حجب يا حجاب

حجاب زنان، طرحي براي پايداري عفاف آنان
چنان كه گفته آمد، نيروي حيا و حجب كه عنصري دروني و روحي است، تدبيري از سوي خداوند براي كنترل آنان بر استفاده درست از جمال و جذابيّت خود در عرصه زندگي و جامعه است.
علاوه بر اين خداوند تدبيري ديگر نيز به كار گرفته است تا زنان در تحكيم عفاف و حياي دروني خود موفق تر باشند و رعايت عفاف، آسانتر صورت گيرد و آن عبارت است از طرح �حجاب�. از اين رو خداوند احكام مربوط حجاب را چنين ياد كرده است: �وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلا مَا ظَهَرَ مِنْهَا... وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ... وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ� (نور/31)
� و زينت هاي شان را – جز آنچه كه خود نمايان است – آشكار نكنند و بايد روسري خود را بر گريبان خويش فرو افكنند و زينت خود را ... آشكار نكنند و پاهاي خود را به گونه اي بر زمين نكوبند كه زينت هاي مخفي آنان معلوم شود �
� وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللاتِي لا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ� (نور/60)
�و بر زنان وا نشسته اي كه اميد ازدواجي ندارند گناهي نيست كه لباس هاي خود را كنار بگذارند بي آنكه زينتي را آشكار سازند�
�وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرً� (احزاب/33)
�و در خانه هاي تان قرار گيريد و جلوه گري جاهليت پيشين را در پيش مگيرد �
� يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلا مَعْرُوفًا� (احزاب/32)
�اي زنان پيامبر اگر شما تقوا پيشه كنيد مانند هيچ يك از زنان ديگر نيستند پس در سخن گفتن نرمي نكنيد تا آن كسي كه در دل مرضي دارد طمع كند و سخني پسنديده بگوييد�
اين نهي و باز داشتن بدون ترديد از آن جهت صورت گرفته است كه تمايل به جلوه نمايي به صورت طبيعي در زنان وجود دارد و اگر مديريت و كنترل نشود منجر به لغزشهاي جدّي مي شود اما در مورد مردان نسبت به زنان چنين خطابها و نواهي وجود ندارد اين نشان مي دهد كه از نظر قرآن در مردان اين زمينه و مقوله هاي مشابه به صورت طبيعي و بنيادي وجود ندارد كه آنان را به آرايش و جلوه گيري اندامي وا دارد و به جلب توجه زنان بكشاند، هر چند پديده خود آرايي در حد ضعيف تر و عارضي تري در مردان نيز مشهود مي باشد، اما گويي خود آرايي مرد، در ميدان روابط آنان با زنان، حرف اول را نمي زند و اهرمي بنيادي به حساب نمي آيد. از جمله آياتي كه نشان مي دهد، سهم زنان در پاكي جامعه بيشتر و مهمتر است و اگر خطا و ناپاكي مشتركي صورت گيرد، اين زن است كه بگونه اي از توانمندي جنسي خود پاس نداشته و از عنصر حيا چشم پوشيده و درب حريم بر روي بيگانه گشوده است! اين آيه مي باشد كه در خطاي واحد، نام زن بدكار را بر مرد بدكار مقدم آورده است:











این وبلاگ جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی وترویج آن ایجاد گردیده است امید است که بتوانیم گامهای موثر در جهت اعتلاء فرهنگ قرآنی برداریم لذا از تمامی شما عزیزان استدعا دارم مرا دراین حرکت خداپسندانه مساعدت ویاری نمایید متشکرم.