آيات
 بطور كلّى راههاى بشربه خداشناسى سه نوع است:
 الف) راه دل يا راه فطرت 
 ب ) راه حس و علم يا راه طبيعت 
 ج ) راه عقل يا راه برهان و استدلال‏
 
 1 - راه دل يا راه فطرت:
  مقصود از راه فطرت اين است كه هر آدمى به مقتضاى خلقت و ساختمان اصلى روحى خود خدا را مى‏شناسد بدون اينكه نيازى به اكتساب داشته باشد و به تعبير ديگر امر فطرى آنست كه در هر انسانى و در هر زمان و مكانى مانند احساس گرسنگى و تشنگى وجود دارد. خداگرائى و خداپرستى نيز در درون هر انسانى از اين قبيل است:
 «فاقم وجهك للدين حنيفاً فطرة اللَّه التى فطر الناس عليها لاتبديل لخلق اللَّه»  (روم، 30)
 پس روى خود را متوجّه آئين خالص پروردگار كن، اين فطرتى است كه خداوند انسان‏ها را بر آن آفريده است. دگرگونى در آفرينش الهى نيست .
 «و لئن سئلتهم من خلق السموات و الارض ليقولنّ اللَّه» (زمر، 38)
 و اگر از آنها بپرسى چه كسى آسمانها و زمين را آفريده؟ حتماً مى‏گويند: خدا .
 ظهور فطرت در حال خطر:
 «فاذا ركبوا فى الفلك دعوا اللَّه مخلصين له الدين فلمّا نجّيهم الى البرّ اذا هم يشركون» (عنكبوت، 65)
 هنگامى كه سوار بر كشتى شوند، خدا را با اخلاص مى‏خوانند (و غير او را فراموش مى‏كنند) اما هنگامى كه خدا آنان را به خشكى رساند و نجات داد باز مشرك مى‏شوند .