Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4

پس اگر حضرت زينبi يا ساير ائمهh جريان سيدالشهداء(ع) را به روز دوشنبه و رحلت رسول خداf و سقيفه مرتبط مي‌کنند براي آن است که ما را به تأمل و تفکری دعوت کنند که بتوان معضلات اجتماعي خود را به طور ريشه‌اي حل کنيم و به افکار و ديدگاه‌هايي که منجر به اين مشکلات مي‌شود نظر نماييم و بفهميم تفکري که معنويت را به حاشيه مي‌راند، هرچند با ظاهر اسلامي به ميدان بيايد، در نهايت، با حقيقي‌ترين روشِ اصلاح امور که در امامي معصوم(ع) تجلي مي‌يابد، به مقابله بر مي‌خيزد. در ابتدا هيچ‌كس فكر نمي‌كرد با تفکري که در سقيفه ظهور کرد كار به قتل فرزند پيامبر بكشد، ولي چون پس از رحلت رسول خداf يادشان رفت كه قرآن آمده است تا بشر را آسماني كند غدير فراموش شد و امام به شهادت رسيد. آسماني‌شدن بشر ممکن نيست مگر اين‌که کسي مديريت جامعه را در دست بگيرد که به عنوان انساني معصوم، با باطن قرآن مرتبط باشد، همان شخصيت‌هايي که ابتدا قرآن آن‌ها را به عنوان اهل البيت، عين عصمت و طهارت معرفي کرد[1] و سپس فرمود: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ * لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»؛[2] آن قرآن، قرآن بلند‌مرتبه‌اي است که در کتابي پنهان و دور از دسترس همه قرار دارد و هيچ‌کس نمي‌تواند با آن تماس پيدا کند مگر آن مطهرون و اهل عصمت و طهارت. وقتي مقصد اصلي قرآن فراموش شد هم سقيفه جاي غدير مي‌نشيند و هم يزيد جاي حسين(ع)‌ و هم امام در کربلا شهيد مي‌شوند.افتخار ابدي بر آن‌هايي باد كه بي‌سروصدا در آن غوغاي سقيفه متوجّه‌ي غدير شدند و ما را وابسته به اهل بيت عصمت و طهارتh نمودند. اکثر مسلمانان تحت تأثير فضايي قرار گرفتند که اصحاب صحيفه[3] در سقيفه پديد آوردند و لذا ابتدا تعداد شيعيان كم بود امّا همين تعداد کم، به‌خوبي درك



[1] - سوره احزاب، آيه 33.

[2] - سوره واقعه، آيات 79- 77.

[3] - جريان صحيفه در بحار ج 8 ص 33 وشرح نهج البلاغه ابن‌ابي‌الحديد ج 4 ص 454 آمده ،که پس از ماجراي غدير خم گروهي به اين نتيجه رسيدند پس از رحلت رسول‌خداf با تمام قدرت بر ضد حکومت علي(ع) مبارزه کنند و پيمان نامه‌اي با امضاء 34 نفر تهيه و آن‌را به ابوعبيده‌جرّاح دادند مبني بر اين که محمدfرسالت خود را انجام داد و کسي را جانشين قرار نداد و اختيار حکومت را به عهده ملت گذارد تا رهبري ملت موروثي نشود...