می توانیم همنشین امام حسین (علیه السلام) شویم !!

می توانیم همنشین امام حسین (علیه السلام) شویم !!

تفسیر قرآن برای نوجوانان


در سنین جوانی گاهی انسان فکر می کند که اگر من شخص دیگری بودم و اگر پدر و مادرم شخص دیگری بود و یا اگر موقعیت وجودی و استعدادی من به گونه ی دیگری بود؛ می توانستم بهتر از این که هستم باشم و بعد یک حالت افسردگی در او ایجاد می شود. چون فکر می کند که آن کسی که باید باشد نیست و در آینده هم نخواهد بود. چون ظرفیت وجودی او این گونه نیست.


ظرف وجودی

هر فردی که در عالم به دنیا می آید یک ظرف وجودی مخصوص به خود دارد و منظور از ظرفیت، استعداد مادی و معنوی، و جسمی و روحی ای است که در انسان ها نهاده شده است (1) و آن همان دل آدمی است.
چنانچه در کلام نورانی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است: إِنَّ للهِ تَعَالَی آنِیةً فِی الْأرْضِ ...(2): به راستی خدای تعالی در زمین ظرف هایی دارد که همان دل ها[ی انسان ها]ست.
اندازه و گنجایش ظرف ها با هم متفاوت است ، ظرف وجودی انسان ها با هم یکسان نیست. مثلاً ممکن است ظرف وجودی فردی به اندازه یک فنجان و ظرف وجودی فردی دیگر به اندازه یک استخر باشد.
وجود این تفاوت ها منافاتی با عدالت خداوند سبحان ندارد؛ زیرا خود این تفاوت ها، میزان سختی تکلیف فرد را مشخص می کند و هر چقدر توانایی انسان در شناخت و سنجش بیشتر باشد، مسئولیت و تکلیف او در انجام کارهای نیک بیشتر خواهد بود. چنان چه در آیه 165 سوره مبارکه انعام، خداوند هدف از این تفاوت ها و وجه تمایز و برتری برخی بر دیگران را ابتلای افراد معرفی میکند: «وَ هُوَ الَّذی جَعَلَكُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَبْلُوَكُمْ فی‏ ما آتاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَریعُ الْعِقابِ وَ إِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحیم‏»: و اوست كسى كه شما را در زمین جانشین [یكدیگر] قرار داد و بعضى از شما را بر برخى دیگر به درجاتى برترى داد تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید آرى پروردگار تو زود كیفر است و [هم] او بس آمرزنده مهربان است.

ادامه نوشته

 پرتوى از سیره و سیماى امام زین العابدین(علیه السلام)

حضرت على بن الحسین ، ملقّب به سجّاد و زین العابدین، روز پنجم شعبان سال 38 هجرى یا 15 جمادى الاولى همان سال، در مدینه دیده به جهان گشود و در روز 12 و یا 25 محرّم سال 95 هجرى، درمدینه، به دسیسه هشام بن عبدالملك، مسموم گردید و در 56 سالگى به شهادت رسید.

مزار شریف آن حضرت در مدینه در قبرستان بقیع می باشد.

مادر مكرّمه آن حضرت بنا بر منابع تاریخ اسلامى، غزاله از مردم سند یا سجستان كه به سلافه یا سلامه نیز مشهور است، می باشد.

ولى بعضى از منابع دیگر نام او را شهربانویه، شاه زنان ، شهرناز، جهان بانویه و خوله، یاد كرده اند.

امام سجّاد(علیه السلام) در بدترین زمان از زمان هایى كه بر دوران رهبرى اهل بیت گذشت می زیست، چه، او با آغاز اوج انحرافى، معاصر بود كه پس از وفات رسول اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) روى داد.

امام(علیه السلام) با همه محنتها و بلاها كه در روزگار جدّ بزرگوارش امیرالمؤمنین(علیه السلام) آغاز گردیده بود همزمان بود.

ادامه نوشته

گوشه ای از کرامات امام علی النقی الهادی (علیه السلام)

گوشه ای از کرامات امام علی النقی الهادی (علیه السلام)

در سال 212 هجری، نیمه ذی حجّة، در اطراف مدینه، در محلی به نام "صریا" ستاره دیگری از نسل پاک رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در آسمان امامت و ولایت طلوع کرد، و با نورانیت مَقدَم خویش، قلب پدر و شیعیان را پر از نشاط و شادی نمود.
آری، نام او «علی» است و القاب زیبایش عبارت اند از: «نقی»، «هادی»، «عالم»، «فقیه»، «امین»، و «طیّب». و به آن حضرت «علی رابع»، و «ابوالحسن ثالث» نیز گفته اند. پدر گرامیش، امام جواد (علیه السلام) و مادر گرامی اش، «سمانه مغربیّه» است که او را به اسامی ماریه قبطیه، یدش، و حویث، و القابی چون: عابده، سیده شب زنده دار، قاری قرآن و... یاد کرده اند.(2)

امام هادی (علیه السلام) در سن هشت سالگی (سال 220 هجری) به امامت رسید. دوران امامت آن حضرت همزمان بود با خلافت معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز، که از بین آنها متوکل، ستمگرترین خلیفه عباسی، سخت دشمن اهل بیت (علیهم السلام) و شیعیان بود. ابن اثیر می گوید: «متوکل نسبت به علی بن ابی طالب (علیهماالسلام) و اهل بیت او بُغْض شدیدی داشت و اگر به او خبر می دادند که کسی علی و اهل بیتش را دوست دارد، قصد مال و جانش را می کرد.»(3)

ادامه نوشته

جايگاه علمى و تلاش‏هاى فرهنگى امام باقر(علیه السلام)





تحكيم بنيادهاى تفكر شيعى‏



در آن روزگار، بسيارى از شيعيان به مراتب عالى تشيع دست نيافته بودند و دسته ‏اى از آنان در كنار استفاده از احاديث اهل سنت، علاقه زيادى به فراگيرى و بهره ‏مندى از دانش امام نيز نشان مى‏ دادند. آن گونه كه از كتاب ‏هاى رجالى فهميده مى ‏شود، نام بسيارى از اشخاصى كه رابطه تنگاتنگى با امام داشته‏ اند، جزو اصحاب او نيست. همين موضوع مى ‏توانست تا اندازه‏ اى انديشه شيعه را سست كند؛ چه بسا امكان اختلاط آموزه‏ هاى ديگرى با آن قسمت از معارفى كه آنان از امام مى ‏آموختند وجود داشت. امام باقر(ع) نيز مانند ديگر امامان شيعه، براى تحكيم پايه‏هاى انديشه شيعه بسيار كوشيد و امامت شيعه را به خوبى براى همگان معرفى كرد. او مى ‏فرمود: «فرزندان رسول خدا(ص) درهاى دانش خداوندى و راه رسيدن به خشنودى او هستند. آنان دعوت كنندگان مردم به سوى بهشت و راهنمايان به سوى آنند».(5)
امام با تكيه بر قرآن، رهبرى شيعه و تقويت مبانى پيروى از آن را معرفى مى ‏كرد و مى ‏كوشيد تا امامت را نيز مانند نبوت، امرى الهى و مبتنى بر قرآن تبيين كند. بازتاب ديدگاه امام در مورد رهبرى شيعه بر احاديث نبوى كه بر شباهت و قرابت ميان پيامبر(ص) و اميرالمؤمنين (ع) تأكيد مى ‏كرده در بحث ‏هاى كلامى ايشان انعكاس فراوانى دارد. او با بيان اينكه امام، داراى صفاتى ذاتى - مانند عصمت و علم - است، در نظر داشت رويكرد جدّى‏ ترى به موضوع امامت داشته باشد. ديدگاه‏ هاى ايشان درباره اين موضوع، تأثير ويژه‏ اى بر مردم گذاشت و بسيارى از تهديدها و خطرات را از تفكر شيعى دور كرد و سبب شد با وجود عقايد گوناگونى كه در آن زمان درباره مرجعيت وجود داشت، تعداد گرايندگان به اين مكتب رو به فزونى گذارد.
در احاديث شيعى نيز توجه گسترده ‏اى به اين موضوع در سخنان امام باقر(ع) شده است.(6)

 

ادامه نوشته

جايگاه علمى و تلاش‏هاى فرهنگى امام باقر(علیه السلام)

goll ╫ミ★ミ╫ تلاشهای فرهنگی و جایگاه علمی پیشوای پنجم باقر العلوم (ع)╫ミ★ミ╫


جايگاه علمى و تلاش‏هاى فرهنگى امام باقر(علیه السلام)

نگاهى به اوضاع فرهنگى - اجتماعى جامعه‏

امام باقر (ع) در دوره‏اى امامت خويش را آغاز كرد كه جامعه اسلامى در وضع فرهنگى نابه‏ سامانى به سر مى‏ برد و عرصه فرهنگى جامعه گرفتار چالش‏ هاى عميق عقيدتى و درگيرى ‏هاى مختلف فقهى ميان فرق اسلامى شده بود.

فروكش كردن تنش‏هاى سياسى پس از واقعه عاشوراى سال 61 هجرى، همچنين شكست برخى احزاب سياسى مانند «عبداللَّه بن زبير» سبب يكپارچگى حاكميت بنى اميه شده بود و ناگزير، بسيارى از دانشمندان از صحنه سياسى دور شده بودند و حركت گسترده ‏اى در زمينه‏ هاى مختلف علمى با بحث و بررسى درباره مسايل گوناگون آغاز شده بود.

اين رويكرد گسترده به مسايل فقهى و بحث تبادل نظرهاى علمى در اين برهه و پيدايش مكتب‏ها و سبك‏هاى مختلف علمى پس از مدت‏ها ركود، رونق فراوانى به بازار علم بخشيد و به واقع نقش درخشان امام در اين دوره در روشن سازى افكار عمومى دانشمندان اسلامى و به ويژه خردورزان شيعه بسيار داراى اهميت و برترى است. با ظهور امام باقر(ع)، گام مهم و به سزايى در راستاى تبيين آراء شيعه برداشته شد و جنبش تحسين برانگيزى در ميان دانشمندان شيعى پديد آمد.

از سوى ديگر، خطر افكار آلوده يهود و سيطره نظريات فرقه مرجئه، جبريه، قدريه، غلات و... حيات فكرى شيعه را با خطر روبه ‏رو كرده بود كه به راستى مرجعيت علمى شايسته‏ اى چون امام باقر(ع)، تفكرات خطرناك اين فرقه‏ ها را تا حد قابل توجهى منزوى ساخت كه آراء و نظرات آنها و نيز موضع‏گيرى امام در برابر هر يك، به گونه‏ اى گسترده‏ تر بررسى خواهد شد.



ادامه نوشته

امام زمان (علیه السلام)، انتظار

امام زمان (علیه السلام)، انتظار

«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»
  رابطه ما با امام رابطه علمی، عاطفی، رفتاریست. در رابطه عاطفی ماندیم ببینید حالا بحث را شروع کنیم‏
یاد امام زمان (ع) و سلام به آن حضرت‏
اگر خواستیم ما با امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) رابطه داشته باشیم بعد از شناخت روابطمان باید رابطه عاطفی هم باشد غیر از… علاوه بر رفتاری اجازه بدهید از قرآن بگویم. قرآن می‏گوید: «اُذکرونی اذکرکم» شما یاد من باشید من هم یاد شما هستم «اذا حییتم بتحیةٍ» اگر کسی به شما سلام کرد شما جواب گرمتر بدهید شما وقتی می‏گویی السلام علیک یا مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، السلام علیک یا صاحب الزمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) شما که سلام کردید امام سلام را می‏شنود و جواب گرمتری می‏دهد به شما خوب… اصلاً همینکه ما سلام به امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) می‏کنیم پیداست (او به ما یک چشمکی زده یک توفیقی… یعنی او از ما…) ما را لایق دانسته که با او حرف بزنیم. قرآن یک آیه داریم کسانی که توبه می‏کنند پیداست که خدا یک نظری به اینها کرده که اینها به سمت خدا متوجه شوند «تاب الله علیهم لیتوبوا» «تاب علیهم لیتوبوا» صحیح می‏باشد. پس موضوع بحث‏مان رابطه با امام در جلسه قبل گفتیم رابطه علمی، و معرفتی و شناخت یک کمی صحبت کردیم در این جلسه رابطه عاطفی و قلبی…

ادامه نوشته

امام زمان (علیه السلام)، شناخت

شناخت امام زمان علیه السلام

امام زمان (علیه السلام)، شناخت

«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
یک سه تا صلوات «اللهم صل علی محمّد و آل محمّد» به همه عزیزان سلام می‏گویم با جمله سلام علیکم و رحمة الله بینندگان عزیز بحث ما را ماه شعبان ۸۲ می‏بینند. تولد امام سجاد (علیه السلام) و بعد هم تولدهایی در آستانه تولد حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) من دو سه جلسه می‏خواهم راجع به امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) صحبت کنم. از خودش می‏خواهیم که یک چشمکی به همه عمر ما بزند یعنی همه عمر ما با یک لحظه نظر او، بله همه عمر ما به یک لحظه نگاه او نمی‏ارزد ولی حالا تفقد کند ما را همینطور که سلیمان (علیه السلام) پرنده‏ها را تفقد می‏کرد: «و تفقد الطیر» سلیمان عصر ما هم تفقدی بکند یک نظری بکند برای اینکه بحث را شروع کنیم. این دعای رسمی را که تقریباً به لطف خدا همه ایرانیها دارند حفظ می‏کنند و حفظ شدند با هم بخوانیم: «اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیاً و حافظا و قاعداً و ناصرا و دلیلاً و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا».
معرفت، محبّت و اطاعت از امام زمان (ع)

ادامه نوشته

انقلاب اسلامي ايران، جلوه هايي از الطاف امام عصر(علیه السلام)

انقلاب اسلامي ايران، جلوه هايي از الطاف امام عصر(علیه السلام)

انقلاب اسلامي ايران، جلوه هايي از الطاف امام عصر(علیه السلام)
انقلاب اسلامي ايران، جلوه هايي از الطاف امام عصر(علیه السلام)

 

نويسنده:حجت الاسلام علي ابوالحسني(منذر)

اشاره

انقلاب اسلامي ايران، به رهبري امام خميني( از حوادث کم نظير تاريخ اين مرز و بوم است که توانست رژيم پهلوي را -که قدرتهاي بزرگ شرق و غرب، مدافع آن بودند و تا بن دندان مسلح بود- به گورستان تاريخ فرستد و بساط کهنة شاه و شاهبازي را براي ابد از اين کشور بيرون بريزد.
درباره علل و عوامل ظاهري و مادي انقلاب اسلامي تا کنون فراوان سخن گفتهاند؛ اما جا دارد درباره ابعاد ناشناخته و پنهان اين جنبش تاريخساز - که رهبر فقيد انقلاب، آن را انفجار نور و معجزه الهي مي ناميد- نيز تحقيقات شايسته انجام گيرد. در طول اين انقلاب سترگ، شواهد و دلايل بسياري وجود دارد که در مجموع، به گونهاي شفاف و اطمينان بخش، از امدادهاي غيبي نسبت به ملت و کشور به پاخاسته ايران حکايت ميکند و نشان ميدهد که آن تحرّک عظيم و بي سابقه، موجي برخاسته از الطاف بيکران خداوند و اولياي معصوم وي- به ويژه حضرت امام مهدي(علیه السلام) به مردم ستم زده اين ديار بوده است.

ادامه نوشته

تدابیر امام حسن عسکری (علیه السلام) درباره یگانه فرزندش

تدابیر امام حسن عسکری (علیه السلام) درباره یگانه فرزندش

%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%ad%d8%b3%d9%86-%d8%b9%d8%b3%da%a9%d8%b1%db%8c1

ولادت امام زمان (ع) و پیش بینی امام حسن عسکری (ع)وتدابیر ایشان :
همانگونه که قبلا اشاره کردیم عده بسیاری عنوان کرده اند که امام حسن عسکری (ع) عقیم بوده اند وفرزندی نداشته اند وحتی برخی پارا فراتر گذاشته ووجود مقدس امام زمان را منکر میشوند مثلا سنی مذهبان میگویند امام زمان هنوز به دنیا نیامده !!!!ودر آینده متولد میشود !!!!
یکی از راههای اثبات وجود یک فرد شهادت شاهدان ولادت است که مهمترین آنها والدین آن فرد میباشند
پس ما سخنان مهمترین شاهد ولادت امام زمان (ع) را بررسی میکنیم یعنی امام حسن عسکری (ع) پدر بزرگوار ایشان

ادامه نوشته

توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان

توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان

 

امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند : هر یک از شما چون در دینش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش اخلاق با مردم باشد، گفته مى‌ شود: این یک شیعه است، و این کارهاست که مرا خوشحال می ‌سازد.
امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود: شما را به تقواى الهى و پارسایى در دینتان و تلاش براى خدا و راستگویى و امانتدارى درباره کسى که شما را امین دانسته ـ نیکوکار باشد یا بدکار ـ و طول سجود و حُسنِ همسایگى سفارش می‌ کنم. محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) براى همین آمده است.
در میان جماعت‌ هاى آنان نماز بخوانید و بر سر جنازه آنها حاضر شوید و مریضانشان را عیادت کنید. و حقوقشان را ادا نمایید، زیرا هر یک از شما چون در دینش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش اخلاق با مردم باشد، گفته مى‌ شود: این یک شیعه است، و این کارهاست که مرا خوشحال مى ‌سازد.

ادامه نوشته

شباهت صلح امام حسن(علیه السلام) به اعمال خضر نبی(علیه السلام)

شباهت صلح امام حسن(علیه السلام) به اعمال خضر نبی(علیه السلام)

 

امام مجتبی علیه السلام در برابر گلایه ها و انتقادهای برخی از یاران و شیعیان می فرمود: «ویحکم، ما علمت، واللّه الُّذی عملت خیر لشیعتی ممّا طلعت علیه الشمس او غربت. ألا تعلمون انّنی امامکم مفترض الطّاعة علیکم و احد سیّدی شباب اهل الجنة بنصّ من رسول اللّه(صلی الله علیه و آله و سلم) علیّ؟ قالوا: بلی. قال (علیه السلام): أما علمتم انّ الخضر(علیه السلام) لمّا خرق السّفینة و أقام الجدار و قتل الغلام، کان ذلک سخطالموسی بن عمران، اذ خفی علیه وجه الحکمة فی ذلک، و کان ذلک عند اللّه تعالی ذکره حکمة و صواباً...(1)؛وای بر شما، چه می دانید به آنچه که من انجام دادم، به خدا سوگند آنچه که من انجام دادم(یعنی صلح با معاویه) برای شیعیان من، بهتر است از هرچه که بر آن خورشید می تابد و بر آن غروب می کند. آیا نمی دانید من امام شما هستم که پیرویم بر شما واجب و فرض است.(آیا نمی دانید) من یکی از دو سید و سالار جوانان بهشت، به نصّ رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) هستم؟ گفتند: بلی، می دانیم. امام (علیه السلام) فرمود: آیا دانسته اید این موضوع را که حضرت خضر(علیه السلام) هنگامی که کشتی را سوراخ، دیوار را بازسازی و پسر بچه ای را کشت، موجب ناراحتی و خشم حضرت موسی(علیه السلام) گردید؟ زیرا حکمت و فلسفه چنین اموری بر موسی(علیه السلام) پنهان و ناآشکار بود، در حالی که آن ها در نزد پروردگار متعال، حکیمانه و بر طبق صواب بود.
امام حسن مجتبی(علیه السلام) در سخنی دیگر، در پاسخ کسی که وی را پس از پذیرش صلح، با جمله «یا مذلّ المؤمنین» خطاب کرد، فرمود: «ما أنا بمذلّ المؤمنین ولکنّی معزّالمؤمنین. انّی لمّا رأیتکم لیس بکم علیهم قوّة، سلمت الأمر لأبقی أنا و أنتم بین أظهر هم، کما عاب العالم السّفینة لتبقی لأصحابها، و کذلک نفسی و أنتم لنبقی بینهم؛(2) من، خوار کننده مؤمنان نیستم، بلکه عزّت دهنده آنان می باشم. زیرا هنگامی که دیدم شما(شیعیان) را توان برابری و ایستادگی با آنان (سپاهیان شام) نیست، أمر حکومت را واگذاردم تا من و شما(علی رغم میل آنان) باقی بمانیم. همان طوری که شخص دانایی، یک کشتی را عیب دار می کند تا برای مالکان و سرنشینانش باقی بماند (و از دستبرد غارت گران و ظالمان محفوظ بماند). داستان من و شما این چنین است، تا بتوانیم میان دشمنان و مخالفان باقی بمانیم.
==========================
1-کمال الدین و تمام النعمه – شیخ صدوق : ص316
2-بحارالانوار : ج 75 ص 287

امام حسن (علیه السلام) و یاران خائن

امام حسن (علیه السلام) و یاران خائن

 

بیست و هشتم صفر یادآور شهادت بزرگ مردی از تبار آینه هاست. یادآور مظلومیت جانسوز سبط اکبر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) و میوه دل زهرای اطهر (سلام الله علیها) و علی مرتضی(علیه السلام) است. مظلومیت امام حسن(علیه السلام) فراتر از مظلومیت پدر بزرگوارش بود، چون؛ علاوه بر یارانش همسرش نیز به او خیانت نمود.
یکی از علل اصلی ناموفق بودن قیام ها و حتی جنگ ها، خیانت افراد خودی است که امروزه آنان را در اصطلاح سیاسی، نظامی و امنیتیِ "ستون پنجم دشمن" می نامند. نقش ستون پنجم در دوره امام حسن(علیه السلام) بسیار واضح است. اگر خیانت برخی از یاران و سپاهیان آن حضرت نبود، معاویه هرگز فرصت آن را پیدا نمی کرد که به اهداف شوم و ضد اسلامی خود برسد. در این میان اقدامات برخی از یاران و سپاهیان امام حسن مجتبی (علیه السلام) نه تنها جلوی معاویه را نگرفت، بلکه او را در رسیدن به اهداف شومش تحریض نمود.

ادامه نوشته

سه توصیه امام صادق (علیه السلام) برای حفظ دوستان

سه توصیه امام صادق (علیه السلام) برای حفظ دوستان:

۳۸۶۴۲_۷۲۲

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «برادران در میان خود به سه چیز نیازمندند که اگر به کار بندند دوستى مى پاید و گرنه از یکدیگر جدا و دشمن هم مى شوند…»

بنابر تصریح آیات قرآن و روایات مومنان با یکدیگر برادرند و این برادری حقوق و وظایفی را برای آنها به دنبال دارد که در صورت توجه و عدم کوتاهی نسبت به آنها، خیرات و برکات فراوانی نصیب فرد و جامعه می شود.

چنانکه خداوند در آیه ۱۰ سوره مبارکه حجرات می فرماید: «إِنَّما الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللّه َ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ؛ «همانا مؤمنان با هم برادرند؛ پس میان برادرانتان آشتى دهید و از خدا پروا کنید، باشد که بر شما رحمت آورد».

و از پیامبر خدا (ص) است که فرموده اند: «مؤمنان برادرند، خونشان برابر است، در برابر دیگران یکدستند و کمترین آنها [مى تواند] کسى را به امان و زنهار همه شان درآورد.»

امام صادق (ع) می فرمایند: «همانا مؤمنان برادران یکدیگر و فرزندان یک پدر و مادرند. و اگر رگى از یکى از آنان [به ناراحتى ]بجنبد دیگران به خاطر او، شب را نمى خوابند.»

همان حضرت (ع) فرموده اند: «مؤمن برادر مؤمن است، چشم او و راهنماى او است. به او خیانت نمى کند، به او ستم نمى کند، کلاه سرش نمى گذارد، و به او و عده اى نمى دهد که بدان عمل نکند.»

جالب آنکه معصومان علیهم السلام راه های تحکیم برادری و حفظ دوستی و مودت میان مومنان را نیز تصریح و توصیه کرده اند.

امیرمومنان امام علی (ع) در این باره می فرمایند: «هیچ گاه حق برادرت را، به اعتماد روابط دوستانه اى که با او دارى ضایع مگردان؛ چه، آن کس که حق او را ضایع مى کنى دیگر برادرت نیست.»

امام زین العابدین (ع) نیز در این باره فرموده اند: «زبانت را نگه دار تا برادرانت را نگه دارى.»

و از امام صادق (ع) است که فرمودند: «برادران در میان خود به سه چیز نیازمندند که اگر به کار بندند دوستى مى پاید و گرنه از یکدیگر جدا و دشمن هم مى شوند. آن سه چیز اینها است: انصاف با یکدیگر، مهربانى با یکدیگر و حسد نبردن به هم.»

علاوه بر این، در روایات معصومان علیهم السلام بر افزایش تعداد برادران و تلاش برای گسترش دامنه دربرگیری مومنان تاکید شده است.

از نبی اکرم (ص) است که فرموده اند: «هر کس برادر مسلمان جدیدى برگزیند، خداوند در بهشت براى او برجى بنا مى نهد.»

همچنین، امیرمومنان امام على (ع) می فرمایند: «ناتوانترین مردم کسى است که از به دست آوردن دوستان و برادران ناتوان باشد و ناتوان تر از او کسى است که برادران به دست آورده را از دست بدهد.»

و از مولای متقیان (ع) است که: «در پى دوستان راستین باش و بر شمارشان بیفزاى که آنان ذخیره دوران آسایش و سپر روزگار بلایند!»

منابع:

امالی مفید

کافی

کنزالعمال

نج البلاغه

بحارالانوار

تحف العقول

میزان الحکمه

وصیت امام سجاد (علیه السلام) درباره میزان زیرکی و تغافل

وصیت امام سجاد (علیه السلام) درباره میزان زیرکی و تغافل

از چهار حالت: علم و جهل و تذکر و غفلت، جهل را هیچ گونه سودی و تذکر را هیچ نحوه زیانی نیست؛ اما علم و غفلت، هر یک می تواند به دو بخش سودمند و زیانبار تقسیم شود. علم سودمند، آن است که انسان را در مسیر ترقی و تعالی دنیا و آخرت یاری کند و علم زیانبار، آن است که آدمی را درگیر فساد و بطلان نماید. غفلت زیانبار، نقطه مقابل ذکر و یاد خداست که به هیچ میزان روا نیست؛ اما غفلت سودمند آن است که در اخلاق اسلامی، تغافل نامیده می شود و به تعبیر بزرگان دین، یک سوم زندگی صالحانه را برای مومن فراهم می آورد.

امام-سجاد-علیه-السلام-۱۴

به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری شبستان – سرویس قرآن و معارف: “امام سجاد (ع) در آستانه شهادت و رحلت به سوی پروردگار خطاب به فرزند برومندشان امام باقر (ع) چنین می فرمایند: «إعلم یا بنی أن إصلاح الدنیا بحذافیرها فی کلمتین إصلاح شأن المعایش مل ء مکیال ثلثاه فطنه و ثلثه التغافل لأن الإنسان لایتغافل إلا عن شی ء قد عرفه ففطن له/ سامان یافتن امور زندگی و دنیای انسان در گرو آن است که پیمانه وجودش از دو قسمت زیرکی و یک قسمت تغافل لبریز گردد زیرا تغافل جز این نیست که آدمی چیزی را بشناسد و نسبت به آن بهوش و زیرک باشد و از افشای آنکه مصلحت نیست خودداری نماید و چنین سلوکی، صلاح دنیای انسان را در پی خواهد داشت.“آیت الله جوادی آملی،  اندیشمند برجسته دینی در کتاب “حیات حقیقی انسان در قرآن“ به تشریح تمایز میان غفلت رحمانی و شیطانی و مثال هایی در این رابطه می پردازد. آنچه در ادامه می آید اشاراتی به این بحث دارد.

ادامه نوشته

سخن امام صادق(علیه السلام) درباره حدود چهارگانه مشورت+حدیث

سخن امام صادق(علیه السلام) درباره حدود چهارگانه مشورت+حدیث

moshavere

متن حدیث: 

الإمامُ الصّادقُ علیه‏السلام:
إنّ المَشورَهَ لا تکونُ إلاّ بِحُدُودِها الأربعهِ … فأوَّلُها أن یکونَ الذی تُشاوِرُهُ عاقِلاً، و الثانیهُ أن یَکونَ حُرّا مُتَدَیِّنا، و الثالثهُ أن یکونَ صَدیقا مُواخِیا، و الرابعهُ أن تُطلِعَه على سِرِّکَ فَیکونَ عِلمُهُ بهِ کَعِلمِکَ ثُمّ یُسِرَّ ذلکَ و یَکتُمَهُ.

امام جعفر صادق علیه‌‏السلام فرمودند: 

مشورت جــز با حدود چهارگانه آن تحقق نپذیرد؛ نخستین حدّ آن این است که کسى که با او مشورت مى‏کنى، خردمند باشد. دوم این که آزاده و متدیّن باشد . سوم این که دوست و برادروار باشد و چهارم این که راز خود را به او بگویى و او به اندازه خودت از آن راز آگاه باشد ، امّا آن را بپوشاند و به کسى نگوید.
“مکارم الاخلاق، جلد۲، صفحه ۹۸”