ویژه نامه عید ولایت

خطبه غدیر و آیات مطرح شده در آن

دل را ولا و حبّ علی با صفا کند     هر درد را محبت مولا دوا کند 
آن شاهکار خلقت و فرمانروای عشق     مدحش به آیه آیه قرآن خدا کند 
در سال دهم هجرت، بعد از اتمام حج، که آن را به نامهای متعددی خوانده اند، همچون «حجة الوداع» و «حجة البلاغ»، «حجة الکمال»، «حجة التمام» و حجة الاسلام در «غدیر خم» قبل از جحفه که راههای متعددی (همچو) اهل مدینه، مصر، عراق، از آنجا منشعب و جدا می شود، حادثه ای رخ داد که می توانست سعادت ابدی بشریت را تضمین کند و برای همیشه، انسانها را از ضلالت و گمراهی نجات بخشد، به این جهت، داستان غدیر یک قصّه تاریخی خاص نیست که زمان آن گذشته باشد و همین طور یک حادثه شخصی نیز نیست که پیامبر فقط علی(ع) را به عنوان وصی خود (آنچنان که شیعیان می گویند) و یا به عنوان محبوب جامعه اسلامی (آنچنان که اهل سنّت مدّعی هستند) معرّفی نموده و در نتیجه تاریخ مصرف آن گذشته باشد، بلکه در غدیر خم تاریخ کل بشریت رقم خورد، چرا که امامت امامان در طول تاریخ مطرح و تبیین شد، حقیقتی که از امیرمؤمنان آغاز می شود و به مهدی صاحب الزّمان(ع) منتهی می گردد. مخالفان نیز این را به خوبی فهمیده اند، لذا از همان آغاز تلاش کردند (و در حدّی موفق شدند) که داستان غدیر را تأویل نمایند، چرا که اگر فقط امامت امیرمؤمنان بود. ممکن بود به نوعی آن را پذیرا شوند، ولی آنچه ترس داشتند و دارند، ادامه کار، و تداوم امامت و ولایت در طول تاریخ است که سخت مخالفان را خلع سلاح می کرده است. بنابراین به شدّت در مقابل آن قرار گرفتند و از اوّل زیر بار نرفتند تا جلوی استمرار آن را نیز بگیرند.
و پیامبر اکرم(ص) نیز به خوبی به این مسئله توجّه داشته لذا تصریح فرمود که امامت ادامه دارد «...ثم من بعدی علی ولیّکم و امامکم بامر اللّه ربّکم ثم الامامة فی ذرّیتی من ولده الی یوم تلقون اللّه عزّ اسمه و رسوله؛(1) سپس بعد از من علی ولیّ شما و امام شما به فرمان خداست. سپس امامت در نسل من از فرزندان علی تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات کنید، می باشد.»
آنچه پیش رو دارید نگاهی است به آیاتی که در خطبه غدیر درباره امامت علی(ع) و دیگر امامان (ع) مورد استدلال و اشاره قرار گرفته است.

ادامه نوشته

ویژه نامه عید ولایت

شباهت شب عید غدیر با شب قدر

شب عید غدیر از یک نظر شبیه لیله القدر است. گاهی انسان به یکدیگر تبریک می گوید، یک شیرینی توزیع می کند؛ گاهی هم ممکن است چند رکعت نمازی که در کتاب های دعا نوشته است، بخواند؛ اینها بهره ضعیفی از عید ولایت است. اگرمقداری جلوتر رفتیم، می بینیم راه بازتر است که ما شب عید غدیر را شبیه لیله القدر بدانیم. 
تجلّی همتائی قرآن و عترت (ع) در حدیث ثقلین 
توضیح مطلب این است که: در جریان غدیر وجود مبارک رسول گرامی (ص) بعد از نصب وجود مبارک حضرت امیر (ع) این حدیث معروف ثقلین را خواندند. این حدیث را مکرر حضرت به اطلاع عموم مسلمانها رساندند که: انّی تارکم فیکم الثّقلین کتاب الله و عترتی. 
بعد هم فرمود: اینها همتا وکفو همند. اگر خدای سبحان لم یکن له کفواً احد(۱)است، اما کلام او بدون کفو نیست، چه اینکه ولیّ او هم بدون کفو نیست. خدا حتماً بی همتاست؛ کتاب او حتماً با همتاست، ولیّ او حتماً با همتاست. همتای قرآن کریم، عترت طاهرین است. فرمود: این دو ثقل از هم جدا نیستند و جدا نمی شوند. چه عدّه ای بگویند : حسبنا کتاب الله(۲)، چه عدّه ای نگویند؛در هر حال اینها با همند. هم قرآن، جامعه را به عترت دعوت می کند، و هم عترت،مبیّنان و مفسّران و حامیان و مدافعان و مجریان حدود قرآن کریمند. نه آنها از قرآن جدایند، نه قرآن از آنها جدا؛ انّی تارکم فیکم الثّقلین کتاب الله و عترتی لن یفتر قا حتّی یر دا علیّ الحوض (۳)، این اصل اوّل. 
ابلاغ ولایت علی (ع) به عنوان همتای قرآن و خلاصه عترت طاهرین (ع) در حادثه غدیر 
اگر عترت،همتای قرآن است، و اگر طلیعه عترت در غدیر پایه گذاری می شود، و اگر علی (ع) اوّلین عنصر طیّب و طاهر عترت است؛ و اگر این ۱۳ معصوم را بخواهید خلاصه کنید، یک جا به نام علی بن أبیطالب ظهور می کند؛ درباره این علی نیز وارد شده است: 
یا أیّها الرّسول بلّغ ما انز ل الیک (۴). آنچه درباره ولایت و خلافت و امامت و همتائی علی با قرآن صادر شده است را به مردم ابلاغ بکن. این می شود اصل دوّم. 
در موردعموم منزله؛ شما می بینید در فقه وقتی گفتند: رضاع، کار نسب را می کند؛ یک فقیه از عموم منزله بهره های فراوانی می برد. یک متکلّم، یک مفسّر، یک حکیم مجاز است که از این عموم منزله مطالب زیادی استفاده کند. آن عموم منزله فقهی به عهده فقیه است؛ این عموم منزله به عهده متکلّم، حکیم و مفسّر. 
اگر عترت، به منزله قرآن است، و اگر در غدیر،جریان ولایت عترت نازل می شود؛ و اگر شبی که قرآن نازل می شود، لیله القدر است و خیر من ألف شهر(۵)؛ چرا شب و روزی که ولایت و آیه بلّغ ما انز ل الیک نازل می شود؛ لیله قدر نباشد، روز قدر نباشد، خیر من ألف شهر نباشد ؟!

ادامه نوشته

ویژه نامه عید ولایت

عید غدیر از نگاه امام علی (علیه‏السلام)

ویژگی‏های روز غدیر
امام رضا علیه‏السلام در روایتی می‏فرماید: «در روزگار امیرمؤمنان علی علیه‏السلام ، یک‏سال روز جمعه با عید غدیر هم‏زمان گشت. آن حضرت بر فراز منبر رفت و خدا را چنان ستود که همانند آن شنیده نشده بود؛ ستایشی که کسی غیر از او درک نمی‏کرد. سپس به یارانش فرمود: «ای مؤمنان! امروز خداوند متعال، دو عید گران‏سنگ و بزرگ را به هم پیوسته است؛ دو عیدی که پایداری و استواری هر کدام از اینها به دیگری است تا پدیده زیبای خویش را پیش شما کامل کند. شما را به راه رشد آگاه سازد و به روشنایی هدایت کند. راه میانه‏اش را برای پیمودن شما هموار کند و بخشش گوارایش را برایتان بگستراند. بی‏تردید، امروز موقعیت عظیمی دارد. در این روز، گشایش رخ داده، نردبان [تکامل] برافراشته شده و دلیل‏ها آشکار گشته است. امروز، روز ظاهر شدن و پرده‏برداری از مقام پیراستگی [عصمت و امامت] است. روز کمال یافتن آیین و نمایان ساختن پیمان‏ها از دورویی‏ها و انکارهای آگاهانه است».

 

 

ویژه نامه عید ولایت

وظایف مؤمنان در روز عید غدیر

امیرمؤمنان علی علیه‏السلام درباره وظایف مؤمنان در روز عید غدیر فرمود: «[در این روز] با گسترش دادن در هزینه و لوازم خانواده‏تان به سوی آنان بروید و به برادرانتان نیکی کنید. خدای را برای آنچه به شما بخشیده است، سپاس گویید. با هم باشید؛ که خداوند، جدایی و پراکندگی شما را سامان می‏بخشد. به یکدیگر نیکی کنید؛ که خداوند، الفت شما را پایدار می‏سازد. نعمت‏های خدا را به همدیگر هدیه دهید؛ که خداوند چندین برابر عیدهای پیشین و عیدهای آینده به شما پاداش می‏دهد؛ پاداشی که ویژه چنین روزی است. نیکی‏کردن در این روز، ثروت را ثمربخش می‏سازد و بر عمر می‏افزاید. هم‏دردی کردن و مهرورزی با یکدیگر در این روز، رحمت خداوندی را جلب می‏کند. آن اندازه که توان دارید از فضل خداوند برای برادران و خانواده‏تان با بذل آنچه موجود است، آماده و فراهم سازید. لبخند و شادمانی را میان خویش و در برخوردهایتان آشکار سازید و ستایش و سپاس خداوند را بر آنچه به شما بخشیده است، نمایان کنید».

ویژه نامه عید ولایت

غدير ولایت

جبرئيل گفت يا رسول الله خدايت سلامم مي‌رساند و مي‌فرمايد ما هيچ نبيّي از انبيا و هيچ رسولي از نسل خود را قبض روح نكرده‌ايم، مگر پس از كمال و تماميت دين و تاكيد حجت و دليل بر ابقا و پايداري در دين. اكنون نوبت تو رسيده كه دو فريضه از احكام شريعت باقي مانده را به قوم خود و به ملت اسلام ابلاغ كني: نخست حج خانه خدا و پس از آن ولايت خليفه جانشين خودت مي‌باشد. آري اين است فلسفه غدير كه از سوي حضرت رحمان بر خاتم پيامبران خود ابلاغ كرد كه چون پيغمبر اين فرمان را از سوي پروردگار يافت دستور داد اعلان نمايند و به اطراف حجار مبلغيني فرستند كه به مردم برسانند كه پيغمبر خدا اراده حج خانه خدا نموده است تا اين وظيفه آسماني را مانند ساير احكام شريعت عملاً به شما مسلمانان تعليم فرمايد هركس از هر كجا استطاعت مالي و بدني دارد خود را به قافله رسول خدا برساند. پيغمبر اكرم از مدينه بيرون رفت و گروهي كثير به او پيوستند و چشم بر حكم و گوش بر فرمان او داشتند كه چگونه عمل حج را برگزار مي‌نمايد و مي‌آموزد. در بيرون شهر مدينه قريب هفتاد هزار تن به پيامبر پيوستند به عدد اصحاب موسي عليه‌السلام كه هفتاد هزار نفر بودند و با موسي به ميقات رفتند. در اين سفر همان طور كه موسي نسبت به بقيه قوم بني‌اسرائيل درباره هارون عهد و ميثاق گرفت پيغمبر خاتم الانبيا نسبت به علي كه او را به منزله هارون براي موسي مي‌دانست عهد و ميثاق گرفت پيامبر با هفتاد هزار نفر حركت كرد در حالي كه در زبان همه تكبير و تسبيح بود و تمام كوه و صحرا را طنين لبيك لبيك مردم مسلمان پر كرده بود. از اطراف آن قدر به او پيوستند كه جمعيتي حدود180 هزار نفر با رسول خدا حج گذاردند و پيغمبر تمام مناسك و اعمال حج را از حين حركت تا برگشت به وطن عملاً به آنها تعليم فرمود. در مكه و در مني باز جبرئيل نازل شد و ابلاغ سلام نمود و گفت يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك، يا رسول خدا خدايت سلامت مي‌رساند مي‌فرمايد آنچه از سوي پروردگارت بر تو فرود آمده به ديگران آگاهي‌بخش و وصي و خليفه و جانشين خود را معرفي كن او كسي است كه علم وميراث انبيا بايد نزد او محفوظ بماند و تابوت شهادت و اسرار ولايت و آثار نبوت انبيا را بايد به او بسپاري او ولي خدا و ولي هر مؤمن است. پيامبر اكرم از منافقين قوم كه تازه مسلمان بودند و به نفاق و شقاق مي‌پرداختند بيمناك بود كه مباد با گفتن اين بيان از اطراف او پراكنده شوند و سبب پراكندگي و تشتت افكار مسلمين گردند خاصه كه در بين اعمال حج است رسول خدا مي‌خواست اعمال حج تمام شود و مأموريت خود را ابلاغ فرمايد و چون گروهي بسيار در جنگ‌ها به دست علي كشته شدند علي مبغوض گروهي ظاهربين مادي بود پيامبر بيمناك بود و راهي جز ابلاغ نداشت و منتظر فرصت مناسب‌تري بود ضمناً استمداد نمود كه خداوندا مرا از شر و نفس اماره عهدشكنان مصون دار.

ادامه نوشته

ویژه نامه عید ولایت

گلستان غدیر

غدیر، عید انسانیت
غدیر عید انسانیت است . آن روز هدف نهایی از خلقت انسان بیان شد . غدیر در روح ما و از طینت ماست . با غدیر به دنیا آمده ایم، و با زلالش، که با شیره جانمان آمیخته است، به ملاقات پروردگار خواهیم رفت . 
آینده غدیر 
در غدیر چشمان پیامبر (ص) دور دست هایی را می نگریست که می بایست کشتی اسلام آن را طی کند تا هدف نهایی آن به ظهور برسد . 
دست علی بن ابی طالب (ع) را گرفت و او را بلند کرد و از همانجا او را به همه نسل های تاریخ نشان داد و به عنوان جانشین خود معرفی فرمود . 
هیچ حکمی مثل ولایت اعلام نشد 
در تاریخ بعثت پیامبر (ص)، فقط حکم ولایت در غدیر است که با مقدمات مفصل و در مکانی خاص و در اجتماعی عظیم و به صورت خطابه ای طولانی بیان شده است . سایر احکام الهی در مسجد پیامبر (ص) یا خانه آن حضرت و برای عده ای بیان می شد و بعد خبر آن به آگاهی همه می رسید . امام باقر (ع) در این باره می فرمایند: 
لم یناد بشی ء مثل ما نودی بالولایة یوم الغدیر 
هیچ حکمی مثل حکم ولایت در روز غدیر اعلام نشده است . 
اصول کافی، ج 2، ص 21 
انتخاب «غدیر خم » 
انتخاب منطقه «غدیر» که به امر خاص الهی بود از چند جهت قابل ملاحظه است . 
یکی اینکه غدیر کمی پیش از محل جدا شدن کاروان ها و تقاطع مسیر است . 
دوم اینکه در آینده اسلام که کاروان های حج در راه رفت و برگشت از این مسیر عبور می کنند، با رسیدن به وادی غدیر و نماز در مسجد پیامبر (ص)، با این زیربنای اعتقادی تجدید خاطره می کنند و یاد آن در دلها زنده می شود . 
سوم اینکه «غدیر» کمی پیش از «جحفه » ، بیابانی وسیع و آبگیری برای جمع شدن آب سیل ها قرار داشت و برای برنامه سه روزه پیامبر (ص) و ایراد خطبه برای آن جمعیت انبوه بسیار مناسب بوده است . 
نام های پیشوایان در خطبه غدیر 
تصریح های پیامبر (ص) به نام های مبارک پیشوایان ما در خطبه غدیر اهمیت فوق العاده آنها را می رساند . در این خطبه: 
- از امیرالمؤمنین (ع) چهل بار به عنوان (علی (ع)) یاد شده است; 
- کلمه «ائمه (ع)» ده بار صریحا آمده است; 
- نام امام زمان (ع) چهار بار به عنوان «مهدی (ع)» ذکر شده است .

ادامه نوشته

ویژه نامه عید ولایت




 




دانستنی هایی در مورد عید غدیر خم



اشاره

رخداد غدیر در ذى‏الحجه سال دهم هجرى، تنها یک حادثه تاریخى نیست؛
غدیر، تنها نام یک سرزمین نیست، یک تفکر است؛
نشانه‏اى است از تداوم خط نبوت؛
چشمه‏اى است که تا پایان هستى مى‏جوشد؛
غدیر، روز اکمال دین، اتمام نعمت و موجب خشنودى خداست؛
روز بزرگ، روز گشایش و روز تکامل است؛
غدیر، نه تاریخ است، نه جغرافیا و نه روایت، بلکه ولایت است؛
پیشوند غدیر، رسالت است و پسوند آن، ولایت و امامت.





معنای غدیر
غدیردرلغت به معنای آبگیر است؛ گودالی در بیابان که آب باران در آن گرد آید. 
در میان راه دو شهر بزرگ دنیای اسلام، مکه و مدینه، محلی است به نام «جُحفه» که در زمان رسول گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، 
کاروانیان حج گزار در آنجا از هم جدا می‏شدند و به طرف دیار خود می‏رفتند. 
در این محل، غدیر خم جای دارد. علت نام گذاری این غدیر به خم، آن است که آبگیر آنجا به شکل خُمِ رنگرزان بوده و برخی قبایل صحرایی، 
گاه جامه‏های رنگ کرده خود را در این آبگیر می‏شسته‏اند.




خلاصه واقعه غدیر خم
در سال دهم هجرت، رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به حج رفت و احکام آن را به مردم آموزش داد. 
به هنگام بازگشت از مکه، در استراحتگاه جُحفه و در غدیر خم، به امر خدا مردمان را گرد آورد و در آن مجمع سترگ، 
امام علی علیه السلام را به جانشینی خود به آنان شناساند و فرمود: 
« هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست ». 
البته جانشینی علی علیه السلام سال‏ها پیش در مکه و در جمع خاندان هاشم انجام گرفته بود، 
ولی در غدیر، به اطلاع عموم رسید.




پیام غدیر
داستان غدیر از عظمت و ضرورت ولایت و ریشه‏ای بودن این مسئله خبر می‏دهد.
رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در آن هنگام و در زیر آن آفتاب سوزان.
آن همه جمعیت را برای چه نگه می‏دارد و چه پیامی برای‏شان دارد.؟
این پیام اساسی‏ترین پیام دین او بود و به راستی رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بر عظمت و ضرورت آن واقف بود،
که مردم را در آن گرمای سوزان نگه داشت و رسالت آسمانی خویش را به مسلمانان ابلاغ فرمود.





غدیر، خنثی کننده توطئه

آنچه می‏توانست همه نقشه‏های منافقان را یکجا خنثی، و اسلام را در چنان برهه حساسی حفظ کند،
تعیین جانشین پیامبر و اعلان رسمی آن بود، چنان که حضرت زهرا(س) در این‏باره می‏فرمایند:
«پیامبر در روز غدیر، عقد ولایت را برای علی علیه السلام محکم کرد». 
غدیر خم منافقان را فلج کرد و مانع اجرای نقشه‏ها و توطئه‏های شیطانی‏شان شد.



تاج ولایت

پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در غدیر خم عمامه خود را، که «سحاب» نام داشت، به عنوان تاج افتخار بر سر امیرالمؤمنین علیه‏السلام 
قرار دادندو انتهای عمامه را بر دوش آن حضرت آویختند و فرمودند : 
« عمامه تاج عرب است ».




خلاصه مکتب وحی

«غدیر» عصاره و نتیجه خلقت و چکیده تمام ادیان الهی و خلاصه مکتب وحی است و صرفا واقعه‏ای تاریخی نیست. 
این نام مقدس، عنوان عقیده ما و اساس دین است. غدیر ثمره نبوت و میوه رسالت است 
غدیر تعیین کننده خط‏مشی مسلمانان تا آخرین روز دنیاست. 
غدیر ماجرایی سرنوشت‏ساز است که «خطبه غدیر» شاخص‏ترین و زنده‏ترین سند آن است.



غدیر؛ تداوم خط نبوت

واقعه غدیر خم که در آخرین سال زندگی رسول گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله رخ داد 
و در آن علی علیه‏السلام به جانشینی آن حضرت صلی‏الله‏علیه‏و‏آله برگزیده شد، 
حادثه‏ای تاریخی نیست که در کنار دیگر وقایع بدان نگریسته شود. 
غدیر تنها نام یک سرزمین نیست؛ یک تفکر است. غدیر، نشانه و رمزی است که از تداوم خط نبوت خبر می‏دهد. 
غدیر، نقطه تلاقی کاروان رسالت با طلایه‏داران امامت است. 
آری، غدیر خم یک سرزمین نیست؛ چشمه‏ای است که تا پایان هستی می‏جوشد؛ 
کوثری است که فنا برنمی‏دارد؛ و افقی است بی‏کرانه و خورشیدی است عالم‏تاب.



غدیر و سرنوشت اسلام

بدون شک واقعه غدیر خم، نقش سرنوشت سازی در تعیین مسیر آینده اسلام داشته است. 
در این واقعه، پیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله مهم‏ترین مأموریت دوران پیامبریِ خود را به انجام رساند؛ مأموریتی که انجام آن، 
به منزله رساندن پیام رسالت حضرت بود، و کوتاهی در مورد آن، به از بین رفتن زحمات چندین ساله ایشان می‏انجامید؛ 
چنان که خداوندمتعالی درآیه 67 سوره مائده می‏فرماید: 

«هان ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت به تو نازل شده است، تبلیغ کن و اگر چنان نکنی، پیام و رسالت او را انجام نداده‏ای 
وخداوند تو را از مردم حفظ می‏فرماید
».





حدیث غدیر خم یقینی است


واقعه غدیر خم، یکی از مسلّم‏ترین مسائل تاریخ اسلام است و صدها دانشمند از آن یاد کرده‏اند؛ 
مانند ابوریحان بیرونی و خواجه نصیرالدین طوسی. فیلسوف معروف، فارابی نیز بر همین اساس، به تحلیل فلسفه «امامت» پرداخته است. 
ابن سینا نیز به موضوع نص (حدیث صریح غدیر)، در کتاب شفا اهمیت داده است، و آن را بهترین راه برای تعیین جانشین دانسته است.
گذشته از علمای بزرگ شیعه که همه موثّق‏اند و حجت،ده‏ها و ده‏ها دانشمند و محدث و مورّخ و مفسر از اهل‏سنت نیز 
حدیث غدیر و واقعه آن را نقل کرده‏اند؛ مانند طبری و ابن اثیر و احمد حنبل.




اگر می‏شد…
اگر پس از درگذشت پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به سفارش‏های روز غدیر و موارد مکرر دیگری که پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، 
علی علیه السلام را پیشوا معرفی فرموده بود عمل کرده بودند، اسلام جهان گیر می‏شد 
و دین خدا بشریت را به راه می‏آورد و عدالت و دادگری، آفاق تا آفاق گیتی را می‏گرفت. 
از اینجاست که همه هوشمندان تاریخ بشر که به گونه‏ای ازاین واقعه آگاهی یافته‏اند، از انحرافی که پس از رحلت پیامبر پیش آمد، 
اظهار تأسف کرده‏اند؛ از این جمله است: 
ولتر، فیلسوف مشهور فرانسوی. وی تأسف خویش را چنین اظهار کرده است: 
«آخرین اراده محمد انجام نشد؛ او علی را به جای خود منصوب کرده بود…».












ویژه نامه عید ولایت

 

 
 حضرت علی (ع) دومین سید عالم 

سیادت به معنای بزرگی و ریاست بر دیگران است. در لغتنامه معین به معنای سروری، شرافت و بزرگی کسی بر دیگران ترجمه شده است و در مقابل معنای عبد و ذلیل قرار دارد. با لحاظ این معنا چه، کسی هاشمی و علوی باشد یا نباشد، به شرط سروری و ریاست و به اندازه همان بر دیگران سیادت دارد. 

مجمع البحرین این معنا را تایید می کند:السید الرئیس الكبیر فی قومه المطاع فی عشیرته و إن لم یكن هاشمیا و لا علویا(ج 3 ص71)؛


سید، سرور بزرگ قوم است که مورد اطاعت اهل قومش قرار دارد، چه هاشمی باشد یا نباشد. بنابراین هر کسی که بر گروهی ریاست دارد و مورد اطاعت آنها قرار گرفته است بر آنها سیادت دارد. 

مثل رهبر بر امت، رییس یک سازمان بر اعضاء آن، و حتی سرپرست یک خانواده بر اهل خانواده و ... معنای دینی سیادت نیز همین است اما معیار سروری و بزرگی در دین با معیار های اجتماعی غیر دینی متفاوت است. 

سیادت در دین با انتصابهای الهی معنا پیدا می کند.

«... أَنَّ اللهَ یُبَشِّرُكَ بِیَحْیى‏ مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَیِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ» (آل عمران،39)؛ 

همانا(ای زکریا) خدا مژده مى‏دهد تو را به یحیى، همان كه گواهى دهنده است به كلمه‏اى از خدا! سرور و پیشوا، و پارسائیست خوددار، و پیمبری از شایستگان است. 


سیادت یحیی در این آیه به مقام نبوت او، سروری و ریاستی که پیامبران بر امت خود دارند اشاره دارد. هر کس خداوند سروری و بزرگی او را برای دیگران معین کرده است او بر زیر دستان خود سیادت دارد بنابر اخبار زیادی پنج تن آل عبا بر کل بشریت سروری دارند. 

لذا حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) اولین سید و حضرت علی(علیه السلام) که دومین مقام در بین پنج تن است، دومین سید عالم است و حتی بر پیامبران اولوالعزم نیز سیادت دارد.


اما این معنای عام سیادت است. سیادت یک معنای خاص هم دارد که اتفاقا همین معنا به اراده خداوند علم شده است. سیادت در معنای خاص، سیادتی است که نه به دلیل سروری کسی بر دیگران، بلکه به دلیل انتساب به خاندان پیامبر خدا حاصل شده است. 

در تفاسیر آمده است که: «سیادت، اجماع امت است كه خاص در حضرت هاشم و اولاد هاشم است و از خدا نازل شده است. علماى نسّابه نیز گفته‏اند: سیادت، بر هاشم مقرر گردید، زیرا حضرت پیغمبر صلّى الله علیه و آله و سلّم فرمود: 


خداى تعالى از خلایق برگزید عرب را، و از عرب قریش را، و از قریش هاشم را، و او را سید عرب و عجم گردانید و از بنى هاشم مرا و على و فاطمه علیهماالسلام و ذریه ایشان را.»(تفسیر اثنا عشری، ج‏2، ص 89)

این نوع سیادت، هم آزمایشی است برای خلق خدا، هم مصداقی از کوثر است در پاسخ کسی که پیامبر را به دلیل نداشتن فرزند پسر، ابتر خواند. 


با نشان سیادت تا روز قیامت نسل پیامبر، مشخص و محترمند. به جز نسل پیامبر در دنیا، نسل هیچ بنی بشری مشخص و قابل شمارش و آمار نیستند.


اما سیادت حضرت علی علیه السلام از هر دو جهت است سیادت حضرت علی علیه السلام، از دو راه ثابت و معین است. 

یکی به دلیل نسبت نزدیک فامیلی است. بعضی گمان می کنند که سیادت تنها به پیامبر و فرزندان آن حضرت متعلق است. در حالی که همه خاندان نسبی پیامبر یعنی هاشم و اولاد او نیز به دلیل انتساب نزدیک به پیامبر سیدند که از جمله آنها حضرت علی علیه السلام است. 


اما سیادت آن حضرت تنها به همین حد محدود نمی شود. او وصی پیامبر و برادر اوست. اگر چه نسبت فامیلی او با پیامبر نسبت عموزادگی است، اما او بنابر برخی آیات قرآن برادر و بلکه همچون جان پیامبر است. 

وقتی در آیه مباهله به پیامبر خدا فرمان داده شد که با فرزندان، زنان، و نفس خودتان برای مباهله بروید، رسول خدا به عنوان فرزندان، حسنین علیهم السلام و به عنوان زنان، حضرت فاطمه سلام الله علیها و به عنوان نفس خودش حضرت علی را به همراه برد. 


«فَمَنْ حَاجَّكَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبینَ.»(آل عمران، 61)؛

پس هر كس با تو درباره بندگى و رسالت عیسى(ع) مجادله كرد بعد از علمى كه از مطلب یافتى، به ایشان بگو بیائید ما فرزندان خود، و شما فرزندان خود را، ما زنان خود و شما زنان خود را، ما نفس خود، و شما نفس خود را بخوانیم و سپس مباهله كنیم و دورى از رحمت خدا را براى دروغگویان كه یا مائیم، یا شما، درخواست كنیم.

علاوه بر تمامی آیات و روایاتی که دال بر برادری حضرت علی علیه السلام با پیامبر دارند، از آنجا که او بعد از پیامبر بزرگ و سرور عالمیان است او سیادت واقعی بر همگان به جز شخص پیامبر اکرم دارد. 

بلکه می توان گفت سیادت او از خود اوست و سیادت اولاد او از همسران دیگرش جز حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز از سیادت اوست.

اما اولاد ایشان از حضرت فاطمه علیهاالسلام سیدند به سیادت پدر و مادر هر دو و بلکه به سیادت پیامبر اکرم 


إنسی نوش آبادی
 

ویژه نامه عید ولایت

تقدير الهي بر اين قرار گرفت كه «غدير» به ابديت‏ بپيوندد، و جلوه‏اي از آيات الهي و تجسمي از تاريخ جاودانه اسلام شود. 
گويا «بركه خم‏» به پاس ساليان طولاني خزانه‏داري بارانهاي رحمت الهي و آبرساني به زائران حرم، اينك بايد پايگاه ريزش كلام الهي و قله كمال دين شود. غدير ديگر بركه ‏اي كم‏ آب نيست كه به آبهاي سرزمين «رابغ‏» نيازمند باشد. بلكه در پرتو آن فروغ آسماني، خود به چشمه ‏سار زمزم و كوثر پيوسته، آب گواراي عدالت و پاكي از مولود كعبه و فرزند «زمزم‏» و «صفا» گرفته است.غدير از هنگامي كه نظاره‏ گر جلوه زيباي وصايت و جانشيني علي - عليه السلام - بر دستان پر مهر و سراسر رحمت‏خاتم رسولان(ص) شد، ديگر نقطه‏اي پست در جغرافياي جحفه نيست، پرچم عدالت علوي است كه بر بام بلند تاريخ افراشته شده است. غدير اينك بزرگترين و دل‏انگيزترين هديه آسمان «امامت‏» را به آدميان ارزاني مي‏دارد. 
بدين‏گونه غدير، سرزميني مقدس شد و روز هجدهم ذي‏حجه بزرگترين عيد اسلامي; و چنان شد كه امام صادق - عليه السلام - در باره‏اش فرمود: «و ان يوم غدير خم بين الفطر و الاضحي و الجمعة كالقمر بين الكواكب‏» روز غدير خم در ميان اعياد «فطر» و «قربان‏» و «جمعه‏»، بسان ماه در ميان ستارگان، مي‏درخشد. 

غدیر على، هنوز هم چشمه‌اى لبریز از آب حیات و دریایى موّاج از
كرامت‌هاست . «غدیر» دریایى از باور و بصیرت، در كویر
حیرت و هامون ضلالت است، تا كام جان‌ها از آن سیراب شود . 

«غدیر»، یك «كتاب مبین» است، 
سندى براى تداوم خط «رسالت» در جلوه «امامت» 


«غدیر»، براى تشنگان، چشمه زلال هدایت است، و براى ره گم‌كردگان،
صراطى است كه به «سنّت پیامبر» منتهى مى‌شود. 


غدیر، عید ولایت است . و ... «غدیر على»، هنوز هم چشمه‌اى 
لبریز از «آب حیات» و دریایى مواج از فضایل است . 


«غدیر»، روز اكمال دین و اتمام نعمت بود. 
«غدیر»، برنامه‌اى الهى براى حیرت زدایى از اذهان و
اعمال امت، در افقهاى آینده تاریخ بود . 


«غدیر»، تداوم خطّ رسالت، در آینه «امامت» است . پس ... «عاشورا»
با «امامت» پیوند دارد،و «غدیر»با «كربلا» پیوسته است . 

غدیر، روز بشریت و روز «انسان» است، 
غدیر،«تداوم رسالت محمد» در «ولایت على» است. 
غدیر، عید «پیمان» و «میثاق» و «عهد» است. 


اگر امّت، «غدیر»ها را پاس بدارند، «عاشورا»هاى مظلومیت
و كربلاهاى خون و شهادت پیش نمى‌آید و خورشید امامت، 
در محاق خلافت قرار نمى‌گیرد .



 

ویژه نامه عید ولایت





الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکين بولاية اميرالمومنين و الائمة عليهم السلام


خجسته باد پیوند «نبوت» و «امامت» در نقطه اوجى به نام غدیر خم که غدیر، گره محکمى است براى رشته دیانت.




عيد بزرگ آل محمد (عليهم السلام )

اين روز بزرگترين عيد آل محمد (عليهم السلام ) به شمار مى آيد، چرا كه واقعه اى مهم و عظيم بعد از زحمات انبياء و اوصياء و اولياء است ، و طى آن به دستور الهى اعلان عمومى به وصايت بلافصل امير المؤ منين على بن ابى طالب (عليه السلام ) شده است (1).
اين روز عيد مبارك آسمانى است .
روزى است كه خداوند متعال حضرت ابراهيم (عليه السلام ) را از آتش ‍ نجات داد(2).
روزى است كه توبه حضرت آدم (عليه السلام ) قبول شد(3).
روزى است كه خداوند متعال حضرت موسى (عليه السلام ) را بر ساحران غلبه داد(4).
روزى است كه حضرت موسى (عليه السلام ) در حضور امت خود يوشع بن نون را وصى خود گردانيد(5).
روزى است كه حضرت عيسى (عليه السلام ) شمعون الصفا را جانشين خود گردانيد(6).
روزى كه حضرت سليمان (عليه السلام ) رعيت خود را بر جانشينى آصف بن برخيا گواه گرفت (7).
روز عقد اخوت بستن پيامبر (صلى الله عليه و آله ) بين اصحابش ‍ است (8).
در اين روز پيامبر جانشينان خود را معين مى نمودند، و زيارت امير المؤ منين (عليه السلام ) در اين روز وارد شده است (9).








1-توضيح المقاصد: ص 31. العدد القويه : ص 166. مصباح كفعمى : ج 2 ص 601. مناقب ابن شهر آشوب : ج 3 ص 37. مصباح المتهجد: ص 754. بحار الانوار: ج 35 ص 150، ج 95 ص 189. فيض ‍ العلام : ص 122.
2- مسار الشيعه : ص 22. فيض العلام : ص 125. زاد المعاد: ص 269. تقويم المحسنين : ص 14.
3- مسار الشيعه : ص 22. فيض العلام : ص 125.
4- مسار الشيعه : ص 22. فيض العلام : ص 125.
5- مسار الشيعه : ص 22. فيض العلام : ص 125.
6- مسار الشيعه : ص 22. فيض العلام : ص 125.
7- مسار الشيعه : ص 22. فيض العلام : ص 125.
8- مصباح كفعمى : ج 2 ص 125. تقويم المحسنين : ص 14. تقويم الائمه (عليهم السلام ): ص 14.
9- بحار الانوار: ج 97 ص 384.

ویژه نامه عید ولایت

 



دشت غوغا بود، غوغا بود، غوغا در غدير
موج مى‏زد سيل مردم، مثل دريا در غدير

تشنگيها بود و توفان بود و شن بود و غبار

محشرى از هر چه با خود داشت صحرا، در غدير

كاروان آرام و بى تشويش لنگر مى‏گرفت 

تا بگيرد كاروان سالارشان جا در غدير

گردها خوابيد كم كم، كاروان خاموش شد 

تا پيمبر خود چه خواهد گفت آيا در غدير!

تا افق انبوه مردان صحارى بود و دشت 

و سكوتى، تا كند آن مرد لب وا در غدير 

مرد اما با نگاهى گرم در چشمان شوق 

جستجو مى‏كرد محبوبش على را در غدير

پس به مردان عرب فرمود: «بعد از من على است 

هر كه من مولاى اويم اوست مولا در غدير»

گردها خوابيده بود و كاروان خاموش بود

خوانده مى‏شد انتهاى قصه ما در غدير

در شكوه كاروان آن روز با آهنگ زنگ 

بى گمان بارى رقم مى‏خورد فردا در غدير

اى فراموشان باطل! سر به پايين افكنيد!

چون پيمبر دست حق را برد بالا در غدير

حيف! اما كاروان منزل به منزل مى‏گذشت 




كسى كه بت شكند بر فراز دوش نبى 
براى حفظ خلافت زهر كسى اولاست‏

گواه من به خلافت همان وجود على است 
كه آفتاب به تأييد آفتاب گو است 

به ديدگان خدابين مرتضى سوگند!
كسى كه غير على ديد، ديده‏اش اعماست 

ثواب نيست، ثوابى كه بى ولاى على است 
نماز نيست، نمازى كه بى على برپاست‏

به صد هزار زبان، روح مصطفى گويد: 
كه‏اى تمامى امت على امام شماست!

من و جدا شدن از مرتضى! خدا نكند! 
كه هر كه گشت جدا از على، جدا ز خداست‏

مگر نگفت نبى: با هم اند حق و على 
اگر على نبود در ميانه، حق تنهاست‏

تمام قرآن در حمدو، حمد «بسم الله» 
تمام بسمله در «با»، على چو نقطه باست‏

الا كسى كه تو را از على جدا كردند!
پناهگاه تو در آفتاب حشر كجاست ؟

مرا به روز قيامت به خلد كارى نيست 
بهشت من همه در صورت على پيداست 

على ولى خدا بود پيش از آنكه خداى 
به حرف «كن» همه كائنات را آراست‏

خدا براى على خلق كرد عالم را 
چنان كه خلقت او را براى خود مى‏خواست 

تمام عالم ايجاد بى وجود على 
بسان كشتى بى ناخداى، در درياست 

اگر قصيده «ميثم» بود صد و ده بيت 
كه در عدد، صد و ده نام آن ولى خداست‏

فضايلى است على را كه گفتن هر يك 
نيازمند هزاران قصيده غر است‏

بركه خورشيد محمد جواد غفورزاده «شفق»

 

 

ویژه نامه عید ولایت

در اين روز در سال دهم هجرت واقعه غدير در بازگشت از حجه الوداع به وقوع پيوست ، و طى سه روز كه كاروان صد و بيست هزار نفرى حجاج در غدير خم توقف داشتند پيامبر (صلى الله عليه و آله ) در بلندترين خطبه خود على بن ابى طالب و يازده امام (عليهم السلام ) بعد از او را به عنوان امامان مردم تا روز قيامت معرفى كردند و از همه آن جمعيت بيعت گرفتند.

عيد بزرگ آل محمد (عليهم السلام )
اين روز بزرگترين عيد آل محمد (عليهم السلام ) به شمار مى آيد، چرا كه واقعه اى مهم و عظيم بعد از زحمات انبياء و اوصياء و اولياء است ، و طى آن به دستور الهى اعلان عمومى به وصايت بلافصل امير المؤ منين على بن ابى طالب (عليه السلام ) شده است (1).
اين روز عيد مبارك آسمانى است .
روزى است كه خداوند متعال حضرت ابراهيم (عليه السلام ) را از آتش ‍ نجات داد(2).
روزى است كه توبه حضرت آدم (عليه السلام ) قبول شد(3).
روزى است كه خداوند متعال حضرت موسى (عليه السلام ) را بر ساحران غلبه داد(4).
روزى است كه حضرت موسى (عليه السلام ) در حضور امت خود يوشع بن نون را وصى خود گردانيد(5).
روزى است كه حضرت عيسى (عليه السلام ) شمعون الصفا را جانشين خود گردانيد(6).
روزى كه حضرت سليمان (عليه السلام ) رعيت خود را بر جانشينى آصف بن برخيا گواه گرفت (7).
روز عقد اخوت بستن پيامبر (صلى الله عليه و آله ) بين اصحابش ‍ است (8).
در اين روز پيامبر جانشينان خود را معين مى نمودند، و زيارت امير المؤ منين (عليه السلام ) در اين روز وارد شده است (9).

شركت كنندگان در مراسم غدير
ماجراى غدير چنين بود كه در روز شنبه ، چهار يا پنج روز مانده به آخر ذى القعده سال 10 ه‍، پيامبر (صلى الله عليه و آله ) غسل نمودند و همراه با 120 هزار نفر از مسلمانان ، از مدينه خارج شدند(10).
در اين سفر حضرت عليا مخدره صديقه طاهره فاطمه زهرا (عليها السلام )، ام هانى خواهر امير المؤ منين (عليه السلام )، فاطمه بنت حمزه ، ام سلمه و ساير همسران پيامبر (صلى الله عليه و آله ) از جمله عايشه و حفصه حضور داشتند(11). امير المؤ منين (عليه السلام ) هم از يمن با عده اى وارد مكه شدند.

دستور الهى براى مراسم غدير
بعد از انجام اعمال حج دستور الهى رسيد كه علم و ودايع انبياء را به امير المؤ منين (عليه السلام ) تحويل دهند و امر ولايت آن حضرت را به مردم تبليغ نمايند.
پيامبر (صلى الله عليه و آله ) بسيار گريست ، به طورى كه محاسن مباركش از اشك تر شد. حضرت از خداوند خواستند كه ايشان را از شر منافقين فرمايد(12). در منى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) دو بار خطبه ايراد فرمودند، و اشاره كلى به ولايت امير المؤ منين (عليه السلام ) فرمودند در مسجد خيف جبرئيل نازل شد كه خداوند مى فرمايد: ((ولايت على (عليه السلام ) را به مردم برسان ولى وعده محافظت از شر دشمنان را براى آن حضرت نياورد. در كراع الغميم ، بار ديگر جبرئيل نازل شد و اين آيه را آورد كه فلعلك تارك بعض ما يوحى اليك و ضائق به صدرك : ((شايد تو ترك كنى بعضى از امورى را كه به تو وحى مى شود و سينه تو به خاطر آن گرفته باشد(13))).
باز اين بار هم امر ولايت مورد تاءكيد قرار گرفت ، ولى آيه اى دال بر محافظت آن حضرت از شر دشمنان نيامد. پيامبر (صلى الله عليه و آله ) مطالب منافقين را به جبرئيل فرمود و كوچ كردند.
اوايل روز 18 ذى الحجه به غدير هم رسيدند و بار ديگر جبرئيل نازل شد و آيه 67 سوره مائده را آورد كه شامل تبليغ ولايت مولى الموالى امير المؤ منين (عليه السلام ) و در امان بودن آن حضرت از شر منافقين بود: يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله يعصمك من الناس ان الله لايهدى القوم الكافرين : ((اى پيامبر تبليغ كن به مردم آن امرى را كه درباره على (عليه السلام ) از جانب خدا بر تو فرستاده شد و اگر اين كار را انجام ندهى رسالت الهى را تبليغ نكرده اى ، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى نمايد. خداوند كافران را هدايت نمى كند)).

ادامه نوشته

ویژه نامه عید ولایت

اشاره: شايد برخي گمان کنند که عيد غدير تنها اختصاص به شيعيان دارد و در کلمات پيامبر اکرم، صلي الله عليه وآله، اشاره اي به لزوم بزرگداشت آن نشده است. اما بايد گفت که عيد غدير نيز چون عيد فطر و قربان از اعياد اسلامي، بلکه از بزرگترين اعياد است، و نخستين کسي هم که اين روز را به عنوان عيد اسلامي معرفي کرد، خود پيامبر اسلام، صلي الله عليه وآله، بود. آنچه در پي خواهد آمد تحقيقي است در زمينه سابقه تاريخي عيد غدير که اميدواريم مورد استفاده خوانندگان عزيز واقع شود.
پيامبر اکرم پس از آنکه علي بن ابيطالب را در روز غدير به جانشيني خود تعيين کرد، در همان روز اين عيد را اعلام نمود و مراسم آن را بپا داشت، و در خيمه اش نشست و با کمال خوشحالي و سرور از تبريک گويندگان استقبال کرد و به آنها مي فرمود:
به من تبريک بگوييد... به من تبريک بگوييد، زيرا خداوند مرا به نبوت و اهل بيتم را به امامت اختصاص داده است. (1)
ما در تاريخ پيامبر، شاديهاي او روزي را نمي يابيم که پيامبر گفته باشد: به من تبريک بگوييد، حتي روز ازدواجش و روز هجرتش از مکه به مدينه و رهايي از چنگال مشرکان، و روز فتح مکه و پيروزي مسلمانان نفرمود به من تبريک بگوييد، ولي روز غدير مکرر مي فرمود: به من تبريک بگوييد، چرا؟ به خاطر آنکه پيامبر عظمت اين روز را بخوبي درک مي کرد و از شرافت اين خاطره و برتري داشتن اين عيد بر ساير اعياد آگاه بود.
بر همين اساس پيامبر فرمود:
روز عيد غدير خم بهترين اعياد امت من است، و آن روزي است که خداوند تعالي به من فرمان داده با منصوب کردن علي بن ابيطالب به عنوان رهبري که امتم پس از من به وسيله او هدايت يابند; آن روز را ياد کنيم. آن روزي است که خدا دين را در آن روز کامل و نعمت را تمام گردانيد و اسلام را به عنوان يک دين براي مردم پسنديد. (2)
پيامبر در اين حديث، اولا: روز غدير را يک عيد اسلامي جاويد در رديف ساير اعياد اسلامي اعلام کرده; ثانيا: عيد غدير را مطلقا برتر از اعياد اسلامي شمرده است.
پس از رحلت پيامبر، خود اميرالمؤمنين نيز روز غدير را به عنوان يک عيد اسلامي تلقي کرد (3) و در سالي که روز غدير با جمعه مصادف بود خطبه اي ايراد نمود و در ضمن آن فرمود:
خداوند بزرگ در اين روز بزرگ در اين روز براي شما گروه مؤمنان دو عيد بزرگ که قوام هريک به ديگري است جمع کرده تا احسانش را نزد شما کامل گرداند و شما را بر راه هدايت آگاه و مطلع کند... از اين رو جمعه را مرکز تجمع براي پاکسازي گذشته ها قرار داده است... بنابراين هيچ توحيدي را جز بر اساس اعتراف به رسالت پيامبر نمي پذيرد، و هيچ آييني را جز توام با ولايت کسي که به ولايت او فرمان داده قبول نمي کند، و اسباب اطاعت او جز با تمسک به ريسمان او و ريسمان اهل ولايت او منظم نمي گردد، لذا در روز غدير آنچه را که بيانگر اراده اش در مورد برگزيدگانش بود بر پيامبرش نازل فرمود، و او را به تبليغ آن و ترک همنشيني با منحرفان و منافقان و بي اعتنايي به آنان مامور ساخت و ضامن نگهداري او از شر آنان شد.
آنگاه حضرت امير، عليه السلام، مردم را به اجراي مراسم عيد دعوت نمود و فرمود:
خدا شما را رحمت کند، پس از پايان يافتن اجتماعتان، به سوي توسعه بر زن و فرزند، و نيکي با برادران و شکر نعمتهاي الهي بازگرديد، و همه با هم مجتمع باشيد تا خدا يگانگي شما را حفظ کند و با يکديگر نيکي کنيد تا خدا الفت و دوستي و صداقت شما را نگهدارد، و به يکديگر هديه دهيد (4) همانگونه که خدا پاداش شما را در اين روز، چند برابر اعياد گذشته يا اعياد آينده - جز در موارد مثل آن - قرار داده است. نيکي در اين روز (يعني: روز عيد غدير) ثروت را زياد و عمر را افزون مي کند، و مهرباني به يکديگر باعث رحمت و عطوفت خداوند است. با سعي و کوشش خويش و در حد توانايي خود، از آنچه خدا به شما بخشيده، براي برادران و زن و فرزندانتان آماده کنيد و شادي را در ميان خود آشکار سازيد و با گشاده رويي با يکديگر برخورد کنيد. (5)
بعد از علي، عليه السلام، امام حسن و امام حسين، عليهماالسلام، نيز روز غدير را زنده نگاه مي داشتند و هر سال، آن روز را به عنوان عيد تلقي مي کردند و با کمال مسرت و شادي، براي قبول تهنيت و تبريک شاد باش جلوس مي نمودند، و به وسيله نماز و روزه و دعا به خدا تقرب مي جستند، و در نيکويي و احسان و اطعام تاکيد مي نمودند، تا تشکر نعمت خدا را در چنين روزي که اميرالمؤمنين، عليه السلام، به خلافت و امامت منصوب شده به جاي آورده باشند. آنها در اين روز صله رحم مي کردند، و خانواده خويش را در وسعت ارزاق قرار مي دادند و به ملاقات برادران مي رفتند و شيعيان خود را نيز به تمام اين کارها دعوت مي نمودند. (6)

ادامه نوشته

ویژه نامه عید ولایت




عيد سعيد غديرخم ,عید اکمال دین 
و اتمام نعمت الهی ، عید ولایت و امامت
 اسدا الله الغالب حیدر کرار ،

مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام
برمسلمانان و شیعیان جهان مبارک باد