حرص و آزمندی
حرص در نگاه پیشوایان معصوم
نکوهش حرص و ترسیم آن در کلمات پیشوایان دینی به گونه ای روشن و گویا مطرح می شده است، اندکی تأمل و تفکر در این کلمات کافی است که آدمی را از خواب غفلت بیدار ساخته و او را به نگاه درست و واقع بینانه از دنیا رهنمون گرداند.
رسولخدا(ص) فرمودند:
«هرگاه از برای فرزند آدم دو رودخانه طلا باشد، باز رودخانه سوم را می طلبد و اندرون او را هیچ چیز پر نمی کند مگر خاک.»(5)
امام باقر(ع) فرمود:
«مثل الحریص علی الدّنیا مثل دودة القزّ: کلّما ازدادت من القزّ علی نفسها لفّاً کان ابعدلها من الخروج، حتّی تموت غمّا؛(6)حکایت آزمند به دنیا، داستان کرم ابریشم است که هرچه بیشتر ابریشم بر خود می تند، با بیرون آمدن از پیله بیشتر فاصله می گیرد تا آن که سرانجام دق مرگ می شود.»
امام صادق(ع) فرمود:
«منهومان لایشبعان: منهوم علمٍ و منهوم دنیا؛(7) دو آزمندند که هرگز سیر نمی شوند: آزمند دانش و آزمند دنیا.»
ریشه یابی حرص
در فرهنگ دین به عوامل پدید آمدن صفت نکوهیده حرص اشارات لطیفی شده است اگر انسان این ریشه ها را تحلیل کند به این نتیجه خواهد رسید که انسان حریص مشکل اساسی و بنیادیش به جهان بینی و نگاه و تفسیر او از عالم هستی و فلسفه خلقت بر می گردد. این نگاه کج و نادرست شاکله روحی او را به گونه ای می سازد که به اسباب و عوامل عالم هستی و حتی به خدای رازق و حکیم هم بدبین و بدگمان می شود.
به همین جهت در برخی از روایات حرص به عنوان یکی از آسیب های دین بشمار آمده است.(8)
رسولخدا(ص) به امام علی(ع) فرمود:
«اعلم یا علی انّ الحبن و البخل و الحرص غریزةٌ واحدةٌ یجمعها سوء الظّن؛(9) ای علی! بدان که ترسویی و بخل و آزمندی یک سرشتند و ریشه آنها بدگمانی (به خدا) است.»
علی(ع) فرمود: «علی الشک وقلّة الثّقة باللّه منی الحرص و الشّح؛(10) بنای آزمندی و بخل شدید بر شک و کم اعتمادی به خدا استوار است.»
و نیز فرمود: «شدّة الحرص من قوّة الشّره و ضعف الدّین؛(11) آزمندی زیاد ناشی از نیروی سیری ناپذیری و سستی دین است.»
آزمندی شایسته
گرچه از واژه حرص بیشتر معنای مذموم و نکوهیده آن به ذهن تبادر می کند اما در قرآن و روایات به مواردی از حرص مثبت و پسندیده نیز اشاره شده است که یادآوری آن بی فایده نخواهد بود. مواردی که حرص در آن از صفات رذیله نیست و جزء صفات پسندیده و فضیلت بشمار می رود از این قرار است:
1ـ هدایت گری
خداوند به پیامبرش می فرماید:
1. «و ما اکثر النّاس و لو حرصت بمؤمنین؛(12) بسیاری از مردمان ایمان نمی آورند هرچند نسبت به آنان اصرار و حرص داشته باشی.»
2. «و ان تحرص علی هداهم فأنّ اللّه لایهدی من یضلّ؛(13) هر قدر بر هدایت آنها حریص باشی (سودی ندارد چرا که) خداوند کسی را که (بر اثر اعمالش) گمراه ساخت هدایت نمی کند.»
3. «لقد جائکم رسولٌ من انفسکم عزیزٌ علیه ما عنتّم حریصٌ علیکم بالمؤمنین روفٌ رحیم؛(14) به یقین رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رؤوف و مهربان است.»
2ـ عدالت گستری
اصرار بر گسترش عدالت و پافشاری و حرص داشتن بر اجرای آن در محیط خانواده و جامعه از مواردی است که پسندیده و مورد حمایت دین است، قرآن در رابطه با اجرای عدالت در رابطه با مردانی که تعدد زوجه دارند می فرماید: «و لن نستطیعوا ان تعدلوا بین النّساء و لوحرصتم؛(15) شما هرگز نمی توانید(از نظر عاطفی و محبت قلبی) در میان زنان عدالت برقرار کنید هرچند کوشش نمایید.»
یعنی مردی که دارای چند همسر است شاید از نظر عدالت ظاهری مانند تقسیم زمان و تنظیم برنامه خانوادگی، پوشش و لباس، خورد و خوراک و مانند آن بتواند عدالت را انجام دهد لکن از لحاظ میل و محبت قلبی این کار آسان نیست و بلکه امری غیر قابل عمل است. البته این نوع از عدم عدالت شاید اختیاری هم نباشد و نکوهشی هم نخواهد داشت.
3ـ دانش اندوزی
حرص در طلب دانش و افزایش آن امری پسندیده و مورد تشویق اولیای دین است امام صادق(ع) فرمود:
«المؤمن له قوّةٌ فی دین...و حرصٌ فی فقه؛(16) مؤمن در دین خود نیرومند است و در فهم دین آزمند.»
4ـ رقابت مثبت
در امور خیر پیشگام بودن و جلوداری کردن امری شایسته است، حرص در این گونه امور هم حرصی پسندیده است. امام باقر(ع) فرمود:
«لاحرص کالمنافسة فی الدّرجات؛(17) هیچ حرصی چون رقابت برای رسیدن به درجات (عالی) نیست.»
5 ـ حرص بر انجام واجبات
امام علی(ع) فرمود:
«ان کنت حریصاً علی استیفاء طلب المضمون لک، فکن حریصاً علی اداءٍ المفروض علیک؛(18) تو برای به چنگ آوردن آنچه رسیدنش به تو ضمانت شده است (روزی) حرص می زنی، در انجام آنچه بر تو واجب شده است نیز حریص باش.»
از آنچه اشارت شد معلوم گردید حرص به جهت متعلق خودش تقسیم به بد و خوب و رذیلت و فضیلت می گردد: حرص نسبت به دنیا و حب دنیا و اندوخته سازی ثروت دنیا مذموم است.
اما حرص نسبت به دانش اندوزی، دانش افزایی، هدایت گری، مسابقه در خیرات، انجام واجبات و مانند آن نه تنها مذموم نیست، بلکه وظیفه ایمانی و نشانه پرهیزگاری و کمال ایمان است.
قناعت در برابر حرص
دانشمدان اخلاق و آموزه های دینی صفت قناعت را ضد صفت حرص قرار داده اند و در تفسیر و ترسیم آن گفته اند:
«قناعت، حالتی است از برای نفس، که باعث اکتفا کردن آدمی است به قدر حاجت و ضرورت و زحمت نکشیدن در فضول از مال.»(19)
کاسه چشم حریصان پر نشدتا صدف قانع نشد پُر در نشد
حیات طیّبه و زندگی گوارا
زندگی گوارا و حیات طیّبه در گرو قناعت است، آن که بر مرکب قناعت سوار شد به سلامتی به سر منزل مقصود رسید، قناعت مرکب راهواری است که آدمی را از فراز و نشیب های زندگی به شایستگی عبور می دهد و وسیله ای است که سعادت ابدی را برای آدمی تضمین می نماید.
به قناعت کسی که شاد بودتا بود محتشم نهاد بود
وانکه با آرزو کند خویشیافتد از خواجگی به درویشی
از امام علی(ع) پرسیدند مقصود از حیات طیّبه ای که قرآن مطرح کرده چیست؟ فرمود: «قناعت».(20)
از این رو شایسته است انسان مؤمن و خدا باور کشتی دریای وجودش را از طوفانهای حرص به ساحل امن بکشاند تا به آرامش و آسایش دست یابد.
در روایات دینی و آموزه های تربیتی در این رابطه به اشارات لطیف و راهنمایی های ظریفی بر می خوریم که به چند حدیث به عنوان نمونه و مشتی از خروار بسنده می کنیم:
امام صادق(ع) فرمود:
«حرم الحریص خصلتین و لزمته خصلتان حرم القناعة فافتقد الرّاحة، وحرم الرّضا فافتقد الیقین؛(21) آزمند از دو خصلت محروم شده و در نتیجه دو خصلت همراه او نشده اند، از قناعت محروم است و در نیتجه آسایش را از دست داده است. از رضایت محروم است و در نتیجه یقین را از کف داده است.»
امام علی(ع) فرمود:
«انتقم من حرصک بالقنوع کما تنتقم من عدوّک بالقصاص؛(22) از حرص خود با قناعت، انتقام بگیر، همچنان که از دشمنت با تقاص، انتقام می گیری.»
گویا صفت خبیثه حرص دشمنی است که به سرزمین جان و روح تو حمله ورشده و فضائل نفسانی تو را غارت می کند و مرزهای فضیلت را درهم می شکند باید با سپر قناعت در برابر هجوم او به ایستی و او را با مقاومت و پایداری از حوزه جان درونت بیرون سازی، و اگر مقاومت و ایستادگی کرد از او انتقام بگیری، انتقام آن است که فرشته قناعت را وارد سرزمین جانت کنی تا دیو حرص پا به فرار بگذارد و بدان که (دیو چو بیرون رود فرشته درآید).
امام باقر(ع) فرمود:
«انزل ساحة القناعة بأتّقاء الحرص و ادفع عظیم الحرص بایثار القناعة؛(23) با پرهیز از حرص، در آستان قناعت بار افکن، و با برگزیدن قناعت، کوه حرص را پس بزن.»
امام علی(ع) فرمود:
«لن توجد القناعة حتی یفقد الحرص؛(24) تا حرص گم نشود، قناعت هرگز پیدا نشود.»
این بود نگاهی گذرا به هشداری دیگر از هشدارهای اجتماعی اگر ساحت اجتماع از این صفت ناپسند پاک گردد، مردم نسبت به زرق و برق دنیا و مال و ثروت آن برخورد سالم و به اندازه نیاز داشته باشند. همگان به حق خود قانع باشند و از آز و حرص و جمع آوری و شمارش مال و منال خویش به عنوان یک خوی ضد انسانی دست بردارند، مدینه فاضله و زندگی پاک و پاکیزه رخ می نماید، و اضطراب ها و دغدغه ها و ناآرامی ها و جنگ اعصاب و درگیری های خانوادگی و اجتماعی رخت برمی بندد.
این که اسلام نسبت به حرص و حریص بودن نکوهش کرده و آن را مانند گرگی می داند که به گلّه دین و دینداران حمله ور شده و همه چیز را به نابودی می کشاند، به این جهت است که آدم حریص نه طعم زندگی مادی را می چشد و نه در حال و هوای زندگی معنوی قرار می گیرد، همواره به افزایش مال و ثروت می اندیشد و از اندیشیدن در مؤلّفه های زندگی سعادتمندانه به دور است.
پی نوشت ها:ـــــــــــــــــــــــ
1. نهج الفصاحة.
2. معراج السعادة، نراقی، انتشارات هجرت، ص 364.
3. سفینة البحار (هشت جلدی) ج 2، ص 549.
4. معراج السعادة، ص 365.
5. همان مدرک، ص 364.
6. میزان الحکمه، ری شهری، ج 3، ص 21.
7. همان، ص 24.
8. اصول کافی، ج 2، ص 307.
9. میزان الحکمة، ج 3، ص 26.
10. همان.
11. همان.
12. سوره یوسف، آیه 103.
13. سوره نحل، آیه 37.
14. سوره توبه، آیه 128.
15. سوره نساء، آیه 129.
16. میزان الحکمه، ج 3، ص 27.
17. همان.
18. همان.
19. معراج السعادة، ص 364.
20. میزان الحکمة، ج 9، ص 578.
21. همان.
22. همان، ج 9، ص 586.
23. همان، ص 582.
24. همان.
این وبلاگ جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی وترویج آن ایجاد گردیده است امید است که بتوانیم گامهای موثر در جهت اعتلاء فرهنگ قرآنی برداریم لذا از تمامی شما عزیزان استدعا دارم مرا دراین حرکت خداپسندانه مساعدت ویاری نمایید متشکرم.