پيامبر از عالم هستي به سراي جاويدان شتافت و سردمداران نفاق،‌نقاب از چهره برداشتند و كينه‌هاي ديرينه را كه تا آنروز زير چتر اسلام مخفي نموده بودند آشكار ساختند، در سقيفه به هم آويختند و اولين مولود شجره خبيثه‌ متولد شد و پرچم جهل و دين ستيزي را بدست گرفت. سگ توله‌هاي مشركين سر از لانه در‌آوردند و بي‌رحمانه به تاراج پرداختند،‌و جبهه باطل شروع به چپاول زد و قدرت را به دست گرفت و خواست زحمات 23 ساله پيامبر را به باد دهند ظلمت و تيرگي بر قلبشان چيره شده بود،‌و درس آموختگان شيطان مردم را به رسوم جاهلي فرا مي‌خواندند. پيامبر اين روز را مي‌ديد و به حضرت علي (عليه‌السلام) از آن خبر داده بود و علي (عليه‌السلام) را به صبر و شكيبايي دستور داده بود،‌سفارشات پيامبر بازوان يدالله را بسته بود و قهرمان ميدان‌هاي جهاد را خانه نشين كرده بود.مسبب گمراهي فقط دوري جستن از مقام ولايت بود،‌و از طرفي سران نفاق در عين اين گمراهي آشكار خود را بر حق و ديگران غرق درياي ظلالت مي‌ديدند. و بيشتر مردم ساده لوح هم حامي آنها بودند. در اين جبهه يك طرف منافقين و اهل ريا و تزوير كه تعدادشان زياد بود، و طرف ديگر جندالله و خاندان نبوي.
در اين جبهه نياز به نوري بود كه حقيقت و ماهيت منافقين را آشكار سازد و پرده نفاق را بدرد. و اين تكليف به عهده زهرا و او پرچمدار ولايت علوي بود. كه ما در اين بخش سيري در حماسه‌هاي آن بانو در احياء مدينه غدير خواهيم كرد.