حضرت مهدی را بهتر بشناسیم . مهدی در لغت به شخص هدایت یافته اطلاق می شود بدین جهت می توان هر شخص هدایت یافته را مهدی نامید لیکن مراد از آن مهدی که ذکرش در احادیث آمده است فرد خاصی است که درآخر زمان قبل از نزول حضرت عیسی قیام می کند نکته اصلی این است که صراحتا آیه ایی از قرآن که به قیام حضرت مهدی اشاره کند وجود ندارد بلکه احادیث زیادی قیام چنین شخصی را مورد تایید قرار می دهند پیا مبر گرامی اسلام در موردنشانیها و نسبتش به وضوح سخن گفته است دنیا به پایان نمی رسد تا زمانی که خداوند از اهل بیت من یک نفر را مبعوث نفرماییدد نام آن فرد با نام من و نام پدرش با نام پدر من یکی خواهد بود وی می آید و زمین را که مملو از ظلم و ستم است از عدل و داد پر می کند یکی از دلایلی که اهل سنت معتقد به متولد نشدن حضرت مهدی هستند حدیث فوق می باشد که در حدیث فوق پیامبر صراحتا فرموده : که اسمش اسم من و اسم پدرش اسم پدرم است در حالی که اهل تشیع می گویند متولد شده وحال بعد از قیبت صغری در غیبت کبری بسر می برد و می گویند که فرزند حضرت حسن عسکری است که اسم پدر و مادرش با شخصی که در حدیث ذکرگردیده تفاوت دارد . نکته دیگری که باید توجه داشت این است که از حضرت حسن عسکری در نزد ما فرزندی متولد نشده که حتی ادعای فوق را ثابت کندبه همین جهت است که اهل سنت معتقد به نداشتن فرزندی برای حضرت حسن عسکری هستند . ثانیا:دلیل دوم این است که از پیامبر حدیث دیگری منقول است که آن حضرت فرمود : مهدی بعد از چهل سال که از تولدش می گذرد وقتی در عالم کثرت فتن و فساد باشد و خروج دجال نزدیک گرددبرای جلوگیری از آنها ظهور میکند . وجود قیام حضرت مهدی در نزد اکثر علمای اهل سنت حتمی است چناچه که از پیامبر منقول است که آن حضرت فرمود : عن ام سلمه رض قالت سمعت رسول الله المهدی من ولد فاطمه . از حضرت ام سلمه روایت شده است که حضرت رسول اکرم فرمود ند : حضرت مهدی موعود از عترت من و از اولاد فاطمه می باشد . روایت آنقدر زیاد است که به درجه تواتر رسیده است . این خود دلیل واضحی است بر اینکه مهدی غیر از حضرت عیسی است ، اما نشانیهایظاهری آن حضرت که در احادیث ذکر گردیده به شرح زیر است : از حضرت خدیجه (رضی الله عنهما)روایت است که رسول الله فرمودند که حضرت مهدی مردی از فرزندان من است ،رنگ عربی و جسم اسرائیلی دارد بر گونه راستش خالی است گویا که آن چون ستاره درخشانی است و زمین راکه مملو از ظلم وستم است از عدل وداد پر می کند و در ایام خلافتش اهل زمین و اهل آسمان و پرنده در هوا راضی و خشنود می شوند. ...

محمد تقی حسین بر : ساعت ۱٠:٤۳ ‎ب.ظ در یکشنبه ۱٢ خرداد ،۱۳۸٧

احادیثی که از پیامبر خدانقل گردیده پیرامون این مسئله زیاد است اما در صحیحین (بخاری و مسلم)در این مورد حدیثی روایت نشده اما در دیگر کتب و احادیث (صحاح سته غیر از بخاری و مسلم ) بکثرت یافت می شود به همین خاطر اقلیتی از علمای اهل سنت معتقد به نیامدن مهدی می باشند و می فرمایند مهدی همان حضرت عیسی است اما اکثر علماء معتقد به متولد شدن مهدی در آخر زمان می باشند آنها برای صحت ادعای خویش احادیث زیادی دارند که نمونه هایی ذکر می گردد. 1-عن عبدالله قال قال رسول الله لاتذهب الدنیا حتی یملک العرب رجل من اهل بیتی یواطی اسمه اسمی از حضرت عبدالله منقول است که پیامبر اکرم فرمودند : تا زمانی که یکی از اهل بیت من رهبری و فرمانروایی عرب را به عهده نگیرد دنیا به پایان نمی رسد نام او با نام من مطابقت دارد و در بر خی از روایات آمده است که نام پدرش با نام پدر م یکی خواهد بود که قبلا"گذشت. 2-عن ابو سعید الخدری قال قال رسول الله المهدی منی اجلی الجبهه اقنی الانف حضرت ابو سعید خدری بیان داشته است که آن حضرت فرمود: مهدی از من است پیشانیش گشاده و بینی اش از بالا قدری بلند و وسط آن کمی پایین و پهن است . 3-عن ابن عباس قال قال رسول الله ملک الارض اربعه مومنان وکافران فالمومنان ذوالقرنین وسلیمان و الکافران نمرود وبخت النصر سیملکها خامس من اهل بیتی. چهار شخص بوده اند که فرمانروا و مالک روی زمین شده اند ، که از آن چهار شخص دو مومن ودو کافر هستند : حضرت ابن عباس از رسول الله نقل کرده است که فرمودند . ازمومنین ذوالقرنین و سلیمان واز کافران نمرود و بخت نصر هستند پنجمین فرمانروای روی زمین یک شخص از اهل بیت من خواهد بود ؛ (یعنی حضرت مهدی) ...

محمد تقی حسین بر : ساعت ۱٠:٤۱ ‎ب.ظ در یکشنبه ۱٢ خرداد ،۱۳۸٧

احادیثی که از پیامبر خدانقل گردیده پیرامون این مسئله زیاد است اما در صحیحین (بخاری و مسلم)در این مورد حدیثی روایت نشده اما در دیگر کتب و احادیث (صحاح سته غیر از بخاری و مسلم ) بکثرت یافت می شود به همین خاطر اقلیتی از علمای اهل سنت معتقد به نیامدن مهدی می باشند و می فرمایند مهدی همان حضرت عیسی است اما اکثر علماء معتقد به متولد شدن مهدی در آخر زمان می باشند آنها برای صحت ادعای خویش احادیث زیادی دارند که نمونه هایی ذکر می گردد. 1-عن عبدالله قال قال رسول الله لاتذهب الدنیا حتی یملک العرب رجل من اهل بیتی یواطی اسمه اسمی از حضرت عبدالله منقول است که پیامبر اکرم فرمودند : تا زمانی که یکی از اهل بیت من رهبری و فرمانروایی عرب را به عهده نگیرد دنیا به پایان نمی رسد نام او با نام من مطابقت دارد و در بر خی از روایات آمده است که نام پدرش با نام پدر م یکی خواهد بود که قبلا"گذشت. 2-عن ابو سعید الخدری قال قال رسول الله المهدی منی اجلی الجبهه اقنی الانف حضرت ابو سعید خدری بیان داشته است که آن حضرت فرمود: مهدی از من است پیشانیش گشاده و بینی اش از بالا قدری بلند و وسط آن کمی پایین و پهن است . 3-عن ابن عباس قال قال رسول الله ملک الارض اربعه مومنان وکافران فالمومنان ذوالقرنین وسلیمان و الکافران نمرود وبخت النصر سیملکها خامس من اهل بیتی. چهار شخص بوده اند که فرمانروا و مالک روی زمین شده اند ، که از آن چهار شخص دو مومن ودو کافر هستند : حضرت ابن عباس از رسول الله نقل کرده است که فرمودند . ازمومنین ذوالقرنین و سلیمان واز کافران نمرود و بخت نصر هستند پنجمین فرمانروای روی زمین یک شخص از اهل بیت من خواهد بود ؛ (یعنی حضرت مهدی) ...

محمد تقی حسین بر : ساعت ۱٠:٤۱ ‎ب.ظ در یکشنبه ۱٢ خرداد ،۱۳۸٧

(مولانا محمد عمر سر بازی) آنچه از تحقیق مهدی موعود نزد علمای اهل سنت و جماعت قاطبه صحیح و ثابت است تحریر زیر است : 1- حلیه و نسب و تولد و مهاجر و محل ظهور او: حضرت ایشان از سادات ،صحیح النسب کریم الطریفین و به قول محقق از جانب پدر حسنی و از جانب مادر حسینی است نام و اسم پدر ومادرش با اسم و اسم والدین وحضور اکرم مواقند ،چنانچه در احادیث به طور واضح بیان شده است . محل تولدش در مدینه منوره و محل ظهورش مکه مکرمه ومحل مهاجرتش شام است و محل مرگش هم شام است ودر شانه او علامتی باشد مانند نشان ختم نبوت که بر کتف حضور اکرم بوده ، چهره اش ستاره درخشان و پیشانیش گشاده و بینی مبارکش دراز می باشد در میان دندانهایش فرجه می باشد و جمالش عربی یعنی گندوم گون و چشم او اسراعیلی یعنی دراز و پهنادار می باشد وهمچنان بر کتف دست راست او خالی می باشد و زبانش مختصر لکنتی دارد و ریش او انبوه باشد و چشمش قدری سرمه ایی باشد و امر ظهورش سال چهلم او باشد 2- کراماتی که مخصوص اوست یکی آن است که چون علامتی بر صدق دعوا او بطلبند اشاره بر پرنده می کند و پرنده امده و بر دست راست وی بنشیند و چون شاخی خشک در زمین بنشاند فی الحال سبز می گردد و هر قطعه و هساری که بخاهند فتح کنند همین که تکبیر بگوید دیوار ها خود به خود می افتد و بر سر او سایبانی می باشد ،فرشته ایی ندا می کند که این مهدی آخر زمان است با او بعیت کنید و سر لشکر او حضرت جبرئیل و پشت سر او حضرت میکائیل و سه هزار فرشته برای مدد او متلازم باشند. ودر زمان او گوسفندان با گرگان بچرنند و کودکان با مار و کژدم بازی خواهند کرد و زمین تمام دفینه های خود مثل زر و نقره بیرون می اندازد و در زمین برکت پیدا می شود که یک کیلو هفتصد کیلو ثمر می دهد و مردمان چنان ثروتمند گردند که صدقات و زکات هم قبول نمی کنند . 3- نشانیهایش لازم و موغوف بر ظهور مهدی (ع)که جلوتر حتما باید در دنیا ظهور کنند تا اینها ظهور نکنند و برای هر کس روشن نشوند هر فردی که از هر طبقه ایی باشد و دعوی مهدویت کند همان دعوی او کذب ودروغ شمرده می شود و او را از همان کذابها باید دانست که حظور اکرم (ع)جلوتر از مهدی حق به آنها اشاره فرموده است و تا حال هفتاد و چهار شخص امده است و چندی دیگر هم امکان آمدن دارد ما هها انتظار چندی دیگر تا حال داریم بنده اگر چه از اهل عرفانم و نه از اهل الهام و نه اهل کشفم و نه اهل فراست فقط یک نفر مدعی اسلام ساده ام و نه از وجدان خود می گویم که دعوای مهدوییت و ظهور مهدی با این زودی و سرعت قبل الوقت و بی موقع و از توهات و شطحیات و از فساد مدخلیه و استیلاء و مالیخولیاست هر مسلمان ساده ای از مدعیان ا ین امر جلوتر از ظاهر شدن علامات ظهور که صادق المصدق خبر داده است بر حذ باید بود. علامات اینها هستند : .: : ا ول اینکه سیدی بی گناه هاشمی میان جهر الا صعود و مقام ابراهیم کشته شود دوم اینکه پیش از ظهور او امیری باشد در ضهور او امیری باشد به نام صفیان در شام و از اولاد ابو سفیان برای طلب مهدی لشکری عظیم به جاب مکه می فرستد چون در بیداء (جهفه) میرسند شکار زمین شده و در زمین فرو می روند فقط دو الا سه نفر سالم می مانند که یکی برای سفیانی خبر ببرد دوم خبر خوش بری مهدی برساند و مردم به دست مهدی بیعت می کنند و به جنگ سفیانی بروند و او را ذبح بکند دیگر روستایی که به نام جر سفیان باشد نزد قوطه شام خسف گردد و در ماه رمضان مبارک آن سال شب اول خسوف ماه و پانزدهمش کسوف آفتاب و به روایتی در پانزدهم هم خسوف ماه یعنی ماه دوباره خصوف باشد و در مدینه منوره در همان سال جلو تر از مهدی کشت وخونی بزرگتر در مقام حره شریفه احجار الزیت رو دهد که آن میدان قرق خون گردد و پادشاه شام با پادشاه مصر هم بجنگد که اول بسیاری از دوم را اسیر کند و هم در حیات مهدی قبل از ظهور او مردی با پرچمهای سیاه لشکری از عظیم از خراسان برای اعیانت مهدی روانه گردد و نیز گروهی از مسلمانان تبریز به مددش می روند و نیز جلو تر بافرزندی از فرزندان حضرت علی که علوی است بعیت کنند و او از اینکه اهل بعیت نیست کشته شود و در همان سال تاریکه در عالم پیدا شود پس بعد از یک سال یا میانش ظهور امام مهدی در دهم محرم واضح و لا ئح گردد . این است قول جمهور علماء که حضرت مهدی به همین وضع و نشانیهایش در بذل می نویسد چون که مهدی متولد مدینه است ...

محمد تقی حسین بر : ساعت ۱٠:۳٩ ‎ب.ظ در یکشنبه ۱٢ خرداد ،۱۳۸٧

برخی از علمای اهل سنت معتقد هستند که حضرت عیسی همان حضرت مهدی است که به آن اشاره شده است منجمله علامه ابن حجر عسقلانی شیخ الحدیث و عالم وارسته می فرماید که در حدیثی آمده (( لامهدی الا عیسیابن مریم )) یعنی نیست هیچ مهدی مگر عیسی ابن مریم .از ظاهر حدیث معلوم است که مهدی و عیسی هر دو یک شخص هستند اکثریت قریب به اتفاق علما ، این حدیث را ضعیف و غیر مستند می دانند اصل حدیث به این عبارت نقل شده است :قال الحافظ العسقلانی ": اولا قال ابو الحسن الخسعی الاالدی فی مناقب الامام الشافی رح تو اترت الاخبار بان المهدی من هذه الامه و ان عیسی یصلی خلفه ذکر ذلک ردا للحدیث الذی اخرجه ابن ماجه عن انس و فیه لا مهدی الا عیسی دو شخص جداگانه هستند. (ع) ثانیا این حدیث خلاف احادیث صحیح می باشد زیرا از احادیث صحیح چون روز روشن و ثابت است که حضرت عیسی و حضرت مهدی اگر حدیث فوق را برای مدت کوتاهی صحیح وخالی از ضعف بدانیم در آنصورت معنی حدیث چنین می شود که در آنوقت و زمان هیچ کس بهتر و بزرگتر از حضرت عیسی ابن مریم ع . هدایت یافته نمی شود زیرا حضرت عیسی نبی مرسل می باشد حضرت مهدی ع خلیفه راشد است و نبی نمی باشد بدهی است که هدایت غیر از نبی نمی تواند از هدایت نبی کامل تر و بهتر باشد برای اینکه نبی معصوم از خطا است و عصمت مخصوص انبیاء اللهی می باشد در حالی که اولیا محفوض می شوند همان طوری که در مورد حضرت علی( رضی الله ) در حدیث آمده است لا فتی والا علی هیچ جوانی در شجاعت با حضرت علی برابر نیست . معنی جمله فوق این نسیت که جوانی دیگر در دنیا وجود ندارد بنا براین در حدیث مورد بحث منظور این است که هیچ مهدی و هدایت یافته ایی در اسمت و فظیلت و علومنزلت با حضرت عیسی ابن مریم برابر نیست . ثالثا": بیامبر در حدیث دیگری صراحتا" می فرماید : مهدی مرد صالهی است ایشان در مسجد جامع دمشق برای اقامه نماز صبح بر مصلای می ایستتد که ناگهان حضرت عیسی از مناره شرقی آن نزول کرده با دیدن او خود را از مسلاح کنار می کشد و به او می فرماید : ای پیامبر خدا شما اقامت بفرمایید حضرت عیسی در حالی که دست مبارکش را بین دو شانه حضرت مهدی می گذارد و می فرمایند خیر فقط خود شما اقامت دهید زیرا اقامه نماز برای شما گفته شده است پس حضرت مهدی اقامه نماز می کنند و حضرت عیسی به او اقتدا می نمایند تا روشن شود که به عنوان رسول نازل نشده است بلکه به عنوان تابع و مجدد در امت محمدیه آمده اند . رابعا":حضرت عیسی به منزله امیر وحضرت مهدی به منزله وزیر اشان است وتمام کارها را با مشوره یک دیگر انجام می دهند پنجم : از احادیث متواتر دیگری نیز این ثابت شده که ابتدا حضرت مهدی ظهور نموده و روی زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد ،بعد از آن حضرت عیسی نازل می شود و شیوه ورفتار حضرت مهدی را ادامه می دهد. بنا براین از موارد فوق آشکار می شود که حضرت عیسی و حضرت مهدی دو شخص جداگانه ازهم می باشند . مقام حضرت مهدی (ع) از نظر همه علما مقام و منزلت وی در میان امت محمدیه وبعد از جضرت ابوبکر (رض)حضرت عمر (رض) حضرت عثمان (رض)وحضرت علی(رض) می باشد . از میان امت محمدیه تنها محمد بن سیرین در این مورد گرفتار شک و تردید شده است که آیا مقام و رتبه حضرت مهدی با حضرت ابوبکر و حضرت عمر (رضی الله عنهما) برابر است یا از آنها بالاتر است . علامه جلال الدین سیوطی رح می فر ماید: ازاحادیث صحیح و اجماع امت صابت است که بعد از انبیا و رسل علیهم الاسلام مقام ومنزلت ابوبکر صدیق و حضرت عمر فاروق قرار دارند. ...

محمد تقی حسین بر : ساعت ۱٠:۳۱ ‎ب.ظ در یکشنبه ۱٢ خرداد ،۱۳۸٧

رسول الله (ص) تمام علامات کوچک قیامت را در احادیث خود بیان فرموده است در حدیثی آمده که در قرب قیامت مردم مال خود را ملک خود می فهمند و زکوه را چیزی سنگین محسوس می کنند امانات را مال خود می پندارند مرد تابع زن می گردد .بچه نافرمان مادرش می گردد پدر را بی گانه و دوست را خود مانی می شمارد و به خاطر کسب دنبا علم دین خوانده می شود ، افرادی به سرداری وحکومت می رسند که از همه پایین ترند ،یعنی افرادی بد نژاد ،بخیل و بد خلق ،پستها به افرادی محول می گردند که اهلیت ندارند و مردم ظالمان را از خوف و ترسشان تعظیم می کنند ، و شراب علنا"نوشیده می شود . زنان رقاصه در میدان می آیند وساز وطبل و سرود به کثرت رواج می یابد ، و مردم ،بزرگان گذشته را بدوبی راه می گویند ، آنحضرت فرمود : آنوقت عذابهای گوناگونی باشید که باد سرخ وزیدن گیرد و برخی از مردم در زمین فرو روند و از آسمان سنگ بارد و صورتها عوض شوند یعنی شکل انسان به شکل خنزیر وسگ مبدل گرددو مشکلات زیادی از هر طرف مانند مرواریدهایی که در رشته نخی مرتب شود وآن نخ کنده شده سرازیر گردند . از علامات قیامات این است که عالم دین کم باشد ودروغ گفتن هنر پنداشته شود ، تصور امانات از دلها بیرون رود و حیا وشرم مفقود گردد و کفار از هر طرف غلبه یابند و راههای دروغ باز گردند ، چون این همه علامات ظاهر گردند آنوقت تمام کشورها زیر سلطه نصاری در خواهند آمد ،و در خطه شام چنین شخصی از اولاد ابو سفیان نمودار می گرددکه بسیاری از سادات را به قتل می رساند و دستورش در شام و مصر نافذ می گردد، در این وقت پادشاه مسلمان روم با گروهی از نصارا درگیر می شود و سر انجام با برخی از آنها صلح می کند دشمن بر قسطنطنیه حمله برده وآن را زیر سلطه خود در می آورد ، سپس با گروهی از نصارا همراه شده و در میان آنها ودشمن جنگ سنگینی رخ می دهد و سر انجام فتح وپیروزی شامل حال مسلمانان می شود بعدا"یکی از نصارا می گوید اینهمه فتح وپیروزی به برکت صلیب نصیب ما گردید و مسلمانی می گوید : این فتح به برکت اسلام حاصل گردید .این حرفها ادامه پیدا می کند تا اینکه هر یکی افراد خود را صدا می زند و بعدا"در گیری شدیدی رخ می دهد و در این درگیری پادشاه اسلام شهید می شود و منطقه شام زیر سلطه نصارا در می آید ،و سر انجام این گروه نصارا با دشمن صلح می کند و مسلمانان رهسپار مدینه می گردند و سلطنت نصارا تا خیبر ،گسترده می گردد. مسلمانان به جستجو امام مهدی می پردازند تا از این مصیبت نجات یابند ،آنوقت امام مهدی در مدینه می باشد و از ترس اینکه ممکن است مردم مرا حاکم خود قرار دهند از مدینه بیرون آمده و راهی مکه می گردد،وبرخی به دروغ هم خود را امام مهدی معرفی می نمایند . بهر حال امام مهدی به طواف خانه کعبه مشغول است ،و هنگامیکه در میان حجر الاسود و مقام ابراهیمی می رسد برخی از افراد نیک وصالح او را شناخته و در حالی که هیچ راضی نمی باشد او را حاکم خود قرار داده و به دست او بعیت می کنند و در این هنگام این صدا از آسمان می آیدکه تمام افراد موجود آن را می شنوند این خلیفه خدا امام مهدی است ،با ظهور ایشان علامات زیادی از قیامت نمودار می گردد. چون مسلمان مدینه از ظهور مهدی اطلاع می یابند فورا"به مکه آمده و به دست ایشان بیعت می کنند و ابدال و اولیاء شام ،عراق و یمن به خدمت وی حظور می یابند . و گروه های زیادی از عرب به او می پیوندند ،چون حرف ظهور مهدی در میان مسلمانان مشهور می گرددشخصی از خراسان همرا با گروهی بسیار بزرگ جهت نصرت و یاری ایشان روانه می گردد،و پیش رو این لشکر شخصی به نام منصور می باشد . و در وسط راه بسیاری از بی دینان را قلع و قمع می کند . قبلا"گذشت که شخصی از نسل ابو سفیان جهت قتل سادات اقدام می کند ،چون نامبرده از ظهور مهدی با خبر می شود و این هم برایش مشخص می گردد که ایشان از سادات هستند ، لشکری جهت شهادت ایشان گسیل می دارد ،هنگامیکه این لشکر به جنگی در میان مکه و مدینه می رسند ،در دامنه کوهی قرار می گیرند ، فورا" زمین دهانه باز کرده و همه را فرو می برد فقط دو نفر نجات می یابند که یکی امام مهدی را از جریان خبر می دهد پیش همان کسی که اینهارا فرستاده بود رفته و او را از وقوع حادثه اطلاع می دهد . نصارا از هر طرف سرباز جنگی جمع آوری نموده و جهت جنگیدن با مسلمانان آماده گیری می گیرد ، در آن لشکر ، آن روز هشتاد پرچم و همرا با هر پرچم دوازده هزار می باشد و تمام لشکر نهصدو شصت هزار نفر می باشد ، آنوقت حضرت مهدی از مکه به مدینه می رود و آنجا قبر رسول الله را زیارت نموده و راهی شام می گردد ،چون به دمشق می رسد لشکر نصارا جهت مقابله بیرون می آید ، لشکر امام مهدی به سه گروه تقسیم می گردند ، یک گروه پا به فرار می گزارند ،و گروه دوم جام شهادت می نوشند و گروه سوم به فتح و پیروزی نایل می گردند و جریان و فتح ، از این قرار می باشد امام مهدی جهت جنگیدن لشکری آماده می کند ، بسیاری از مسلمانان سوگند خورده می گویند :تا فتح وپیروزی خواهیم جنگید ،بسیاری از مسلمانان به شهادت رسیده و تعداد کمی بوقت شام با امام مهدی بر می گردند ،روز سوم هم سوگند خورده وارد میدان می گردند که تا آخرین دم با آنها خواهم جنگید در این روز هم بسیاری از آنها جام شهادت نوشیده و بدون فتح بر می گردند ، روز سوم هم همین طور می باشد ، روز چهارم که آمارشان بسیار کم می باشد باز هم جهت مقابله وارد میدان نبرد می گردند که سر انجام پس از زد وخورد ،فتح وپیروزی شامل حال مسلمانان می گردد، و کفار با شکست فاحش مواجه می گردد، آنوقت امام مهدی به امور مملکت می پردازد و به هر طرف ، لشکر گسیل می دارد و خودش جهت فتح قسطنطنیه می شتابد چون به کنار دریا رم می رسد هفتاد هزار نفر از بنو اسحاق را برکشتی سوار نموده و جهت فتح آن شهر آماده گیری می گیرد . چون ایشان به کنار شهر میرسند صدای الله اکبر الله اکبر را بلند می کنند که بر اثر برکت آن ،دیواری که بین آنها و شهر حایل می باشدبر زمین می افتد و مسلمان وارد شهر شده و بر آنها حمله می برند و کفار را به قتل می رساند و در امور مملکتی به خوبی می اندیشد ، واز وقت بیت تا این فتح ، مدت شش یا هفت سال می گزرد . ادامه دارد.... ...