عکس توفیق، حالت بی توفیقی است؛ یعنی به واسطة گناه پی درپی، گرایش قلبی انسان به سمت امور ناپسند، آسان می شود. چنین فردی، راحت دروغ می گوید؛ راحت به نامحرم نگاه می کند و با سختی، معارف الهی را می فهمد و عمل می کند؛ نسبت به مسائل معنوی، بی میل است؛ ترک گناه برای او سخت می شود و اذعان دارد که دلم می خواهد گناه نکنم؛ ولی نمی تـوانم!

پس توفیق در هر دو مسیر، به معنای سهولت است. قرآن کریم دربارة گروه اول می فرماید: «فامّا من اعطی واتّقی و صدّق بالحسنی، فسنیسّره للیسری؛1 و اما آن کس که برای رضای خدا از مال خویش بخشید و تقوا پیشه کرد و نیکوترین وعدة خدا را در مورد انفاق کنندگان راست شمرد، به زودی او را برای ورود به بهشت، آماده خواهیم ساخت و به آسایش و زندگی آسوده می رسانیم».2

قرآن دربارة گروه دوم نیز می فرماید: «و امّا من بخل و استغنی و کذّب بالحسنی فسنیسّره للعسری؛3و اما آن کس که بخل ورزید و با گردآوری ثروت، در پی توان گری بود و نیکوترین وعدة خدا را دروغ شمرد، به زودی او را برای دشواری و عذاب، آماده خواهیم ساخت».

بنابراین، راه برای هر دو گروه باز است. گروه اول به راحتی کار خیر انجام می دهند و در عین حالی که می توانند گناه کنند، گناه کردن برایشان سخت است و گروه دوم به راحتی گناه انجام می دهند و در عین حالی که می توانند توبه کنند، توبه کردن برایشان سخت است. پس هر دو گروه با اختیار خود، مسیر حرکت خود را انتخاب می کنند؛ هم گروه اول، توان گناه کردن دارند، ولی با اختیار خود گناه نمی کنند و هم گروه دوم توان توبه دارند، ولی با اختیار خود و به سختی، توبه می کنند یا موفق به توبه نمی شوند.4

حضرت امامقدس سره در مورد ارتباط اعمالی که انسان انجام می دهد و توفیق یا سلب توفیقی که نصیب او می شود، می فرماید: «ممکن است یک نظر به نامحرم یا یک لغزش کوچک لسانی، مدت ها انسان را از سرایر و حقایق توحید باز دارد و از حصول جلوات محبوب و خلوات مطلوب که قره العین (نور چشم) اهل معرفت است، باز دارد».5