خدایا قبول کن!
خدایا قبول کن!
رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّميعُ الْعَليمُ (بقره: 140)
پروردگارا از ما قبول کن تو می شنوی و آگاهی
وقتي به كسي هديهاي ميدهي:
به چشمانش نگاه ميكني ببينيچه طوري به هديهات نگاه ميكند، خيلي خوشحال ميشود يا نه.
همانجا با ذوق و شوق هديهات را باز ميكند يا ميگذارد كناري تا بعداً ببيند داخلش چي هست.
از هديهات تشكر ميكند يا فقط لبخند مي زند شايد لبخند هم نزند.
پيش ديگران از هديهات تعريف ميكند و يا اصلا هيچ حرفي از آن نميزند.
هديه ات را مورد استفاده قرار ميدهد يا مثل يك چيز اضافي ميگذارد كنار.
آن را به كس ديگري هديه ميدهد يا فقط براي خودش نگه ميدارد.
در يك مناسبت ديگر او هم به تو هديه ميدهد يا فقط «دست بگير» دارد.
... ...
خلاصه هديه دادن يك چيز است و نوع برخورد با هديه يك چيز ديگر و حتي مهمتر.
خدا به ظاهر كارخوبي كه تو براي او انجام ميدهي يعني به حجم وزيادي آن، كاري ندارد، مهم براي او اين است كه تو چقدر تنها خوشحالي او را در نظر داشتي و يا تعريف و خوشحالي ديگران را هم در نظر گرفتهاي.
مهم آن است كه او ببيند تو چقدر به ياد او هستي، اصلا اهميت ندارد ديگران از ارتباط تو با خدا چقدر بدانند.
هر وقت ميخواهي به خدا بگويي: «من به يادت هستم» با انجام دادن يك كار خوب و هديه كردن آن به او اين را بگو. همانطور خشك و خالي كه نمي شود.
حتي وقتي يك صلوات ميفرستي يعني يك كار خوب انجام دادي. بازهم مي گويم، كاري به اين نداشته باش ديگران هم فهميدند كه تو به ياد او هستي يا نه.
جالب است بداني از ميان ذكرها، «لا اله الا الله» بيرياترين ذكر است، زيرا وقتي آن را ميگويي لبانت تكان نميخورد. پس خيلي وقتها از اين ذكر استفاده كن.
آخر هر كارت هم، از خدا بخواه كه: پروردگارا، از من بپذير! تو دعايم را ميشنوي و ميداني كه فقط تو را در انجام اين كار در نظر داشتم.
دیگران اگر چیزی داشته باشند از تو دارند, اصلا مگر دیگران چی دارند؟! فوقش کمی تشویق می کنند و بخاطر کار خوب ما تشکر می کنند! مگر غیر از این است؟! ممکن است جائزه ای هم بدهند و برایمان دست هم بزنند, خب بعدش چی؟! همین؟! اینها ارزش این را ندارد که انسان, خدا را رها کند و برای بنده اش کاری انجام دهد. اصلا چه کسی ارباب را رها می کند چشم به دست غلام او دارد؟!