استفاده از لحظه هاى دنيا
عَنْ اَبى مُوسَى الاَْشْعَرى، قالَ، قالَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله): لاتَسُبُّوا الدُّنْيا، فَنِعْمَتْ مَطِيَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَعَلَيْها يَبْلُغُ الْخَيْرَ، وَ بِها يَنْجُو مِنَ الشَرِّ، اِنَّهُ اِذا قالَ الْعَبْدُ: لَعَنَ اللهُ الدُّنْيا، قَالَتِ الدُّنْيا: لَعَنَ اللهُ اَعْصانا لِرَبِّه... . (بحار، ج 77، ص 178)
ترجمه:
از ابوموسى اشعرى نقل شده است كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: به دنيا، دشنام ندهيد، چرا كه مركب راهوار خوبى براى مؤمن است كه با آن به خوبى ها مى رسد و از بديها نجات مى يابد.
هر وقت بنده اى مى گويد: خدا، دنيا را لعنت كند; دنيا مى گويد: خدا لعنت كند كسى را كه گناه كرده است، نفرين خدا بر گناهكارترين ما.
نور هدايت
در مدح و ذمّ دنيا، روايات گوناگونى وارد شده است. اين حديث، از جمله احاديثى است كه دنيا را مدح مى كند. اگر دقّت كرده باشيد، بسيارى از مردم به دنيا، ناسزا مى گويند; مثلاً مى گويند: اى زمانه ملعون، اى فلك كج رفتار و...، حال آن كه پيامبر مى فرمايد: «به دنيا دشنام ندهيد، چون براى مؤمن مركب راهوارى است كه با آن مى تواند به همه چيز برسد.»(1)
وقتى تو دنيا را لعن مى كنى دنيا نيز در جواب تو مى گويد: خدا لعنت كند هر كدام از ما را كه بيشتر خدا را عصيان كرده است; يعنى، اگرمن معصيت كردم خدا مرا لعنت كند واگر تو كردى، بر تونفرين باد.
بحث از دنيا، بحث دامنه دارى است، ولى بطور خلاصه مى توان گفت: دنيا تجارتگاه وسجده گاه اولياى الهى است;(2) وسيله آماده اى است كه مى توان از آن به طور صحيح بهره برد و نردبانى براى عروج به ملكوت باشد، اما مهم اين است كه بدانى عمرت را در دنيا چگونه گذراندى، چون دنيا، ساعت عمر است. اين امكانات و نيروهاى جسمانى و عقلانى خود را چگونه صرف كردى، جوانى را در چه راهى به كار بستى؟ زيرا در قيامت از چند چيز سؤال مى شود: از جوانى، از عمر، از ثروت و... .(3)
به اين چند نمونه توجّه كنيد:
1 ـ ضربتى كه امام على(عليه السلام) در روز خندق يا احزاب بر پيكر «عمروبن عبدود» زد ازعبادت جنّ و انس برتر بود. حال مگر على(عليه السلام)از چيزى غير از همين دنيا استفاده كرد؟ در لحظه اى از عمرش، به كمك شمشير و قوت بازو، اسلام را ـ كه به مويى بسته شده بود ـ نجات داد، چرا كه ضربت او، رمز تداوم اسلام، در آن لحظات حسّاس بود. پس دنيايى كه انسان مى تواند در آن كارى بكند كه از عبادت جنّ و انس برتر باشد، چيز بدى نيست.
2 ـ در مقابل، عبدالرحمن بن ملجم مرادى و شمر بن ذى الجوشن از همين دنيا و از شمشير و نيروى مادّيشان بهره بردند. آن يكى در مسجد كوفه و ديگرى در كربلا. آنان به سبب اعمالشان، بدبخت ترين مردم شدند.
حال اين تفاوت در كجاست؟ در چگونگى استفاده از ابزار دنيوى است.
این وبلاگ جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی وترویج آن ایجاد گردیده است امید است که بتوانیم گامهای موثر در جهت اعتلاء فرهنگ قرآنی برداریم لذا از تمامی شما عزیزان استدعا دارم مرا دراین حرکت خداپسندانه مساعدت ویاری نمایید متشکرم.