ماه ذاتاً فاقد نور است و اگر خورشيد بر آن نتابد از خود روشني ندارد و شايد از اين جهت که نور ماه مربوط به خورشيد است، قرآن خورشيد را به ضياء و يا سراج و قمر را به نور توصيف فرموده است.

نقش برق در بارندگي و رشد گياه

وَ مِن آياتهِ يُريکُمُ البَرقَ خَوفاً وَ طَمَعاً وَ يُنَزُّلَ مِنَ السَّماء ماءَ فَيُحيي

بِهِ الارضَ بَعدَ مَوتِها اِنَّ في ذلِکَ ثاياتٍ لِقَوم يَعقِلُونَ روم 24

« و از نشانه هاي ديگر او اين است که برق را بمثابه ترس و چشم داشت به

بهره وري بيشتر به شما نشان مي دهد و با آن از ابر آب فرو مي فرستد و بعد با آن زمين را پس از مردن دوباره زنده مي کند. در اين رابطه براي انديشمندان استدلالاتي وجود دارد » ( « طمع » بمعني : چشم داشت بهره وري و برخورداري بيشتر ، و چشم داشت به چيز دوست داشتني است ) .

نکات آيه :

1- برق، چشم داشت بهره وري و برخورداري بيشتر را به انسان مي دهد :

برق بخشي از اکسيژن و نيتروژن جو را به هم مي بندد و به ترکيبات شيميائي تبديل مي کند که اکسيد نيتروژن ناميده مي شود. اين ترکيبات بعداً با آب باران ترکيب مي شوند و اسيد ضعيفي را تشکيل مي دهند و بر زمين سقوط مي کنند و به نيترات تبديل مي شوند. و نيترات نيز تغذيه اي براي گياهان مي شود . کسانيکه با کشت سرو کار دارند و يا منافعي در اين زمينه دارند، از وقتي با اين مقوله آشنا شوند، به برق طمع مي کنند. يعني براي بهره وري و برخورداري بيشتر از کشت به برق چشم مي دوزند.

2- برق از ابر، فرو مي فرستد :

برق موجود در ابر ذرات آب را به هم ترکيب مي دهد و قطره هاي بزرگ تري که به حد سقوط کردن مي رسند درست مي شود. بعد قطره سقوط مي کند و در مسير سقوط خود قطره هاي بيشتري را جمع مي کند و بزرگ تر مي شود . ( عمل ترکيب شدن قطره هاي ريز آب توسط جريان الکتريسيته در قرن بيستم در آزمايشگاه مشاهده شد) .

آتش

کاش ( حال آنها را ) هنگامي که در برابر آتش (دوزخ ) ايستاده اند ، ببين ! مي گويند: « اي کاش ( بار ديگر ) باز گردانده مي شديم و آيات پروردگارمان را تکذيب نمي کرديم و از مومنن مي بوديم.

با فرض اينکه هر چه در آخرت است همان است که در دنيا بوده منتها صورت باطني اش به نمايش در مي آيد ، به چيز جالبي مي رسيم . وقتي در دو راهي انتخاب قرار مي گيريم ، ظاهرش اين است : با اختيار تمام و با توجه به شرايط يکي را (خير يا شر) انتخاب مي کنيم. اما باطنش بنابر آيه اين است: زبان حال مي گويد که ما در برابر آتش ايستاده ايم و همان زبان حال ، زبان باطن ، دعا مي کند که کاش راه بد را نرويم ، کاش مومن باشيم . مي خواهم بگويم در آخرت هيچ حادثه و واقعه اي نيست مگر اينکه صورت باطني معادل حادثه اي در دنيا است.

توضيح بيشتر آنکه مثلاً بعد از هر عمل بد و هر نافرماني ما ، آن خود ما ، آن نفس پاک ما حسرت مي خورد و مي گويد کاش زمان به عقب بر مي گشت و من مومن ميشدم . آن وقت در آخرت باطن همين جمله به صورت حسرت و با تمام درد و

رنج هايش ظاهر مي شود.

« باغ رحمان همان بخشش خداوند در دنياي مادي يا نار خداست و باغ رحيم همان آخرت يا نور معنوي و مهر و محبت اوست

بايد از لابلاي سخنان قرآن فهميده باشيم که ملاقات و لقاء خداوند در باغ رحمان يعني همان دنياي مادي ، خود به اختيار خود جستجو و کوشش براي باغ رحيم ميکنيم که با خداوند در شرح سينه ملاقات کنيم. و ميقات او هم به جز در جايگاه صدر (سينهء) صاف همانند آيينه وجود ندارد ، اما ملاقات در باغ رحيم به دستور و خواست خداوند ، در عالم بي اختياري ماست . يعني زمان مرگ که « فوت » يا « موت » نصيبمان ميشود.

اگر وفاي به عهد خدا کرده باشيم به « فوت » ! و اگر ما را با صيحهء واحده ( يک مرتبه و بي خبر ) احضار کنند به موت يعني اتمام کار و يا پايان مهلت ميرسيم ، از بدو تولد تا اخر عمر يعني اجل مسمّي اختيار با ماست ، که نوع مرگ خود را انتخاب کنيم. از اين رو وقتي اين معنا را درک کردم ، در سوره سجده که اخرين ( ا . ل . م ) را خواندم با دلي تهي از دنيا و در دريايي پر از مهر وجود حق ، با خود فرياد زدم که ( اِنّي اّمَنتُ بِه لِقاءِ کَ يا مومنُ المُهيمن ) و تنها جايي بود که معناي سجده بر ايات الهي را فهميده و بر خود واجب دانستم و همين متن دعا را در حاشيه قرآن نوشتم .

بعد از آن بود که ، تمام توانم را دو باله ماهي کرده و هر چند کوچک اما در اقيانوس بي کران قرآن غواصي کرده و هر بار مرواريدي غلتان و يا دري گرانبها به دست آورده ، و در گنجينه سينه خود جاي ميدهم .

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA

تاريخ اين تسخير را مي توان از لفظ « سخر » که فعل ماضي است و بر انجام فعل در زمان گذشته دلالت دارد به دست آورد. اين نوع آيات به تسخير فضا و دست يابي بر کرات آسماني ارتباطي ندارد و يا لااقل اين آيات در اين باره خيلي صريح نيست.

وزن خورشيد

دانشمندان از روي اصولي علمي توانسته اند خورشيد را معين کنند و سرانجام به دست آورد که وزن خورشيد و به اصطلاح فيزيک دانان ، جرم آن سيصد و سي هزار برابر زمين است.

درجه حرارت خورشيد

درجه حرارت سطح خارجي خورشيد تقريباً برابر 11000 درجه فارنهايت است؛ ولي حرارت مرکزي آن هفتاد ميليون درجه فارنهايت تخمين زده مي شود و از نظر سانتي گراد 6000 درجه سانتي گراد و حرارت اعماق آن را 20 ميليون درجه سانتي گراد تعيين مي نمايد .

سن خورشيد

آخرين نظر درباره سن خورشيد اين است که سن خورشيد مانند برخي از هم جواران آن از 4000 ميليون تا 5000 ميليون سال تخمين زده مي شود و براي بدست آوردن عمر سياره، اصولي وجود دارد که براي اهل فن مخفي و پنهان نيست.

ب ) تسخير ماه

« ... وَ سَخَّرَ الشَّمسَ وَ القَمَر ؛ »

آفتاب و ماه را مسخر شما ساخت .

نزديکترين همسايه کره زمين ماه است که با زمين تقريباً 390000 کيلومتر فاصله دارد. ماه در آسمان تقريبا به بزرگي خورشيد ديده ميشود؛ زيرا به مراتب نسبت به خورشيد به ما نزديکتر است. ماه حتي به بزرگي زمين هم نيست . اگر زمين ميان تهي بود 50 ماه را در خود جاي مي داد و در خورشيد 50 ميليون ماه جا مي گيرد .