77 سوره قصص مى‌فرمايد: «همان گونه كه خدا به تو نيكى كرده، تو نيز نيكى كن.» همچنين در آيه 29 سوره فتح هم وقتى از ياران پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)سخن مى‌گويد، آن‌ها را اين گونه ستايش مى‌كند: «محمّد فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند، در برابر كفّار سرسخت و محكم و در ميان خود مهربانند.» در آيه 83 سوره بقره نيز مى‌فرمايد: «وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً» ؛ «با مردم به نيكى سخن بگوييد.» براساس اين سه آيه و ديگر آيات قرآن كريم، همه مسلمانان بايد با هم مهربان باشند و به يكديگر نيكى كنند. همسايه با همسايه، دوست با دوست، همسران با هم، معلّم با شاگرد، پدر و مادر با فرزند، فرمانده با سرباز و خلاصه همه بايد با هم با دوستى و مهربانى رفتار كنند.
اگر مى‌بينى قرآن، بر نيكى به فرزندان خيلى تأكيد نكرده، به خاطر آن است كه پدر و مادر، به طور طبيعى به فرزندان خود نيكى مى‌كنند و نيازى به تأكيد زياد نبوده است. مادر، نُه ماه رنج نگهداشتن فرزند در شكم خود را تحمّل مى‌كند و هنگام تولّد كودكش نيز درد و رنج شديدى را به جان مى‌خرد. پس از تولّد فرزند نيز شب و روز به نگهدارى از او مى‌پردازد و از شيرش ـ‌كه بخشى از وجود اوست‌ـ به فرزندش مى‌دهد. پدر نيز با تلاش فراوان و كار زياد، خرج زندگى همسر و فرزندانش را فراهم مى‌كند. تا كسى خودش صاحب فرزند نشود، نمى‌فهمد كه بزرگ كردن بچّه چه قدر زحمت دارد.
قرآن كريم، بر نيكى فرزندان به پدر و مادر بيش‌تر سفارش كرده؛ زيرا فرزندان، گاهى زحمت‌هاى پدر و مادر را فراموش مى‌كنند و به خاطر جوانى و بى‌تجربه‌گى، حقّ پدر و مادر خود را از ياد مى‌برند.
گذشته از اين‌ها، در قرآن كريم و سخنان چهارده معصوم، درباره توجّه به حقّ فرزندان هم مطالب زيادى آمده است. در زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)، افراد زيادى بودند كه دخترانشان را زنده به گور مى‌كردند. قرآن كريم در چندين آيه، مردم را از اين كار زشت بازداشت و از دختران مظلوم و بى‌گناه دفاع كرد. آيه 31 سوره اسراء، آيه 140 سوره انعام، آيه 58 و 59 سوره نحل و آيه 12 سوره ممتحنه در همين باره است.
در سخنان چهارده معصوم نيز از پدرها و مادرها خواسته شده كه فرزندانشان را دوست بدارند، با آن‌ها به عدالت رفتار كنند، نام خوب بر آن‌ها بگذارند و به آن‌ها مطالب خوب ياد بدهند. مخصوصاً درباره دخترها، بيش‌تر سفارش كرده‌اند. از نظر اهل‌بيت(عليهم السلام)، دختر گل خوشبويى است كه بايد آن را بوييد و حسنه‌اى است كه پاداش رفتار نيكو با او، در امان ماندن از آتش جهنّم و ورود در بهشت است. از نگاه اهل‌بيت(عليهم السلام)، دختر نه يك نان‌خور مزاحم، بلكه فرزندى است مبارك و دوست داشتنى كه مونس لحظه‌هاى دلتنگى پدر مى‌شود. آيا همين آيات و همين احاديث، براى آن كه پدر و مادرها، رفتار خوبى با فرزندانشان داشته باشند، كافى نيست؟!
خدانگهدار