باران حکمت: "تفسیر تمثیلی قرآن کریم"
حضرت مسیح و گنج کشنده
ماجرای مسیح علیه السلام را شنیده ای که به همسفر خود سه درهم
داد تا به بازار رفته و سه قرص نان تهیه کند، و او رفت و سه قرص نان خرید،
اما یکی را خورد و دو قرص دیگر را با خود آورد،
وقتی که مسیح علیه السلام دو قرص نان را دید، گفت:
من به تو چقدر پول دادم؟
گفت: سه درهم. پرسید: پس نان سوم کجاست؟
جواب داد: به تازگی نان گران شده و با سه درهم
فقط دو قرص نان می دهند.
و مسیح علیه السلام سخنی نگفت.
به راه افتادند تا اینکه به یک نابینای مادرزاد رسیدند
و حضرت با اذن حق او را شفا داد و بینا کرد.
آنگاه به رفیق همراه خود گفت: دیدی که نابینا بود و دیدی که به اذن خداوند بینا شد،
حال به حق همان خدا راستش را بگو: نان سوم را چه کردی؟
و او خیلی قرص و محکم گفت: نان گران شده و بهای هر نان یک درهم و نیم است!
باز به راه افتادند و در یک خرابه به یک گنج دست پیدا کردند،
آنجا سه خشت طلا بود، حضرت به او روی کرده و گفت:
از میان این سه خشت یکی برای من، یکی برای تو و سومی هم برای کسی که
نان سوم را خورده است، مرد سرش را پایین انداخت و گفت:
راستش را بخواهید سومی را من خورده ام.
آنگاه حضرت فرمود: هر سه خشت مال تو، اما از من دور شو!
و او هم خیلی خوشحال خشتها را به سینه گرفت و رفت،
ولی در راه به چهار دزد برخورد کرد، و دزدها او را کشتند
و خشتها را برداشتند، آنگاه قرار شد دو تن از آنها به بازار شهر
رفته و ناهار تهیه کنند از اینرو دو تن ماندند و دو تن دیگر رفتند
و غذا تهیه کرده و برگشتند، در راه که می آمدند غذا را مسموم کردند
تا آن دو تن دیگر آن را خورده و از بین بروند و آنگاه تمامی خشتها
را صاحب شوند، غافل از اینکه آن دو نفر نیز نقشه قتل این دو را در سر داشته اند،
وقتی به هم رسیدند این دو را کشتند و آنگاه بر سرسفره نشستند
تا غذای خود را بخورند اما چون مسموم بود همانجا در دم تمام کرده و جان دادند.
کمی بعد مسیح علیه السلام از آنجا می گذشت و دید پنج کشته
یک سو و سه خشت طلا هم سوی دیگر افتاده است!
شگفت زده گفت: سه خشت و پنج کشته!؟
ناگاه ندایی شنید که میگفت:
تاکنون این خشتها هزار و چند صد تن را کشته است!
حال با این داستان این را میخواستم بگویم:
با دروغ گاه آدم نه تنها چیزی از دست نمیدهد،
بلکه به دست هم می آورد، اما در پایان و پشت آن
دستاوردها هلاک و نابودی نهفته است.
پس خوش بحال آنها که پشت قضایا و سرانجام کار را میبینند.
از همینرو است که اهل تقوا رزق را
تنها از راه صحیح و طیب و حلال تمنا میکنند،
آن هم نه تنها برای خود، بلکه از این رزق دیگران
را نیز بی نصیب نخواهند گذاشت.
از این رو خداوند در وصف آنان گفته است:
و ممّا رزقناهم ینفقون
از آنچه ما به آنان روزی میدهیم بخشش میکنند.