آدم: نخستين انسان آفريده شده از خاك و نخستين پيامبر
تسويه آدم و دميدن روح در او:
در سوره حجر/15،29 و ص/38،72 آمده است: «فَإِذَا سَوَّيتُهُ و نَفَختُ فِيهِ مِن رُّوحِى فَقَعُوا لهُ سـجِدينَ = پس وقتى او را آراستم و از روح* خود در او دميدم، پيش او به سجده درافتيد». تسويه به معناى آفرينش جوارح، اندام و تصوير صورت انسانى آدم و مهيّا ساختن جسم او براى پذيرفتن روح است و تسويه بشر از گل و صلصال، آماده ساختن جسم او براى پذيرش روح است، وروحى كه در بدن آدم دميده شده، موجودى مستقل به شمار مىرود كه هنگام تعلّق آن به بدن، با بدن نوعى اتحاد و هنگام مفارقت از بدن، استقلال دارد. اضافه روح به پروردگار، از نوع اضافه مِلكى است كه با هدف تكريم و نكوداشتِ انسان، صورت گرفته است.[22] گفته شده: دميدن روح در اينجا تمثيلى از اعطاى زندگى به مادّهاى است كه پذيراى آن شده و در حقيقت دميدنى در كار نبودهاست.[23]
برخى با استفاده از ظاهر آيه«ولَقَد خَلَقنكُم ثُمَّ صَوَّرنكُم ثُمَّ قُلنا لِلمَلـئِكَةِ اسجُدُوا لاِدَمَ...» (اعراف/ 7،11)ونيز(سجده/32،7ـ9؛انسان/76،1) ميان آفرينش جسم آدمى و صورتبندى و دميدن روح در وى، نوعى فاصله زمانى قائل شدهاند.[24]علاّمه طباطبايى با استفاده از آيه 28 و 29 حجر/15 (... إِنِّى خَـلق بَشَرًا... فَإِذا سَوّيتُهُ و نَفختُ فِيهِ مِن رُوحِى...» آفرينش تدريجى آدم را بعيد ندانسته است؛ به اين معنا كه در مرحله اوّل، جمع اجزا، در مرحله دوم، تسويه و تنظيم آنها و در مرحله سوم، نفخ روح صورت پذيرفته باشد.[25]
ابنعباس مىگويد: چون خداوند جسم آدم را آفريد، چهل سال در مكانى ميان مكّه و طايف بر همان حال بود و روح در آن دميده نشده بود و به تعبير قرآن شىء بود؛ ولى قابل ذكر نبود: «لَميَكُن شَيئاً مَذكوراً». (انسان/76، 1) به نقلى ديگر، چهل سال به صورت «طين» ، چهل سال «حمإ مسنون» و چهل سال به صورت «صلصال» بر وى گذشت و آنگاه در او روح دميده شد.[26]
این وبلاگ جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی وترویج آن ایجاد گردیده است امید است که بتوانیم گامهای موثر در جهت اعتلاء فرهنگ قرآنی برداریم لذا از تمامی شما عزیزان استدعا دارم مرا دراین حرکت خداپسندانه مساعدت ویاری نمایید متشکرم.