2-طعام بهشتی
در دین اسلام حضرت مریم از جمله معدود زنانی است که به مقام کمال و مطلوب انسانی دست یافته است. 
کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّى لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ 
زکریا هر بار که در محراب بر او وارد مى‏شد، نزد او [نوعى‏] خوراکى مى‏یافت. [مى‏] گفت: «اى مریم، این از کجا براى تو [آمده است؟ او در پاسخ مى‏] گفت: «این از جانب خداست، که خدا به هر کس بخواهد، بى‏شمار روزى مى‏دهد.» 
[رزقى که همواره نزد مریم بوده رزق معمولى و عادى نبوده است‏]
و در این جمله،" رزقا" را بدون الف و لام آورده و این اشاره است به اینکه رزق نامبرده، طعام معهود در بین مردم نبوده، هم چنان که بعضى هم گفته‏اند: هر وقت زکریا به مریم سر مى‏زد، میوه زمستانى را در تابستان و میوه تابستانى را در زمستان نزد او مى‏دید.
مؤید این حکایت این است که اگر رزق نامبرده از طعام‏هاى معمول آن روز و طعام موسمى بود، نکره آمدن" رزقا" این معنا را مى‏رساند، که زکریا هیچوقت اطاق مریم را خالى از طعام نمى‏دید بلکه همواره نزد او رزقى را مى‏یافت، و در این صورت زکریا از پاسخ مریم قانع نمى‏شد، براى اینکه پاسخ مریم این بود که این رزق از ناحیه خداست، و از ناحیه خدا بودن رزق اختصاص به رزق مریم ندارد، رزق همه مردم از ناحیه خدا است و جا داشت دو باره زکریا بپرسد این رزقى که خدا روزیت کرده به وسیله چه کسى به تو رسیده، چون ممکن است افرادى از مردم که به معبد آمد و رفت دارند برایش آورده باشند، پس از اینکه مى‏بینیم زکریا از پاسخ مریم قانع شده، معلوم مى‏شود رزق نامبرده رزق معمولى نبوده است. 
3-برتری مریم برزنان عالم
تنها بانویی که در قرآن کریم به نام خاص اوتصریح شده است وبا کمال تجلیل از وی سخن به میان امده است ،حضرت مریم (ع) است :
وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمینَ 
و [یاد کن‏] هنگامى را که فرشتگان گفتند: «اى مریم، خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برترى داده است.» 
اولین نکته شایان ذکر درباره آیه مزبور آن است که اصطفای اول چون بدون حرف جر استعمال شده ,اصطفای نفسی است واصطفای دوم که با (علی )استعمال شده ،استعمال قیاسی است .بنابرین ( إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ )یعنی تو صفوه وبرگزیده و مختار وبر چیده شده ی خدایی ،(و اصْطَفاکِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمینَ)یعنی نه تنها تو صفوه وبرجسته ای ،بلکه بر همه ی زنان علم برتری ،وچون کلمه( عَلى‏ نِساءِ الْعالَمینَ)مطلق است ,نمی توان گفت که مریم (ع) نسبت به زنان عصر خود مصطفی وبرجسته بود.اطلاق آیه آن است که نسبت به همه ی زنان جهان برجستگی دارد،لیکن درزمینه خاص ،یعنی از این جهت در بین زنان عالم مورداصطفای خاص است که بتواند بدون داشتن همسر مادر شود 
دومین نکته این که کسانی که کلام ملائک رابشنوند وتردیدنکنندکه این کلام ملائکه است]محدثند،چنانکه از آیه مزبور به خوبی برمی آیدکه مریم (ع)محدثه است. نکته دیگرآنکه باتوجه به آیه 
یا مَرْیَمُ اقْنُتی‏ لِرَبِّکِ وَ اسْجُدی وَ ارْکَعی‏ مَعَ الرَّاکِعینَ 
اى مریم، فرمانبرِ پروردگار خود باش و سجده کن و با رکوع‏کنندگان رکوع نما.» 
که پس از آیه مزبورآمده است شاید بتوان گفت :آن برجستگی های سه گانه ،یعنی برگزیدگی ،مطهره بودن وبرتری زنان عالم ,محصول این بندگی های سه گانه باشد ،بنابر این خدای سبحان به حضرت مریم می فرماید :اگر میخواهی این فضایل مستدام بماندعلل واسباب آن رااستمرار ببخش ؛از پروردگارت اطاعت کن وسجده کن وبانمازگزاران نماز بخوان. 
4-عبادت زاهدانه و متواضعانه
عبادت زاهدانه و متواضعانه حضرت مریم علیهاالسلام در میان قوم متعصب و متحجّر، با ملامت و مرارت های بی شماری همراه بود. لیک آن بانو بر استقامت محقانه خویش پای فشرد و ظفر یافت.
وَاذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ اِذِانْتَبَذَتْ مِنْ اَهْلِها مَکانَا شَرقیّا. 
«در این کتاب مریم را یاد کن آن دم که در مکانی در طرف شرقی مسجد از کسان خود کناره گرفت.»
علاوه بر طعام بهشتی که در محراب عبادت نصیب او می گردید، در هنگام وضع حمل هم مورد التفات کریمانه حضرت حق قرار گرفت و کرامات کم نظیری شامل حال او گردید:
اولاً: جاری شدن چشمه آب گوارا در زیر پای آن محدثه.
فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلاَّ تَحْزَنی‏ قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا 
پس، از زیر [پاى‏] او [فرشته‏] وى را ندا داد که: غم مدار، پروردگارت زیر [پاى‏] تو چشمه آبى پدید آورده است. 
ثانیا: با روئیدن رطب تازه بر درخت نخل فرتوت و خشکیده بارقه امید دمیده گشت. بنابراین با عنایات بی شائبه خداوند برای یک مادر با عفاف، هم غذا مهیا شد، هم آب گوارا!
وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا 
و تنه درخت خرما را به طرف خود [بگیر و] بتکان، تا بر تو خرماى تازه مى‏ریزد. 
فَکُلی‏ وَ اشْرَبی‏ وَ قَرِّی عَیْناً فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولی‏ إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا 
و بخور و بنوش و دیده روشن دار. پس اگر کسى از آدمیان را دیدى، بگوى: «من براى [خداى‏] رحمان روزه نذر کرده‏ام، و امروز مطلقاً با انسانى سخن نخواهم گفت.» 
5-قضیه پدر نداشتن حضرت عیسی (ع) 
قضیه پدر نداشتن حضرت عیسی (ع) در قرآن مجید به صورت مسئله ای تاریخی نقل شده است . حاکی از اینکه مردم بر سر حضرت مریم که شوهری نداشته است ، فریاد کشیده و او را به بی عفتی متهم کرده اند از این رو لازم شده است که او روزه سکوت بگیرد تا خود نوزاد به قدرت خدای متعال به سخن آید و از مادرش رفع تهمت کند.
فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَها تَحْمِلُهُ قالُوا یا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئاً فَرِیًّا (یا أُخْتَ هارُونَ ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما کانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا 
پس مریم در حالى که نوزادش را در آغوش گرفته بود، او را به نزد بستگان خود آورد. گفتند: اى مریم! به راستى کار بسیار ناپسندى مرتکب شده‏اى.
اى خواهر هارون! پدرت مرد بدى نبود و مادرت (نیز) بدکاره نبود.
6-صدیقه بودن حضرت مریم
مَا الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ اِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ اُمُّهُ صِدِّیقَةٌ کانا یَاکُلان الْطَّعامَ اُنْظُرْ کَیْفَ نبیِّنُ لَهُمُ الایاتِ ثُمَّ انْظُرْ انّی یُوفَکوُنَ. 
«عیسی پسر مریم به جز پیامبری نیست که پیش از او نیز پیامبرانی بودند و مادرش زنی راستگو بود، هر دو (مانند مردمان) غذا می خوردند، بنگر چگونه آیات خود را برای آنان بیان می کنیم، و سپس بنگر چگونه روی بر می گردانند.»
خداوند کریم عیسای پیغامبر را فرزند زنی یاد می کند که او در صداقت و سلامت گفتار و کردار شهره زمانه است.
و آن دو را از سلک خاکیان می نامد که با تهذیب و تأدیب نفس خویش با افلاکیان محاوره و مراوده ای دیرینه داشتند.
از دامن حضرت مریم علیهاالسلام راستگو و درست کردار، پیامبری چون عیسی مسیح علیه السلام عروج می کند. 
نتیجه
عوامل مؤثّر در تربیت معنوی حضرت مریم عبارتند از:
الف- روح پاک مادر. «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ»
برای پرورش کسی مانند مریم (ع) که مادرپیامبری چون حضرت مسیح خواهد شد ،شرایطی لازم است
چشم پوشیدن مادر ازهمه ی حقوق خویش و وقف فرزند در راه خدا 
2-فرزند رابه خداسپردن ،برای تربیت صحیح(خدای تکفل زکریا (ع) نشان داد که برای تربیت فرزند صالح به مربی ومعلمی چون زکریا نیاز است)
3اجابت دعای مادر از ناحیه خدای سبحان 
ب-جسم سالم. «نَباتاً حَسَناً» 
پ-تعلیم و تربیت الهى. 
ج-«کَفَّلَها زَکَرِیَّا»حضرت مریم در محیطی امن وروحانی وبه دست انسانی شایسته والهی چون زکریا تربیت شد
دال- تغذیه پاک. «وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً» که در تاریخ آمده است: )کوتاه سخن اینکه آن چه از اهداف تربیتی داستان حضرت مریم علیهاالسلام می آموزیم آن است که با اندیشه دینی و دست یابی به هدف نهایی و کمال معنوی که همان قرب به حق می باشد، باید مجدّانه و مدبّرانه گام برداشت تا مراد حاصل آید.
حضرت مریم علیهاالسلام با استعانت از درگاه خداوند منان، مکنونات قلبی خویش را به اطاعت بی قید و شرط آفریدگار هستی در آورد.
بنابراین شایسته است همه زنان و مردان عالم، کردار و رفتار هدفمند آن بانوی نمونه را، به عنوان الگوی تربیتی و اخلاقی، سرلوحه کار خویش قرار دهند.


پی نوشت ها
التحریم : 12 
.عبدالله،جوادی آملی،تسنیم،قم،مرکزنشراسرا1387 ه.ش چاپ اول ج14ص.97(و عمران بن ماثان بن عازور بن صاروى ابن الردى بن آسال بن عازور بن النعمان بن أیبون بن روبائیل بن سلیتا بن أوباخش و هو ابن لوبانیة بن بوشنا بن أیمن بن سلتا بن حزقیل بن یونس بن متى بن إیحان ابن بانومر بن عوریا بن معققا بن أمصیا بن نواسر بن حزالى بن یهورم بن یوسقط ابن أسا بن راخیعم بن سلیمان بن داود بن أتسى بن عوید بن عمى ناذب بن رام ابن حضرون بن قارص بن یهوذا بن یعقوب بن إسحاق «1» بن إبراهیم- علیهم السلام(بلخی، مقاتل بن سلیمان تفسیر مقاتل بن سلیمان،.بیروت.داراحیاالتراث1423ق. ج‏4، ص: 380
قال و حدثنی أبی عن الحسن بن محبوب عن علی بن رئاب عن أبی بصیر عن أبی عبد الله ع قال إن قلنا لکم فی الرجل منا قولا فلم یکن فیه کان فی ولده أو ولد ولده فلا تنکروا ذلک إن الله أوحى إلى عمران أنی واهب لک ذکرا مبارکا یبرئ الأکمه و الأبرص و یحیی الموتى بإذنی و جاعله رسولا إلى بنی إسرائیل فحدث بذلک امرأته حنة و هی أم مریم فلما حملت بها کان حملها عند نفسها غلاما «فَلَمَّا وَضَعَتْها أنثى قالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُها أُنْثى‏ ... وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى‏» لأن البنت لا تکون رسولا یقول الله «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ» فلما وهب الله لمریم عیسى ع کان هو الذی بشر الله به عمران و وعده إیاه فإذا قلنا لکم فی الرجل منا شیئا فکان فی ولده أو ولد ولده فلا تنکروا ذلک. (قمی علی بن ابراهیم.تفسیر قمی قم دارالکتب،1367ش، ج‏1، ص: 101)
عبدالله،جوادی آملی،تسنیم ج14،ص136
همان 137
آل‏عمران : 35 
قرائتی ,محسن، تفسیر نور، تهران.مرکزفرهنگی درسهایی از قرآن 1383.ش ج‏2، ص: 50
اآل‏عمران : 35
قرائتی ,محسن، تفسیر نور, ج‏2، ص: 50
(عبدالله،جوادی آملی،تسنیم ج14ص.145 وبراساس روایت از تفسیر عیاشی (عن حفص البختری عن أبی عبد الله ع فی قول الله «إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ ما فِی بَطْنِی مُحَرَّراً» المحرر یکون فی الکنیسة و لا یخرج منها فَلَمَّا وَضَعَتْها أنثى «قالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُها أُنْثى‏ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى‏» إن الأنثى تحیض فتخرج من المسجد و المحرر لا یخرج من المسجد( عیاشی،محمدبن مسعود،کتاب التفسیر،تهران ،چاپخانه علمیه1380ق.، ج‏1، ص: 171)
آل‏عمران : 36 
عبدالله،جوادی آملی،تسنیم ج14،ص.137
، مترجمان، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القران،تهران ،1360ش،اتشارات فراهانی ج‏4، ص: 51
تحریم :12
سوره نساء، آیه 156
سوره انبیاء، آیه 91
، آلوسی ،سید محمود ، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم،بیروت ،دارالکتب العلمیه 1415 ق . ، ج‏14، ص: 359 
همان
سوره مائده، آیه 75
موسوی همدانی ،سید محمدباقر ، ترجمه تفسیر المیزان،قم ،انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374 ش ج‏19، ص: 580
سوره آل عمران، آیه 43.
موسوی همدانی ،سید محمدباقر ، ترجمه تفسیر المیزان ، ج‏19، ص: 580
آل‏عمران : 37
موسوی همدانی ،سید محمدباقر ، ترجمه تفسیر المیزان ، ج‏3، ص: 274
آل‏عمران : 42 
. جوادی آملی ,عبدالله؛تفسیر موضوعی قرآن کریم (سیره یپیامبران (علیهم السلام) در قرآن ,قم ه.ش11379,مرکز نشر اسراء, چاپ دوم ج6-7, ص372 و بلخی، مقاتل بن سلیمان تفسیر مقاتل بن سلیمان ، ج‏1، ص: 275
همان 
آل‏عمران : 43 
ه جوادی آملی ,عبدالله؛تفسیر موضوعی قرآن کریم .ص374
مریم:16
مریم : 24 
مریم : 25 
مریم : 26 
مریم:28-27
مائده:75
قرائتی ,محسن، تفسیر نور ، ج‏2، ص: 53
منابع وماخذ
1-قرآن کریم
2-آلوسی ،سید محمود ، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم،بیروت ،دارالکتب العلمیه 1415 ق . ، ج‏14، 
3- بلخی، مقاتل بن سلیمان تفسیر مقاتل بن سلیمان،.بیروت.داراحیاالتراث1423ق. ج‏4، 
4- جوادی آملی ,عبدالله؛تفسیر موضوعی قرآن کریم (سیره یپیامبران (علیهم السلام) در قرآن ,قم ه.ش11379,مرکز نشر اسراء, چاپ دوم ج6-7, 
5- جوادی آملی ,عبدالله، ،تسنیم،قم،مرکزنشراسرا1387 ه.ش چاپ اول ج14
6- عیاشی،محمدبن مسعود،کتاب التفسیر،تهران ،چاپخانه علمیه1380ق.، ج‏1، ص: 171)
7- قرائتی ,محسن، تفسیر نور، تهران.مرکزفرهنگی درسهایی از قرآن 1383.ش ج‏2،
8- قمی علی بن ابراهیم.تفسیر قمی قم دارالکتب،1367ش، ج‏1، ص: 101)
9-مترجمان، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القران،تهران ،1360ش،اتشارات فراهانی ج‏4، 
10-موسوی همدانی ،سید محمدباقر ، ترجمه تفسیر المیزان،قم ،انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374 ش ج‏19،