نگاه كلّى به آيات مربوط به آب نشان مى‌دهد كه از بين نقش‌هاى آن در حيات* همه موجودات زنده، بر منافع مستقيم و غيرمستقيم آب براى انسان تأكيد شده است و سياق بخش فراوانى از اين آيات نظير«كُلوُاواشرَبوُا» (در 5 آيه)[2] يا «أَسقَينكُم» (مرسلات/ 77،27) يا «فَأَنزَلنا مِنَ‌السَّماءِ ماء» (حجر/15، 22) درصدد برشمردن نعمت‌هاى الهى است؛ ازاين‌رو، اين بخش از آيات به طور صريح يا غير صريح، بندگان خدا را به شكر اين نعمت بزرگ مى‌خواند. در آيات 48 تا 50 فرقان/25 با اشاره به نزول آب طهور از آسمان و احياى سرزمين‌هاى مرده و فراهم كردن آب مورد نياز دام‌ها و انسان‌ها، مردم را به يادآورى اين نعمت* الهى دعوت مى‌كند: «وَ لَقَد صَرَّفنهُ بَينَهُم لِيَذّكّروُا فَأَبى أَكثَرُ النّاسِ إِلاّ كُفورًا.» در آيات 57 و 58 اعراف/7 همين بيان، با دعوت مردم به سپاس‌گزارى از اين نعمت همراه شده است: «كَذلِكَ نُصَرِّفُ الأيتِ لِقَوم يَشكُروُن.» آيه 68 تا 70 واقعه/56 با دعوت از مخاطبان به تدبّر در آب آشاميدنى و تأكيد بر اين‌كه فقط خداوند آن آب گوارا را از ابر*ها فروفرستاده و قادر است با تغيير نظام حاكم بر نزول آب، آن را به آبى شور و تلخ تبديل كند، خدا را مستحق سپاس‌گزارى دانسته و به شكر نعمت آب تشويق كرده است[3]:«أَفَرءَيتُمُ المـاءَ الَّذى تَشرَبونَ * ءَأَنتُم أَنزَلتُموهُ مِنَ المُزنِ أَم نَحنُ المُنزِلونَ * لَو نَشاءُ جَعَلنهُ أُجاجاً فَلولا تَشكرُون.» درآيه 12 فاطر/35 نيز از دو درياى شور و شيرين و منافع آن دو ياد كرده و غرض از يادآورى اين نعمت را شكرگزارى مردم دانسته است.

 آب، آيه الهى:

آيه به معناى نشان آشكارى است كه شخص را راهنمايى مى‌كند.[4] با اين‌كه همه موجودات عالَم از جمله آب، از آيات الهى است كه نشان از آفريننده آن دارد، در هيچ يك از آياتِ مربوط به آب، آفرينش يا وجود آب، آيه خدا شناسانده نشده؛ بلكه نزول آب از آسمان و درپى آن، إحياى زمين، رويش گياهان و درختان مختلف با انواع گوناگون ميوه‌ها كه درك آن براى همه افراد بشر محسوس است، از آيات الهى دانسته شده است: «هُوَ الَّذى أَنزلَ مِنَ‌السَّماءِ ماءً لَكُم مِنهُ شَرابٌ و مِنهُ شَجَرٌ فيهِ تُسيمُونَ * يُنبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرعَ و الزَّيتونَ و النَّخيلَ و الأَعنبَ و مِن كُلِّ الثَّمرت إِنَّ فِى ذلِكَ لاَيَةً لِقوم يَتفَكَّرون.» (نحل/16، 10 و 11) در اين بخش از آيات، گاه نزول آب از آسمان از نشانه‌هاى ربوبيّت مستمر الهى شناسانده شده كه چگونه خداى حكيم، آب را با تدبير و تقدير حكيمانه، به اندازه بر زمين* مرده مى‌ريزد و با آن به زمين و اهل آن حيات مى‌بخشد. (انعام/6‌، 99 و طه/20، 53 و 54) در آيه 164 بقره/2 نزول آب و در پى آن، افزون بر إحياى زمين، پراكنده شدن جنبندگان نيز از آيه‌هاى الهى شمرده شده است:«إِنَّ فِى خَلقِ‌السَّمـوتِ والأرَضِ ... و ما أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن ماء فَأحيا بِهِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِها و بَثَّ فيها مِن كُلِّ دابَّة ... لاََيـت لِقَوم يَعقِلون.» در آياتى ديگر، همين پديده، نشانه تحقّق معاد و قدرت خداوند بر احياى دوباره مردگان دانسته شده است: «و‌مِن ءَايـتِهِ أَنّكَ تَرى‌الأَرضَ خـشِعَةً فَإِذا أَنزَلنا عَليهَا الماءَ اهتَزَّت و رَبَت إِنَّ الّذِى أَحياها لَمُحىِ المَوتى إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَىء قَدير». (فصلت/41،39) «وَاللّهُ أَنزل مِنَ السَّماءِ ماءً فَأحيا بِهِ‌الأَرضَ بَعدَ مَوتِها إِنَّ فِى ذلكَ لاََيةً لِقوم يَسمَعونَ». (نحل/16،65‌؛ روم/30، 24) در آياتى ديگر، بدون تصريح به نشانه بودن، بلكه با تشبيه احياى دوباره انسان‌ها پس از مرگ به رويش گياهان* از زمين در پى نزول آب، احياى زمين با آب را نشانه قدرت خداوند بر امكان و وقوع معاد مى‌داند: «وَالَّذِى نَزَّلَ مِنَ‌السَّماءِ ماءً بِقَدَر فَأَنشَرنا بِهِ بَلدَةً مَيتاً كَذلِكَ تُخرَجون». (زخرف/43،11) نيز ق/50‌، 11؛ اعراف/7، 57‌؛ فاطر/35،9.