طبق آموزه هاي قرآن بهترين عمل ملاك است يا بيشترين عمل؟

 

اينجا قرآن تعبيری دارد كه در اين تعبير ، هم نظر مفسرين را جلب كرده‏ است و هم روايات روی اين تعبير تكيه كرده‏اند ، و آن اين است كه‏ می‏فرمايد: خدا اين نظام مرگ و زندگی را (درواقع يعنی نظام طبيعت را) از آن جهت آفريد كه شما را در آزمون نيكوترين عمل قرار بدهد : " « ليبلوكم‏ ايكم احسن عملا »" . نفرمود : " ليبلوكم ايكم اكثر عملا "، چون دو گونه‏ می‏توانست بيان بفرمايد : يكی اينكه شما را آزمايش كند كه چه كسی بيشتر عمل می‏كند ، ديگراينكه شما را آزمايش كند كه چه كسی بهتر و نيكوتر و صوابتر عمل می‏كند . اگر تعبير اين بود كه چه كسی بيشتر عمل می‏كند ، تكيه‏ روی كميت بود ، ولی وقتی كه فرموده : " « ليبلوكم ايكم احسن عملا »" تكيه روی كيفيت است. از ما عمل می‏خواهند، ولی در عمل، ما می‏توانيم زياد عمل كنيم ، اما می‏توانيم بهتر عمل كنيم ، يعنی چگونگی عمل ما بهتر باشد . در هر چيزی اين موضوع مطرح است . اين مثال عادی را ذكر كنم ، همين سخن‏ گفتن . آيا زياد حرف‏زدن هنر است يا نيكو حرف‏زدن ؟ ممكن است يك انسان‏ ده ساعت پشت سر هم حرف بزند و يك نفر دو دقيقه حرف بزند ولی او در ده ساعت حرف‏زدن هيچ محتوايی نداشته باشد و اين دو دقيقه حرف زدنش همه‏ محتواباشد . اين دو دقيقه حرف می‏زند كه بعد ده ساعت می‏شود شرح داد ، او ده ساعت حرف می‏زند كه دو دقيقه نمی‏شود از آن خلاصه گرفت . اين ، فرق‏ ميان كميت و كيفيت است . خدا انسان را مورد آزمون بهترين عمل قرار داده است ، نه آزمون زيادترين عمل . می‏دانيد كه زهادی كه در قديم وجود داشتند تكيه‏شان بيشتر روی بيشترين‏ عمل بود . با همديگر مسابقه می‏گذاشتند ، او می‏گفت مثلا من شبانه‏روزی چند هزار ركعت نماز می‏خوانم . ممكن است كسی دو ركعت نماز بخواند كه ارزشش‏ بيشتر باشد از صدها هزار ركعتی كه شخص ديگر می‏خواند . اين است كه در قرآن آمده است كه خدا می‏فرمايد : " « ليبلوكم ايكم احسن عملا » " و نفرموده : " اكثر عملا.

 

 

منبع:استادمرتضي مطهري. ج8ص137،138