ناله‌هاي فاطمه (سلام‌الله‌‌عليها) بر مظلوميت علي (عليه‌السلام)

ناله‌هاي فاطمه (سلام‌الله‌‌عليها) بر مظلوميت علي (عليه‌السلام)

عن ابي جعفر (عليه‌السلام): « والله لو نشرت شعرها ماتوا طراً »مصيبت فاطمه (س) بر عرشيان و فرشيان جانسوز است ولي فاطمه خود را فراموش كرده بود و فقط به فكر علي (عليه‌السلام) بود و با اينكه در راه ولايت جان خود را داد ولي پيوسته بر مظلوميت علي (عليه‌السلام) مي‌گريست. حضرت صادق مي‌فرمايند: چون وفات فاطمه نزديك شد، گريست! اميرالمؤمنين علي (عليه‌السلام) فرمود: سرورم چرا گريه مي‌كني؟ عرض كرد: ‌بر مظلوميت تو و مصائبي كه بعد از من به تو مي‌رسد مي‌گريم‌ ... .فاطمه (عليهاالسلام) فقط اينجا نگريست، بلكه در مسجد رسول الله هم وقتي دستان حق را بسته ديد ناله‌اي زد كه همه ذرات عالم از آن ناله‌ي جانسوز تا قيامت در آتش حسرت خواهد سوخت كه چرا نتوانستند آن بانوي مظلومه را ياري كند.فاطمه مجروح و مصدوم بود از ضرب سيلي آن ملعون، چشمان مباركش ياراي ديدن نداشت،ولي وقتي ديد دستان حق را بسته وبه مسجد مي‌كشند به هر نحوي بود خود را به مسجد رساند. فاطمه تنها نبود، لباس پيامبر را بر سر نهاده بود و دستانش را به شانه‌هاي امام حسن و امام حسين (عليهماالسلام) نهاده بود، چون به مسجد آمد فرمود: ما لي و لك يا ابابكر...ابي بكر چرا دست از ستم به خاندان نبوت بر نمي‌داري،‌آيا‌ قصد يتيم كردن فرزندانم را به سر داري؟ به خدا قسم اگر كوچكترين جسارتي به علي (عليه‌السلام) شود موهاي خود را پريشان نموده و از خدا مي‌خواهم عذابش را بر شما نازل كند... .از خشم و سوز دل فاطمه خدايش به خشم آمد،‌آثار بلا ظاهر شد، سلمان گويد: نزديك فاطمه بودم سوگند به خدا ديدم كه ديوارهاي مسجد رسول الله از زمين جدا شد، از ناله‌ي فاطمه لرزه به هستي افتاد.
همه ذرات عالم فرمانبردار فاطمه است، اگر فاطمه نفرين مي‌كرد همه نابود مي‌شد. و احدي از آنان باقي نمي‌ماند، ولي فاطمه رحمة العالمين است. گرچه صبرش تمام شده بود ولي دم از نفرين فرو بست تا مبادا بلا دامنگير بي گناهان شود.

ادامه نوشته

ـ فاطمه (سلام‌الله‌‌عليها) علمدار ولايت

پيامبر از عالم هستي به سراي جاويدان شتافت و سردمداران نفاق،‌نقاب از چهره برداشتند و كينه‌هاي ديرينه را كه تا آنروز زير چتر اسلام مخفي نموده بودند آشكار ساختند، در سقيفه به هم آويختند و اولين مولود شجره خبيثه‌ متولد شد و پرچم جهل و دين ستيزي را بدست گرفت. سگ توله‌هاي مشركين سر از لانه در‌آوردند و بي‌رحمانه به تاراج پرداختند،‌و جبهه باطل شروع به چپاول زد و قدرت را به دست گرفت و خواست زحمات 23 ساله پيامبر را به باد دهند ظلمت و تيرگي بر قلبشان چيره شده بود،‌و درس آموختگان شيطان مردم را به رسوم جاهلي فرا مي‌خواندند. پيامبر اين روز را مي‌ديد و به حضرت علي (عليه‌السلام) از آن خبر داده بود و علي (عليه‌السلام) را به صبر و شكيبايي دستور داده بود،‌سفارشات پيامبر بازوان يدالله را بسته بود و قهرمان ميدان‌هاي جهاد را خانه نشين كرده بود.مسبب گمراهي فقط دوري جستن از مقام ولايت بود،‌و از طرفي سران نفاق در عين اين گمراهي آشكار خود را بر حق و ديگران غرق درياي ظلالت مي‌ديدند. و بيشتر مردم ساده لوح هم حامي آنها بودند. در اين جبهه يك طرف منافقين و اهل ريا و تزوير كه تعدادشان زياد بود، و طرف ديگر جندالله و خاندان نبوي.
در اين جبهه نياز به نوري بود كه حقيقت و ماهيت منافقين را آشكار سازد و پرده نفاق را بدرد. و اين تكليف به عهده زهرا و او پرچمدار ولايت علوي بود. كه ما در اين بخش سيري در حماسه‌هاي آن بانو در احياء مدينه غدير خواهيم كرد.

ادامه نوشته

عفت و حياي فاطمه (سلام‌الله‌‌عليها)

عفت و حياي فاطمه (سلام‌الله‌‌عليها)

او عصمت الله الكبري و تجسم عفت و حيا بود،‌ و اگر فاطمه نبود حيا و عفت بي معني مي‌ماند و مفسري بر آن نبود. اينك به نمونه‌هايي از عفت و حياء فاطمه زهرا توجه كنيمـ بهترين زينت براي زنان انس نقل مي‌كند: روزي در حضور پيامبر بوديم. رسول خدا فرمود: بهترين چيز براي زنان چيست؟ ما ندانستيم و در جواب حضرت رسول چه بگوئيم. حضرت علي (عليه‌السلام) كه در جمع ما بود به سوي فاطمه رفت و ماجرا را بر حضرت زهرا نقل كرد. حضرت فاطمه فرمود: مي‌گفتي: براي زن نيكوترين چيز اين است كه برمردان ننگرد و مردان او را نبينند.حضرت امير (عليه‌السلام) به حضور رسول اكرم برگشت، و گفته‌ي فاطمه را به رسول الله گفت. پيامبر فرمود: اين سخن از كيست. علي (عليه‌السلام) عرض كرد:‌فاطمه (عليهاالسلام) .پس پيامبر فرمود:« همانا فاطمه پاره تن من است.»در اوج عفت و حياء
از اميرالمؤمنين نقل شده: مردي نابينا بر منزل فاطمه (س) كه پيامبر و علي (عليهما‌السلام) حاضر بودند وارد شد. فاطمه (س) به پرده‌ي حجاب خود را پوشاند, رسول خدا فرمود: دخترم چرا چنين كردي در حالي كه آن مرد نابينا بود؟ حضرت عرض كرد: اگر او مرا نميبيند من او را مي‌بينم و اگر او نابينا است حس بويايي دارد و بوي مرا استشمام مي‌كند. حضرت رسول فرمود: شهادت مي‌دهم كه تو پاره‌ي تن من هستي.

ادامه نوشته

زهد فاطمه زهرا (سلام‌الله‌‌عليها)

ـ زهد فاطمه زهرا (سلام‌الله‌‌عليها)

فاطمه زهرا (س) علاوه بر اينكه ولايت تكويني داشت و همه خزائن عالم هستي در دست آن بانو مسخر بود, و يا بهتر بگويم سنگهاي بيابان با يك اراده‌ي زهرا(س) به درّ و جواهر ناب تبديل مي‌شد. دخت شخص اول جامعه اسلامي بود، و مي‌توانست مرفه‌ترين زندگي را داشته باشد و بهترين كنيزان را به خدمت گيرد, والاترين لباسها را به تن كند، ولي او كه تعلقش به عالم ملكوت فزونتر از عالم خاكي بود و انسش با عرشيان بيش از فرشيان بود تعلقي به دنيا و زخارف آن نداشت و زهد را سرلوحه‌ي زندگي خويش قرار داده بود خود در منزل كار مي‌كرد و لباس وصله دار مي‌پوشيد و خيلي وقتها با شكم گرسنه به خواب مي‌رفت و آنچه در دست داشت به محرومان مي‌بخشيد.علامه‌ي مجلسي حديثي از ابن عباس نقل مي‌كند كه ما در اين مختصر قسمتي از آن را ذكر مي‌كنيم. ابن عباس نقل مي‌كند. عربي از قوم بني سليم در اثر مشاهده‌ي معجزه‌اي از پيامبر اسلام آورد. رسول گرامي اسلام از ايمان او خوشحال شد، و دستور داد چند سوره از قرآن را به او تعليم دهند، آنگاه رسول خدا فرمود: با مال خود او را ياري نمائيد.سعد بن عباده شتر گرانقيمتي به او بخشيد، و اميرالمؤمنين علي (عليه‌السلام) لباسي به او داد،‌ مرد عرب طعامي نداشت كه به اهل و عيالش برساند. سلمان گويد من به خانه‌هاي پيامبر براي به دست آوردن غذا سر زدم، ولي چيزي دستگيرم نشد، پس خود را به منزل فاطمه (عليهاالسلام) رساندم. حضرت فاطمه (س) فرمودند :‌سلمان! سه روز است كه خود و فرزندانم گرسنه‌ايم و چيزي در خانه نداريم. اما خير را از خود بر نمي‌گردانيم. اينك بيا و اين چادر مرا بگير و به سراغ شمعون يهودي برو و پيام مرا به او برسان و بگو : « هذه درع فاطمه بنت محمد(ص) تقول لك: اقرضني عليه صاعاً من تمرٍ و صاعاً من شعيرٍ أرُدُّه عليك ان شاء الله »اين چادر فاطمه (س) است او مي‌فرمايد: «سه كيلو خرما و سه كيلو جو به من قرض بدهيد ( و چادر پيش شما رهن باشد) كه ان شاء الله عوض آن را به شما برمي‌گردانم. »سلمان گويد: چادر را به شمعون يهودي دادم و پيام فاطمه را رساندم، شمعون چادر را گرفت و بدان خيره شد. وصله‌هاي آن را ديد و چشمانش را پر از اشك كرد و گفت: اي سلمان اين چادر نشانه‌ي زهد فاطمه‌ (س) در دنياست. اين آئين همان چيزي است كه موسي در تورات به ما خبر داده است. پس من شهادت مي‌دهم به وحدانيّت خدا و رسالت حضرت محمد (ص).مرد يهودي ايمان آورد و در ايمانش ثابت قدم بود. سپس خرما و جو درخواستي فاطمه (عليهاالسلام) را به سلمان تحويل داد و سلمان آنها را گرفته و نزد فاطمه آمدو از آن حضرت خواست مقداري از آن خرما و جو را براي خود و حسنين كه سه روز در گرسنگي به سر مي‌بردند بردارد. ولي فاطمه (عليهاالسلام) فرمود: اين بخشش را در راه خدا داده‌ايم و چيزي از آن را بر نمي‌داريم.

ادامه نوشته

تسبيح فاطمه (سلام‌الله‌‌عليها)

ـ تسبيح فاطمه (سلام‌الله‌‌عليها)

تسبيح فاطمه زهرا از بالاترين و عالي ترين اعمال و عبادات است كه نزد خداي تبارك و تعالي از نماز مستحبي هم محبوبتر است. تسبيح فاطمه زهرا تحفه‌اي از اشرف مخلوقات و پيامبران به نور جشمش و محبوبترين افراد در نزد وي و خدا, كه فاطمه زهرا مي‌باشد. پيداست كه اگر چيزي بالاتر از آن بود رسول خدا(ص) آن را به دخترش مي‌بخشيد.
تسبيح حضرت زهرا هر موقع گفته شود پسنديده است اما در موقع خواب و بعد از نماز دستور اكيد بر خواندن آن وارد شده. كيفيت تسبيح حضرت به اين نحو است كه: 34 مرتبه الله‌اكبر، 33 مرتبه الحمد‌لله، 33 مرتبه سبحان الله مي گويي.اينك به اين دو حديث توجه كنيد:‌ قال الصادق (عليه‌السلام): انّا نأمر صبياننا بتسبيح فاطمه كما نأمرهم بالصلاة.ما كودكانمان را سفارش مي‌كنيم به تسبيح فاطمه زهرا (س) همان طور كه آنان را دستور مي‌دهيم به نماز.همچنين حضرت صادق (عليه‌السلام) مي‌فرمايند: به جاي آوردن تسبيح فاطمه بعد از هر نماز نزد من محبوبتر است از هزار ركعت نماز در هر روزي.

ادامه نوشته

سيره‌ي فاطمه (سلام‌الله‌‌عليها)

 

اينجا سخن از سيره‌ي بزرگ بانويي است كه كتاب خدا بر رتبه‌ي والا و عصمت و عظمت مقام وي در نزد خدا شهادت داده و آن حضرت را بارزترين مصداق صالحين معرفي نموده است بانويي كه به فرمايش خاتم پيامبران تجسم تمام نيكي‌ها بلكه از آن بالاتر و فراتر است. و برترين مردم از حيث عنصر و شرف و كرامت است.بانوئي كه حضرت بقيه الله الاعظم امام زمان (ارواحنا فداه) سيره‌ي آن بانو را ستوده و مي‌فرمايد:« همانا دخت رسول الله براي من اسوه‌ي نيكوئي است. » پس اميد است كه ما هم بتوانيم از نور آن حضرت كه نشأت گرفته از نور خداست بهره‌اي بگيريم و با اقتدا به مقتدايمان امام زمان به رتبه‌اي كه مرضي خداست نائل شويم.1: عبادت فاطمه پرستش و ستايش خداوند، از معرفت و شناخت قلبي نشأت مي‌گيرد و جايگاه نخست عبادت قلب است و سپس در رفتار و گفتار نمايان مي‌شود، پس هر چه معرفت كامل تر باشد پرستش فزونتر خواهد بود،‌فاطمه زهرا (س) كه در ميدان علم و معرفت سر آمد بود عبادتش هم بيش از ديگران بود, حسن بصري كه خود جزء عابدان و زاهدان امت بود در مورد حضرت زهرا مي‌گويد: در ميان امت اسلامي كسي عابدتر از فاطمه نبود،‌ و آنقدر در اين وادي پيش رفت كه پاهاي مباركش متورّم شد.چه نيكوست كه وصف عبادت آن بانو را از زبان خدا و رسولش بشنويم:‌ عبدالله بن عباس،‌شاگرد مكتب علوي نقل مي‌كند: روزي پيامبر خدا(ص) نشسته بود، كه به ترتيب امام حسن و امام حسين و حضرت فاطمه و حضرت علي (عليهم‌السلام) به حضورش رسيده و در كناز حضرت رسول جلوس فرمودند. رسول خدا از ديدن آنان شروع به گريه نمود و مصائب آتي و ستمهاي وارده بر آنان را در زمان بعد از خودش متذكر شد... آنگاه در مورد فاطمه (س) فرمود:اما دخترم فاطمه سرور زنان عالميان از اولين و آخرين است. او پاره تن من و نور چشمم و ميوه‌ي دلم و روح و روان من مي‌باشد. فاطمه حوري است در لباس بشر و هر وقت در محراب عبادتش به عبادت خداوند مي‌ايستد، نورش بر ملائكه آسمان مي‌تابد. همچون تابش نور ستارگان بر اهل زمين ،‌و خداي تبارك و تعالي به عبادت فاطمه مباهات نموده و به ملائكه مي‌فرمايد: اي ملائكه من بگويد به سرور كنيزانم كه چه سان در برابر من به عبادت ايستاده و چگونه از خوف و خشيت من شانه‌هايش مي‌لرزد، در حاليكه با قلبش به عبادت و ستايش من روي آورده است. پس شاهد باشيد كه من پيروان اين بانو را به آتش جهنم نمي‌سوزانم... .
اين گواهي از سوي خداوند عالميان بر عبادت فاطمه، كه با قلبش به اطاعت و عبادت خداي رو مي‌آورد. در جلالت وعظمت آن بانو هم از ابع معتبر اهل سنت حاكي از عظمت آن بانو در نزد خدا و خضوع و خشوع آن حضرت مي‌باشد.

ادامه نوشته

ولايت فاطمه (سلام‌الله‌‌عليها)

یا مهدی ادرکنی

یا مهدی ادرکنی

ولايت فاطمه (سلام‌الله‌‌عليها)


فاطمه (س) بر انبياي پيشين جز پدر بزرگوارش، شرافت و فضيلت داشت و همه انبياي امم سابق مادون فاطمه

بودند،‌ لذا در حديثي از حضرت رضا (عليه‌السلام) آمده است كه: خدا مي‌فرمايد: اگر علي را خلق نمي‌كردم

براي فاطمه در روي زمين همتايي وجود نداشت... . (برتري اميرمؤمنان (عليه‌السلام) هم بر انبياء سلف از آيه

مباركه مباهله استفاده مي‌شود.) پس فاطمه (سلام الله عليها) بر همه‌ي آنان ولايت داشت .

وي علاوه بر انبياء بر ملائكه و سائر مخلوقات نيز ولايت داشت. امام باقر (عليه‌السلام) در ضمن حديثي در اين

مورد مي‌فرمايند: همانا فاطمه (س) واجب الطاعه بود بر جميع مخلوقات خدا از جن و انس و پرنده و وحوش و

پيامبران و ملائكه ... .

ـ غضب خدا براي غضب فاطمه (سلام‌الله‌‌عليها)
روايت نموده ابوحمزه ثمالي از حضرت باقر (عليه‌السلام) و حضرت باقر از پدر بزرگوارش علي بن الحسين عليهماالسلام كه امام حسين (عليه‌السلام) فرمودند: رسول خدا (ص) فرمودند: «انّ الله يغضب و لغضب فاطمه و يرضي لرضاها ؛ همانا خداوند خشمگين مي‌شود به خاطر خشم فاطمه و خشنود مي‌شود به خشنودي فاطمه(س) »قابل توجه است كه اين روايت شريف حاكي از مقام عصمت كبراي حضرت فاطمه مي‌باشد. و اينكه ايشان در مرحله‌اي از كمال هستند كه رضايتش دائماً مقرون به رضاي خدا و خشمش همراه خشم خدا است .

ادامه نوشته