سرّ ثبات دین اسلام

چرا دین اسلام دین ثابت و همیشگى است؟

1- عند اللهى بودن دین:

سرّ آن این است که قرآن کریم از سویى مى‏فرماید: «ان الدین عندالله الاسلام ؛(6) در حقیقت دین در پیشگاه خدا اسلام است» و از سوى دیگر آن چه که از پیشگاه خدا باشد ثابت و پایدار است، «ما عندکم ینفد و ما عندالله باق ؛(7)آن چه پیش شماست پایان‏پذیر است و آن چه پیش خدا است باقى و پایداربا انضمام این دو آیه روشن مى‏شود که اسلام دین ثابت و مستمرى است که نه تخلف‏پذیر است و نه اختلاف‏پذیر.انبیاء(ع) همگان بر اساس خطوط کلى آن مشى مى‏کردند،از این رو فرمود: «و من یبتغ غیر الاسلام دیناً فلن یقبل منه ؛(8)هر که غیر از اسلام دینى جستجو کند از او پذیرفته نخواهد شد

در واقع نه تنها دین همه انبیاء (ع) اسلام است بلکه بر اساس هماهنگى تکوین و تشریع همه نظام هستى در برابر خداى سبحان تسلیم و خاضع و متواضعند، «وله اسلم من فى السموات و الارض ؛(9)همه آن چه که در آسمان‏ها و زمین است در برابر خدا تسلیم اند.» انسان نیز که بخشى از نظام هستى است و قوانین تکوینى خود را از خدا مى‏گیرد از نظر تشریع نیز باید قوانین خویش را از خدا دریافت کند و در برابر او تسلیم باشد، در واقع تکوین و تشریع با هم هماهنگ هستند زیرا مبدأشایسته وضع قوانین تکوین و تشریع و هماهنگ کننده آن دو خداى سبحان است.

2- هماهنگى با فطرت

دین براى شکوفایى و پرورش فطرت انسان آمده است، از آن جا که در فطرت انسان هیچ گونه تغییرى راه ندارد، دین نیز ثابت خواهد ماند «فاقم وجهک للدین حنیفاً فطرة الله التى فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله ؛(10)پس با گرایش به حق به دین روى بیاور این فطرت الهى است که خداى سبحان مردم را بر اساس آن آفریده است براى آفرینش الهى دگرگونى نیست».
دینى که مبدأ فاعلى آن ذات اقدس الهى است و مبدأ فاعلى آن فطرت هماهنگ انسان هاست، براى همیشه ثابت خواهد ماند.البته آن چه ثابت است خطوط کلى دین در اصول اعتقادى و اخلاق و احکام است که با فطرت ثابت انسان هماهنگ است ولى در کنار دین شریعتى داریم که در گذر زمان و اختلاف اعصار مختلف و متحول مى‏شود این شریعت متحول است که با طبیعت متحول انسان همسوست. «ولکل جعلنا منکم شریعة و منهاجاً؛هر پیامبرى داراى شریعت و منهاج است».
البته با تکمیل شدن نیازها خداى سبحان قانونى وضع کرده است که تا قیامت جواب گوى هرگونه تحولى است و این قانون همان دین خاتم است. زیرا خداى سبحان که از پیوند فطرت با طبیعت آگاه است، مى‏داند تا چه زمانى زمینه‏هاى اختلاف فراهم خواهم شد. از این رو به وسیله پیامبران و با تغییر در شرایع، نیازهاى انسانى را پاسخ مى‏گوید، اما اگر شریعت به گونه‏اى باشد که قیامت نیازى به تغییر نداشته باشد و نیازهاى محدود و جزئى را نیز با اجتهاد مستمر پاسخ گوید، به شریعت جدیدى نیاز نیست.