فلسفه حلال‌زادگي امام جماعت

فلسفه حلال‌زادگي امام جماعت


علما و فقهاي دين مي‌فرمايند: امام جماعت بايد چند شرط و ويژگي داشته باشد و از جمله‌ي اين شروط، حلال زاده بودن امام جماعت است.[1]


عمامهبحث در اين موضوع را در دو محور پي مي‌گيريم.

الف. دلايل شرط حلال‌زادگي:

2 اجماع[2]: تمام علماي شيعه مي‌فرمايند: امام جماعت بايد حلال زاده باشد[3] و يا حداقل زنازاده بودن او معلوم نبوده باشد،[4] پس اقتدا کردن به کسي که يقين داريم زنازاده است و حلال زاده نيست، جايز نيست.[5]

2- احتياط: شيخ طوسي (ره) در کتاب “خلاف” دليل دوم اشتراط حلال زاده بودن امام جماعت را احتياط[6] مطرح مي‌فرمايد. منظور ايشان از احتياط، همان قاعده‌ي اشتغال است؛ يعني اگر يقين به حکمي؛ مثل واجب بودن نماز بر خودمان، داشته باشيم و شک کنيم با اقتدا به امامي که حلال زاده نيست وجوب نماز ساقط مي‌شود يا نه؟ براي حصول يقين به سقوط تکليف، بايد در مورد امامت زنازاده احتياط نماييم و به او اقتدا نکنيم.

ادامه نوشته

لقمه ای که خاصیت آهن ربایی دارد

لقمه ای که خاصیت آهن ربایی دارد !


معصیت‌ها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرّات آهن است، وقتی كه انسان در وجودش لقمه حرام نباشد، می‌تواند از كنار معصیت‌ها عبور كند و خود را نگه دارد، امّا وقتی كه لقمة حرامی را خورد، از كنار معصیت كه می‌گذرد، مجذوب آن می‌شود، این خاصیت درونی نان و لقمه حرام است.


لقمه حرامآهن ربا، ذرّه آهن را هر كجا كه باشد، به سمت خود می‌كشد. اگر یك مقدار پنبه را از كنار یك آهن ربا عبور دهید، آهن ربا كششی نسبت به پنبه ندارد، امّا اگر مقداری خرده آهن را درون پنبه قرار دهیم، در این حالت پنبه به سمت آهن ربا كشیده شده و جذب آن می‌شود.در این‌جا خود پنبه جذب نمی‌شود؛ بلكه براده‌های آهنی كه با خود آهن ربا هم جنس هستند، به سمت آن كشیده می‌شوند.معصیت‌ها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرّات آهن است، وقتی كه انسان در وجودش لقمه حرام نباشد، می‌تواند از كنار معصیت‌ها عبور كند و خود را نگه دارد، امّا وقتی كه لقمة حرامی را خورد، از كنار معصیت كه می‌گذرد، مجذوب آن می‌شود، این خاصیت درونی نان و لقمه حرام است.

ادامه نوشته

اوقات روز را چگونه بايد تقسيم کرد؟

اوقات روز را چگونه بايد تقسيم کرد؟


مروري بر برخي سخنان امام موسي کاظم (عليه السلام) براي سامان دادن به يک زندگي اسلامي.


جهان روز شب آن حضرت درباره عقل و خرد و آثار آن، مطالبي بر اساس آيات قرآن، به يکي از شاگردان خود به نام «هشام» آموخت که از مجموعه آن‌ها از سي فراز تشکيل مي‌شود، که در يکي از فرازهاي آن اين چنين آمده است:

- «اي هشام، براي هر چيزي راهنمايي است و راهنماي عقل انديشيدن است و راهنماي انديشيدن نيز خاموشي است و براي هر چيزي مرکبي است و مرکب عقل تواضع و فروتني است، براي ناداني تو همين بس که کاري انجام دهي که از آن نهي شده‌اي».

- «بهترين بخشش‌ها، ياري مظلوم است».

- «هميشه حق بگوئيد گرچه به زيان شما باشد».

- «کمک کردن به ناتوان بهترين صدقه است».

- «مهرورزي و دوستي با مردم، نصف عقل است».

- «نماز نافله راه نزديک شدن هر مومني به خداوند است».

- «با ستمگر سخت‌گير باش تا حق ستمديده را از او بگيري».

- «هر که مي‌خواهد که قوي‌ترين مردم باشد بر خدا توکل نمايد».

- «کسي که بريز و بپاش و اسراف کند، نعمت او از بين مي‌رود».

- «از شوخي [بي‌مورد] بپرهيز، زيرا که شوخي، نور ايمان تو را مي‌برد».

- «هرگاه پيشوا و زمامدار پاکي يافتيد خدا را بر اين نعمت شکر گزاريد».

- «چيزي نيست که چشمانت آن را بنگرد، مگر آن که در آن پند و اندرزي است».

- «مؤمن همانند دو کفه ترازوست، هرگاه به ايمانش افزوده گردد، بلايش افزوده شود».

- «هر که خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب روز قيامت را از او باز مي‌دارد».

ادامه نوشته

رسول اکرم(ص)،قرآن ممثّل برای امّت

رسول اکرم(ص)،قرآن ممثّل برای امّت


اگر بخواهیم اخلاق، سیره، افکار، عقیده و عمل پیغمبر را بنویسیم می‏شود قرآن و اگر خواستیم قرآن را به صورت انسانی کامل درآوریم می‏شود پیغمبر، از این‏رو پیغمبر، قرآن ناطق است و قرآن، پیغمبر صامت، و گفته شده: «کان خُلقه القرآن» هرچه پیغمبر دارد از قرآن و هرچه قرآن فرموده او عمل کرده است و فرق این دو کتاب و دو قرآن و دو انسان همان تدوین و تکوین است.


پيامبر حضرت محمد (ص)خدای سبحان درباره پیغمبر می‏فرماید: چنانچه بر او مقدم شدید و هوای خود را بر وحی او تحمیل کردید در حقیقت قرآن را پشت سر انداخته‏اید، اقتدا به پیغمبر، اقتدا به قرآن است چون پیغمبر قرآن ممثّل است و طرد پیغمبر طرد قرآن و آن کسی که می‏گوید : «حسبنا کتاب الله» پیغمبر را طرد کرده و به منزله آن است که بگوید: «حسبنا أهوائنا» [ما را هوای نفسمان بس] و اگر گفت: «إن الرجل لیهجر» یعنی «إن القرآن لیهجر» (معاذالله)، ممکن نیست کسی پیرو پیغمبر باشد و بگوید قرآن منهای پیغمبر را قبول دارم! چون قرآن‏منهای پیغمبر یعنی قرآن منهای قرآن.از این‏رو خدای سبحان همان وصفی را که برای پیغمبر قایل است برای قرآن قایل است: صفت «مصدّق» از صفات مشترک پیغمبر و قرآن است.

ادامه نوشته

سؤال های بنی اسرائیلی ممنوع

سؤال های بنی اسرائیلی ممنوع!

کرسی های آزاد اندیشی؛ چگونه؟


در نوشتار پیش به بررسی پرسشگری به ویژه در قالب مناظرات دینی پرداختیم و برخی از شرایط و ویژگی های آن از دیدگاه امامان شیعه(علیهم السلام) را بیان نمودیم. در این نوشتار می کوشیم این موضوع را با توجه به مباحث کرسی های آزاداندیشی در دانشگاهها مورد تأمل قرار دهیم.


سوال یک پیشنهاد خوب!

چند سال پیش حدود سال 81 جمعی از دانشجویان در نامه ای خطاب به رهبر معظم انقلاب نظر ایشان را درباره راه اندازی کرسی های آزاداندیشی در دانشگاهها جویا شدند که معظم له طی نامه ای مبسوط به بیان دیدگاههای خویش در این باره پرداختند و در ضمن آن پاسخ از این ایده و پیشنهاد و استقبال نمودند. البته ایشان برخی از شرایط و ویژگی هایی را برای این امر یادآور شدند که در راستای اجرای صحیح و مناسب این طرح است. این موضوع انگیزه ای است که باری دیگر در منابع اسلامی به جستجو پرداخته و زوایای پنهان و باریک این روش مورد پسند و مقبول امامان شیعه را مورد واکاوی قرار دهیم.

ادامه نوشته

معنای وضو از زبان حاج اسماعیل دولابی

معنای وضو از زبان حاج اسماعیل دولابی


گفته‌ها و ناگفته‌هایی از مردی که از دین درکی متفاوت داشت وضو که می‌گیری خودت وضو بگیر. صورت وجه الله است. وجه خداست. مگر نمی‌بینی در حج به زن‌ها می‌گویند صورتتان را نپوشانید.


وضو بنانامعنای وضو را بفهمید!

وضو می‌گیری، معنایش را نمی‌دانی؟ وقتی وضو می‌گیری اول صورتت را می‌شویی. چون می‌خواهی بروی نماز بخوانی، دو دفعه آب می‌ریزی و کاملاً می‌شویی که تمیز شود. زیرا داری وجه خدا را زیارت می‌کنی، یا وجه خدا را می‌شویی. باید تمیز باشد، گرد و خاک نداشته باشد. بعد دست راست را می‌شویی.

وقتی دست راستت را می‌شویی، می‌توانی همه‌ی مؤمنین و مؤمنات را در این کار شریک کنی. چطور وقتی سفره می‌اندازی، خداوند یاد داده است و همه‌ی مؤمنین و مؤمنات را میهمان می‌کنید، موقع وضو نیت کنید و مؤمنین و مؤمنات را تمیزشان کنید. مرحوم کوهستانی وقتی وضو می‌گرفت نیم ساعت، سه ربع طول می‌کشید. او شکاک نبود که بگوید درست نشد، برای مؤمنین کاسبی می‌کرد.

ادامه نوشته

وابستگی نیت به ارزش عمل

وابستگی نیت به ارزش عمل!


دین می خواهد جان و روح آدمی را به صلاح و کمال برساند. عمل که مال بدن است و بدن هم که می پوسد و از بین می رود و عمل هم به دنبالش! آنچه همراهِ جان باقی می ماند، مَلَکات حاصله ی از اعمال و راسخه ی در لوحه ی جان است؛ چه مَلکات رذیله و چه مَلکات فاضله!!


چشم چشمان بسته نقش والای نیّت

دین، روی موضوع نیّت و انگیزه ی عمل تکیه ی جدّی دارد. یک فرق اساسی بین قانون های بشری با قانون الهی همین موضوع نیّت است. در قانون بشری تمام توجّه، روی کار و عمل است و نیّت و انگیزه اصلاً به حساب نمی آید. مثلاً باید مالیات به دولت بپردازی، حالا راضی باشی یا نباشی. سرباز در شرایط لازم باید به میدان جنگ برود چه با رضا و رغبت و چه با عدم رضا و کراهت. امّا در قانون الهی تمام توجّه، روی نیّت و انگیزه ی کار است. دین، تنها روی خودِ عمل حسابی باز نمی کند؛ بلکه به حساب نیّت، برای عمل ارزش قائل می شود.

دین می گوید: اگر انفاق مال، تحت عنوان خمس و زکات و... انجام می دهی باید نیّتِ امتثالِ امر خدا داشته باشی وگرنه در نزد خدا مقبول نخواهد بود. اگر به میدان جنگ می روی باید تحتِ عنوان جهاد فی سبیل الله و اطاعت فرمان خدا بروی وگرنه ارزشی نخواهد داشت و احیاناً قتیل الحمار و مهاجر امّ قیس حساب خواهی شد.

ادامه نوشته

نماز خواندن با دست باز یا بسته ؟


آیت‌الله العظمی سبحانی به سئوالی پیرامون چرایی اقامه نماز با دست باز از سوی شیعه و نیز بستن دست‌ها از سوی اهل سنت، با ذکر پیشینه این مسأله پاسخ گفتند.


نماز جماعت

چرا شیعیان با دست باز نماز می‌خوانند؟

قرار دادن دست راست بر روی دست چپ در نماز (دست بسته نماز خواندن) از اموری است که استحباب آن بین فقهای سه مذهب از مذاهب چهارگانة اهل سنّت مشهور است.

فرقه مالکیّه بر خلاف سه مذهب دیگر (شافعی، حنبلی، حنفی) می‌گویند: آویختنِ دست‌ها در نمازهای واجب، مستحب است، قبل از مالکی‌ها نیز جماعتی همین قول را گفته‌اند که از آن جمله‌اند: عبداللّه بن زبیر، سعید بن مسیّب، سعید بن جبیر، عطاء، ابن جریح، نخعی، حسن بصری، ابن سیرین و جماعتی از فقها امّا مشهور بین شیعه امامیّه آن است که قرار دادن دست‌ها روی یکدیگر در نماز، حرام، و موجب بطلان نماز است و به ندرت از فقهای شیعه کسی قائل به کراهت شده، مانند ابو الصلاح حلبی در کافی. [1]

ادامه نوشته

راه تشخیص نشاط کاذب و حقیقی

راه تشخیص نشاط کاذب و حقیقی

لبخند زيبا


انسان‌ها برای به دست آوردن لحظات شاد زندگی، به لذت‌هایی روی می‌آورند که در واقع زاینده شادی نشاط کاذب است و روح و جسممان را آسیب می‌زند. بسیاری از لذت‌های آنی صدمه‌های شدیدی به ما می‌زنند که این لذت‌ها ارزش و لذت واقعی زندگی را خدشه دار می‌کنند. مثلاً شخصی که برای لذت‌های آنی خود مداوماًسیگار می‌کشد وبا توصیه‌های فراوان پزشکان مبنی بر ترک سیگار و خطرات آن عمرخود را کوتاه می‌کند و در تمام عمر با بیماری هیچ نوع لذتی از زندگی نمی‌برد آیا درست زندگی می‌کند.


آری ما برای شاد بودن خود به لذت‌های آنی و حرام روی می‌آوریم که ثمره‌ای جز نابودی روح و جسممان ندارد. کتاب‌هایی بنام فرهنگ لغات موجود است که به معنای کلمات در هر زبانی می‌پردازد، مثلاً برای شادی یک یا چند معنا ارائه داده است اما ما برای یک زندگی درست نیاز داریم که با فرهنگ لغات قرآنی آشنا شویم و ببینیم که خداوند برای شادی چه معنایی را بیان کرده است و اگر بخواهیم درست صحیح زندگی کنیم باید در چهارچوب دین که بهترین راه و روش زندگی است عمل نماییم تا آسیب نبینیم و راه‌های رشد و تکامل را راحت تر طی کنیم.                       

ادامه نوشته

دلیل محرومیت از نوافل و مستحبات

دلیل محرومیت از نوافل و مستحبات!


در روایت آموزنده‌ای آمده است: شخصی از امیرالمؤمنین امام علی (علیه‌السلام) سؤال کرد که چرا من از شب خیزی و از خواندن نافله سحر محرومم؟ امیرالمؤمنین جواب خیلی ساده‌ای داد، فرمود: «انت رجل قد قیدتک ذنوبک؛ مردی هستی که گناهانت، دست و پایت را به غل و زنجیر بسته‌اند، نمی‌گذارند بلند شوی.» این خیلی عجیب است و خود یک حقیقتی است. «محرومم» معنایش این است که نه فقط بیدار نمی‌شوم، بیدار هم که بشوم نمی‌توانم بلند شوم. فرمود : یک غل و زنجیر نامرئی به دست و پایت هست، خودت هم نمی‌دانی. یعنی اگر می‌خواهی بلند شوی اول باید آن غل و زنجیرها را باز کنی. بندهای نامرئی به دست و پایت زده شده؛ تا آن‌ها را باز نکنی، نمی‌شود. باز کردن آن‌ها یعنی چه؟ یعنی قبلاً توبه کردن، خود را پاک کردن و شستشو دادن، تا بعد خداوند چنین توفیقی به تو بدهد.


فقر ،ناپیدای آشناخداوند هیچ عملی را برای انسان حرام نکرده مگر آنکه آن عمل مفاسد و ضررهایی برای فرد و اجتماع دارد. برخی از این آثار سوء مربوط به بعد معنوی زندگی انسان‌ها می‌باشند.

محرومیت از انجام اعمال صالح

هر عمل صالح که در نزد خداوند پذیرفته شود و عاملی همچون گناه آن را نسوزاند، انسان را رشد می‌دهد و به کمال نزدیک می‌کند. توفیق انجام اعمال صالح و حفاظت آن‌ها، برای هر کسی پدید نمی‌آید. لطف خداوند در دادن توفیق عمل صالح، شامل کسانی است که از گناه پرهیز می‌کنند. امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «ان الرجل یذنب فیحرم صلوة اللیل وان عمل السییء اسرع فی صاحبه من السکین فی للحم»: همانا شخص گناهی می‌کند و در اثر آن از نماز شب محروم می‌شود و تأثیر کار بد در عامل آن از تأثیر کارد در گوشت سریع‌تر است.

ادامه نوشته

جوانی؛ بهاری برای خودسازی

جوانی؛ بهاری برای خودسازی


از نگاه قرآن و احادیث اسلامی، جوانی؛ بهار زندگی و بهترین فرصت برای خود سازی و سازندگی است. این فرصت به قدری ارزشمند است که در قیامت حسابرسی جداگانه از ایام عمر دارد. اما کمتر جوانی است که تا خزان پیری‌اش فرا نرسد ارزش بهار جوانی را آن گونه که شایسته است بشناسد.


جوان پسرامیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «انما قلب الحدث کالارض الخالیه ما القی فیها من شی قبلته؛ همانا دل جوان، مانند زمین خالی است که هر چه در آن افکنده شود آن را می‌پذیرد.».پیامبر خدا با عنایت به این اصل مهم تربیتی؛ در آغاز بعثت، تلاش خود را برای دعوت جوانان به اسلام متمرکز کرد و نتیجه گرفت. از این رو به اصحاب خود نیز توصیه می‌کرد که مواظب جوان‌ها باشندشما را به نیکی با جوانان سفارش می‌کنم؛ زیرا نرم‌ترین دل‌ها را دارند به راستی که خداوند مرا بشارت دهنده و هشداردهنده برانگیخت. جوانان با من پیمان بستند و پیران با من به مخالفت برخاستند؛ و آنگاه فرمودند: فطال علیهم الامد فقست قلوبهم؛ یعنی: و عمر آنان به درازا کشید و دل‌هایشان سخت گردید ...امام صادق علیه‌السلام برای تبلیغ مکتب اهل بیت علیهم السلام به ابو جعفر احول چنین توصیه می‌فرماید: «جوانان را دریاب، که آنان به سوی هر نیکی‌ای پُر شتاب ترند

ادامه نوشته

ثروتمندترین مردم چه کسی است؟

ثروتمندترین مردم چه کسی است؟


حُبُّ الدّنیا یُفسدُ العقلَ و یُصمُّ القلبَ عن سِماعِ الحکمةِ؛ دنیا دوستی عقل را فاسد می‌کند و قلب را از شنیدن حکمت کر می‌سازد [و نمی‌گذارد آوای حکمت به گوشش برسد و آنچنانکه خدا می‌خواهد تصمیم بگیرد.]


علم بهتر است یا ثروت؟ابوذر رضی الله عنه هنگامی که مریض بود، جمعی به عیادتش آمدند و به او گفتند: ما لَکَ!؟ «چه داری!؟» حالا که مریض شدی اگر بمیری چه داری!؟ گفت: عَمَلِی؛ «اندوخته ای جز عمل ندارم.1 گفتند: نَسالک عن الذّهب و الفضّةِ؛ »ما از تو راجع به طلا و نقره می‌پرسیم، پول زرد و سفید چه داری!؟ مردم دنیادار فکر و ذکرشان پول استإذا ماتَ ابنُ آدمَ قالَ الناسُ ما ترکَ و قالتِ الملائکةُ ما قدّم؛ وقتی آدمیزاد می‌میرد. مردم [سراغ مالش می‌روند] می‌گویند: از خودش چه باقی گذاشته [چقدر پول و چند تا خانه از او باقی مانده]؟ امّا ملائکه [سراغ عملش می‌روند و] می‌گویند: چه پیش فرستاده و با خود چه آورده استبه ابوذر گفتند: پس درآمد خود را چه کرده ای!؟ چون ابوذر هم مردی حَشَم دار و گوسفنددار بود و از پشم و شیر گوسفندان درآمدی داشت؟ گفت: ما أصبحَ فَلا أمسی و ما أمسی فلا أصبح؛ آنچه صبح به دستم رسید برای شب باقی نماند و آنچه شب به دستم رسید برای صبح باقی نماند. 2

ادامه نوشته

توصیه‌های هفت‌گانه برای دوام توبه

توصیه‌های هفت‌گانه برای دوام توبه


هر کس از گناهی توبه میکند باید کمال مراقبت را به خرج دهد که آن توبه را نشکند و بر تعهّد خود در پیشگاه خدا نسبت به ترک آینده باقی بماند. و به تعبیر دیگر، اگر بعد از توبه از گناه، هنوز انگیزه‌های آن در اعماق دل و جان او باقی مانده باید با آن به مبارزه برخیزد و جهاد با نفس را جزء برنامه خویش قرار دهد و به این ترتیب هم در صفّ تائبان باشد و هم در صفّ مجاهدان.


توبهچه کنیم تا توبه ما دوام داشته باشد و دو مرتبه مرتکب گناه نشویم؟

توبه باید پابرجا و دائم بوده باشد؛ از یک سو، هر زمان خطایی از انسان بر اثر وسوسه‌های «نفس اماره» سر بزند، باید بلافاصله به سراغ توبه رود، و به مرحله «نفس لوامه» برود و وقتی که به مرحله «نفس مطمئنه» برسد ریشه‌های وسوسه ها از بیخ کنده می‌شود.

و از سوی دیگر، هر کس از گناهی توبه می کند باید کمال مراقبت را به خرج دهد که آن توبه را نشکند و بر تعهّد خود در پیشگاه خدا نسبت به ترک آینده باقی بماند. و به تعبیر دیگر، اگر بعد از توبه از گناه، هنوز انگیزه‌های آن در اعماق دل و جان او باقی مانده باید با آن به مبارزه برخیزد و جهاد با نفس را جزء برنامه خویش قرار دهد و به این ترتیب هم در صفّ تائبان باشد و هم در صفّ مجاهدان بعضی از علمای اخلاق بحث بی نتیجه یا کم نتیجه‌ای را در اینجا دنبال کرده اند که آیا مقام توبه کارِ جهاد کننده در برابر ریشه‌های گناه افضل است یا توبه کاری که ریشه‌های گناه را از سرزمین قلب خویش بر انداخته است این مهم نیست که کدامیک از آن دو افضلند، مهم آن است که توبه کننده چه دستوراتی را باید به کار بندد که به گناه گذشته بازگشت نکند؛ برای این امر رعایت اموری لازم است:

ادامه نوشته

دعایی از امام زمان(عج) در ایام گرفتاری

دعایی از امام زمان(عج) در ایام گرفتاری


حضرت حجت (عج)، دعایی را به مرحوم آیت الله سید مرتضی کشمیری یاد دادند تا در ایام گرفتاری‌های زندگی خوانده شود


امام زمان عجنقش مهم توکل بر خدا در حل مشکلات زندگی

مرحوم آیت الله سید مرتضی کشمیری از عرفای به نامی است که بزرگان او را قبول داشته و کراماتی از او نقل کرده‌اند؛ ایشان از وجود نازنین امام زمان یک دعایی را شنیده و نقل می‌کند که حضرت به من فرمودند؛ هر وقت به بن‌بست رسیدی این دعا را بخوان : «یا مَن إذا تضایقتِ الأمورُ فَتحَ لها باباً لم تَذهَب الیه الأوهامُ صَلِّ علی محمد و آل محمد و افتح لأموریَ المتضایقةِ باباً لم یَذهَب الیه وَهمٌ یا ارحم الراحمین».

در این دعا بر خداوند عرضه می‌داریم: « ای خدایی که وقتی حلقه‌های بلا به هم گره می‌خورد و انسان را در فشار قرار می‌دهد ؛ در این زمان دری را به روی بندگان باز می‌کند که فکر و وهم بشر هم به آن جا نمی‌رسید. خدایا صلوات خود را بر محمد و آل محمد نازل فرما و مرا که در بن بست گیر کرده‌ام، تو خودت راهی برایم باز کن که به عقل من نمی‌رسد».

ادامه نوشته

گروه در قیامت قطعاً احضار می‌شوند

گروه در قیامت قطعاً احضار می‌شوند!


خدا از کسانی که دوستش دارند خواسته است مراقب باشند محبت و نیازهای فرزندان از یک سو و فکر و خیال کسب و کارشان، آنان را از خدا دور نکند.


پولدار-پولپیامبر اکرم(صلی الله علیه و آ له) می‌فرماید: عادت گرگ این است که اگر به گله‌ای حمله کند، به همه گوسفندان حمله می‌کند و به همه آسیب می‌زند. اگر دو گرگ به یک گله حمله کنند؛ آنقدر به گوسفندان آسیب نمی‌زنند که گرگ «دوست داشتن مال و مقام»، ایمان شما را متلاشی می‌کند . یکی دیگر از کارهای نمونه خداوند در قیامت این است که چهار نفر را احضار می‌کنند تا رفتارشان را در دنیا بسنجند و پاداش یا مجازاتشان تعیین شود:

1- کسی است که از راه غیر مجاز الهی ثروتش را جمع کرده و زیاد کرده و در راه ممنوع الهی هم خرج کرده... او را به سوی جهنم می‌برند.

2- کسی است که ثروتش را از راه شایسته‌ای جمع کرده، اما در راه غیر مجاز و حرام، مصرف کرده است... او را هم به شعله‌های عذاب می‌سپارند.

3- کسی است که دارایی‌اش را از راه ناشایسته‌ای جمع کرده، اما در راه شایسته‌ای مصرف کرده است... او را هم نمی‌بخشند و مجازات می‌شود.

4- بهترین راه را انتخاب کرده؛ همه تلاشش را کرده تا دارایی‌اش از راه درستی جمع شود و در راه مناسبی هم خرج کرده است... فقط او را می‌بخشند.

ادامه نوشته