ویژه نامه اربعین حسینی
اینکه می بینیم برخورد یزید با اهل بیت علیهم السلام به یک باره دگرگون می شود و رسما از کار عبیدالله بن زیاد برائت می جوید و او را مورد لعن و نفرین قرار می دهد و بعد از چندی کاروان حسینی را با عزت و احترام روانه مدینه می کند؛ همه گویای این حقیقت است که نهضت سرخ حسینی و افشاگری های امام سجاد و زینب کبری سلام الله عیلهم به سرعت ثمر داد و حق بر باطل پیروز شد.
در ادامه به برخی از این رویدادها که نشان از ثمر بخشی نهضت حسینی دارد اشاره می کنیم:

روى گردان شدن مردم از یزید
کتاب تذكرة الخواصّ به نقل از ابن ابى الدنیا می نویسد: هنگامى كه یزید با چوب دستى بر دندان هاى پیشینِ حسین علیه السلام زد و این شعر حُصَین بن حُمام مُرّى را خواند:
شكیب ورزیدیم و شكیبایى، خوى ماست
و شمشیرهایمان ، سر و مچ دست را مى بُرَند.
سرِ كسانى را مى شكافیم كه محبوب ما هستند؛
ولى آنان، نافرمان ترین و ستمكارترین بودند.
مجاهد مى گوید: به خدا سوگند ، هیچ كس میان مردم نمانْد، جز آن كه یزید را دشنام داد و سرزنش كرد و رهایش نمود.(1)
پشیمانى یزید
تاریخ طبرى به نقل از یونس بن حبیب جَرمى می نویسد: هنگامى كه عبید اللّه بن زیاد، حسین بن على علیه السلام و پسران پدرش را كُشت، سرهاى آنان را براى یزید بن معاویه فرستاد. یزید، در ابتدا از كشتن آنان شادمان شد و جایگاه و منزلت عبید اللّه بن زیاد در نزد او بالا رفت؛ ولى طولى نكشید كه بر كشتن حسین علیه السلام پشیمان شد و مى گفت:
چه مى شد اگر به خاطر پاسداشت احترام پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و رعایت حقّ او و خویشاوندى حسین با او، آزار حسین را تحمّل مى كردم و او را با خود در خانه ام، جاى مى دادم و حرف او را در آنچه مى خواست، قبول مى كردم، حتّى اگر این كار، ننگ و سستى اى براى من به شمار مى آمد؟!
خداوند، ابن مرجانه را لعنت كند كه او، حسین را بیرون راند و ناگزیرش كرد ... و او را كُشت و با كُشتن او، مرا منفور مسلمانان كرد و تخمِ دشمنى با من را در دل هاى آنان كاشت و نیك و بدِ مردم، كشته شدنِ حسین را به امر من، بزرگ مى شمُرَند و از من، نفرت دارند. مرا با ابن مَرجانه، چه كار؟! خدا او را لعنت كند و بر او خشم گیرد!(2)
دادن اجازه عزادارى براى شهیدان
کتاب الطبقات الكبرى می نویسد: یزید، فرمان داد تا زنان اسیر را بر زنان خود ، وارد كنند و به زنان خاندان ابو سفیان فرمان داد كه سه روز براى حسین علیه السلام عزادارى كنند. هیچ زنى از آنان نمانْد، مگر آن كه او را در حال گریه و فغان كردن مى دیدى. آنان، سه روز بر حسین علیه السلام، نوحه سرایى كردند .
امّ كلثوم، دختر عبد اللّه بن عامر كه آن زمان، همسر یزید بن معاویه بود نیز بر حسین علیه السلام گریست و یزید گفت: سزاست كه او بر بزرگ قریش و سَرور آنان، بلند بگِرید .(3)
تاریخ طبرى به نقل از حارث بن كعب می نویسد : زنان، بیرون آمدند تا به خانه یزید، وارد شدند و زنى از خاندان معاویه نمانْد، مگر آن كه با گریه و نوحه بر حسین علیه السلام به استقبال آنان آمد. آنها سه روز بر او، مجلس عزا به پا داشتند.(4)
سید بن طاووس در کتاب الملهوف خود می نویسد: زنى از هاشمیان كه در خانه یزید بود ، به زارى كردن بر حسین علیه السلام پرداخت و مى خواند: وا حسینا ! وا حبیبا! وا سیّدا! اى سَرور اهل بیت! اى فرزند محمّد ! اى بهار بیوگان و یتیمان! اى كُشته به دست فرزندانِ حرام زادگان !
راوى مى گوید: آن زن ، هر كس را كه [صدایش را] شنید ، به گریه انداخت.(5)
پی نوشت ها:
1. تذكرة الخواصّ : ص 262
2. تاریخ الطبری : ج 5 ص 5ظ 6
3. الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج 1 ص 489
4. تاریخ الطبری : ج 5 ص 462
5. الملهوف : ص 213
این وبلاگ جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی وترویج آن ایجاد گردیده است امید است که بتوانیم گامهای موثر در جهت اعتلاء فرهنگ قرآنی برداریم لذا از تمامی شما عزیزان استدعا دارم مرا دراین حرکت خداپسندانه مساعدت ویاری نمایید متشکرم.